خلاصه داستان : داستان سریال در مورد "لوک" می باشد که به خاطر همکاری در دزدی از بانک به 2 سال حبس در زندان محکوم می شود...

Straight-laced Luke inadvertently finds himself sentenced to two years in Young Offender Institution Sunnybank View after becoming a bank robber’s getaway driver, along with the bank robber in question, his girlfriend’s brother and so-called friend - Jason. To make matters worse he has to share a cell with Jason. Luke will have to rely on Jason’s street smarts to get him through. Unfortunately, Jason is a massive idiot.

خلاصه داستان : خنواده ای از جامعه ای مذهبی پیروی می کند. آنها می پرسند: چگونه یک خانواده خاص که در زندگی مدرن زندگی می کنند، خود را از آتش ابدی جهنم محافظت می کند؟

Meet the Lewises: your average, everyday Manchester family who belong to an ultra-religious order. Oh, and they reckon the world's going to end in the next 10 years.

خلاصه داستان : داستان کمدی سریال در مورد تریسی که یک فرد مذهبی می باشد، که این امر باعث به وجود آمدن شرایطی کمدی می شود...

The life of Tracey, a religious, Beyoncé-obsessed 22-year-old living in an estate in Tower Hamlets, and the mishaps of her neighbourhood, friends and family. Oh, and obvs her boyfriend!

خلاصه داستان : در اواخر دهه 1990، ورود پاتریک معلول سالخورده به خانه ماریون و تام باعث کاوش در رویدادهای لرزه‌ای 40 سال قبل شد: رابطه پرشور بین تام و پاتریک در زمانی که همجنس‌گرایی غیرقانونی بود.

In the late 1990s, the arrival of elderly invalid Patrick into Marion and Tom’s home triggers the exploration of seismic events from 40 years previous: the passionate relationship between Tom and Patrick at a time when homosexuality was illegal.

خلاصه داستان : این نمایش که در بخش کار با تمام شادی و اوج دل انگیزش، اما همچنین پایین‌های دلخراشش اتفاق می‌افتد، تصویری بی‌رحمانه صادقانه از زندگی به‌عنوان یک پزشک جوان در بخش‌ها را ارائه می‌دهد، و هزینه‌هایی که این شغل می‌تواند به خانه بازگردد.

The unvarnished truth of life as a doctor working in obstetrics and gynaecology.