خلاصه داستان : هو سان اکنون رئیس کازینو است و به نظر می رسد که قدرت بی نهایتی دارد، اما دشمنان مختلفی علیه او انباشته شده اند و روابط شخصی او همچنان مشکلاتی را ایجاد می کند.

It is 20 years on and Ho Hsin is now the proud and powerful owner of a chain of casinos in Macau. Unfortunately, he is also the target of many enemies, some of whom are in dangerously close proximity to him. But Ho has faced adversity before and is not about to just roll over and die.

خلاصه داستان : چوی و لی بهترین دوستان یکدیگر هستند. آنها تمام اوقات فراغت خود را با هم میگذرانند و همیشه هوای هم را دارند. همه چیز خوب پیش می رود، تا اینکه که دو نفر به نام های کا و کای عاشق لی می شوند...

Chan Ka Sing, Choi Kai Kwong and Lee Yuk Lan had been best friends since they were young. They hung out all the time at the lighthouse. Everything was fine until Ka Sing and Kai Kwong both fell in love for Yuk Lan. Compared to ambitious Kwong, Yuk Lan chose Ka Sing.

خلاصه داستان : گلوریا وقتی به دنیای خطرناک جنایت های مرزی کشیده می شود ، قدرتی را پیدا می کند که هرگز نمی دانسته از آن برخوردار است. زنده ماندن به تمام حیله گری ، ابتکار و قدرت او احتیاج دارد. بر اساس فیلم اسپانیایی زبان.

Gloria finds a power she never knew she had when she is drawn into a dangerous world of cross-border crime. Surviving will require all of her cunning, inventiveness, and strength.