خلاصه داستان : یک هنرمند یینایی چشمانش را از دست می دهد، برای بازگرداندن بینایی او, پدر نامزدش پیشنهاد جراحی می دهد. وقتی این مرد خیرخواه به طور ناگهانی از دنیا می رود، هنرمند دچار شک می شود.

Artist David Stuart is blinded by a jealous assistant / model. His fiance's father generously offers his eyes for a sight restoring operation. There's only one hitch: Stuart has to wait until after the man dies. Not surprisingly, when the benefactor dies a very premature death, suspicion falls on the artist.

خلاصه داستان : دو ولگرد بی‌خانمان در یک عمارت خالی مخفی می‌شوند و زمانی که مستاجران احتمالی می‌رسند و سعی می‌کنند آن را اجاره کنند، خود را به عنوان ساکنان در می‌آورند.

Two homeless vagabonds hide out in a vacant mansion and pose as the residents when prospective lessees arrive and try to rent it.

خلاصه داستان : باب فورد بهترین دوست خود را جسی جیمز را به منظور به دست آوردن عفو ​​به دست آورد که او را آزاد خواهد کرد تا با دوست دخترش Cynthy ازدواج کند. فورد فورد به زودی گناه می کند و خود را با خجالت آور و افتخار می کند. او به کلرادو سفر می کند تا...

Bob Ford murders his best friend Jesse James in order to obtain a pardon that will free him to marry his girlfriend Cynthy. The guilt-stricken Ford soon finds himself greeted with derision and open mockery throughout town. He travels to Colorado to try his hand at prospecting in hopes that marriage with Cynthy is still in the cards.

خلاصه داستان : لورل و هاردی در اداره پلیس مشغول بکار هستند. در حین اولین گشت شبانه خود به یک ماموریت فراخوانده می شوند ...

Novice policemen Stan and Ollie bungle a burglary investigation.