خلاصه داستان : بای و ژان که در بدو تولد از هم جدا می شوند، پس از 28 سال بزرگ می شوند تا جایی که می توانند با یکدیگر متفاوت باشند. در حالی که بای صریح و کمی دردسرساز و طراح لباس جسور است، ژان کاملاً خجالتی و ترسو است. پس از سال ها دوری، سرنوشت این دو...

Separated at birth, after 28 years Bhai and Jaan grow up to be as different from each other as can be. While Bhai is outspoken and a little bit of a troublemaker a daring costume designer, Jaan is quite shy and timid. After years of being apart, fate brings the two brothers together and things take an interesting turn.

خلاصه داستان : یک بیوه بازنشسته 65 ساله، تنها زندگی می کند، زیرا پسرش، جوی، برنامه ریز عروسی که کسب و کار خود را اداره می کند، برنامه بسیار شلوغی دارد. او آرزو می کند که جوی ازدواج کند. آیا او موفق خواهد شد؟

A retired 65-year widower, Gaur Chakraborty, lives with his son, Joy, a wedding planner running his own business. Joy has a very busy schedule. Gaur wishes to be married. Will he be successful?