خلاصه داستان : آقای جکسون، صاحب یک مغازه مکانیک خودرو که برنده جایزه شده است، و هیپوکندری با طناب بالا، پیشگویی دارد. بدون اینکه فرزندی از خود به جا بگذارد میراثی را که پدربزرگش آغاز کرده بود، بگذراند، او آخرین ماموریت را دارد که باید انجام دهد.

Mr. Jackson, an award winning automotive mechanics shop owner, and high strung hypochondriac, has a premonition. With no children of his own to pass the legacy that his grandfather started, he has one last mission to accomplish.

خلاصه داستان : جیم تامپسون یک مرد خوب، که به تمام خواسته هایش رسیده است، اکنون در در پنجاه دو سالگی بوده و زندگی اش در آستانه سقوط می باشد ...

Jim Thompson was a good man, who did good things for fifty two years - Life did not return the favor.