خلاصه داستان : "گوران" نوزده ساله پس از پایان تحصیلاتش، برای خوشگذرانی به مزرعه عموی خود "آندر" می رود. تابستان از راه رسیده و کارهای زیادی در مزرعه برای انجام دادن وجود دارد، اما برای یک دانشجوی شهری مناسب نیستند...

The young high school graduate Göran and the 17-year-old Kerstin get to know each other on the estate of Göran's uncle Persson and fall in love. But their relationship is watched suspiciously by the jammed adult world. While Persson has an understanding of the youth, Kerstin's parents and the pastor of the village rant against the alleged immorality of the young people. Despite all the malice, Göran and Kerstin decide for their love. But this love should last only one summer.

خلاصه داستان : در یکی از خیابان های باریک شهر قدیمی استکهلم، هتل سیتی واقع شده است. در آن شخصیت های مرموزی مانند "گریون" ، "بلومن" و دیگران زندگی می کنند. بازرس پلیسی به نام "گورانسون" در حال تعقیب سارق جواهراتی به نام، "الماس دزد" است.

A police inspector tracks a notorious jewel thief, 'Diamond-Lasse,' to a hotel filled with eccentrics.