خلاصه داستان : پدر جدید رابی که به سختی از زندان پرهیز می کند ، قسم می خورد که برگ جدیدی را برگرداند. بازدید از یک کارخانه تقطیر ویسکی او و همرزمانش را الهام می کند تا راهی برای خروج از زندگی ناامیدانه خود پیدا کنند.

Narrowly avoiding jail, new dad Robbie vows to turn over a new leaf. A visit to a whisky distillery inspires him and his mates to seek a way out of their hopeless lives.

خلاصه داستان : چهار مجرم جوان به همراه تعدادی دیگر یک هفته را در دهکده ای دورافتاده سپری می کنند.یک برخورد کوچک با محلیها باعث به وجود آمدن درگیری و یک کابوس وحشتناک می شود...

Four young offenders and their workers spend a weekend in the remote Yorkshire village of Mortlake, which prides on keeping itself to itself. A minor incident with locals rapidly escalates into a blood-soaked, deliriously warped nightmare.

خلاصه داستان : داستان فیلم که در سال 1984 اتفاق می افتد، بر روی دو دوست صمیمی تمرکز دارد که در یکی از شهرهای کوچک اسکاتلند زندگی می کنند...

Summer 1994, Scotland. Johnno and Spanner are best mates, but Johnno’s family are moving him to a new town and a better life, leaving Spanner behind to face a precarious future. In pursuit of adventure and escape they head out on one last night to an illegal rave before parting ways indefinitely.