خلاصه داستان : چهار قهرمان به نام های گوکهان ، حکمت ، نجمی و ثروت بعد از اینکه به صورت مشروط از زندان آزاد میشوند ، به طور دسته جمعی به گروه درمانی میروند و با عاشق شدن حکمت با زنی به اسم مهربان که در کشتی با او آشنا شده بود زندگی هر چهار قهرمان عوض میشود...

Brother Gokhan, Accountant Servet, Meatball Necmi and Del Piero Hikmet are released from prison on probation and they join group therapy in order to be reintegrated to society.

خلاصه داستان : مصطفی به شکل دیوانه وار عاشق نارین هست، اما نارین هنوز مصطفی رو دوست نداره و اونو به عنوان شوهر قبول نمیکنه. هر دوی آنها از این وضعیت بسیار رنج میبرند و باعث ضربه های روحی، جسمی و عاطفی به هر دو اونهاست. در همین حال دکتر سردار و خانواده اش به Guzelyurt میان و...

خلاصه داستان : خلاصه داستان : قدیر بخاطر این که شب قرار بود با خانواده دختری که دوستش دارد آشنا شود خیلی هیجان زده بود ولی وقتی فهمید که در کارخانه پوشاکِ پدرش کارگری دچار سانحه شده، برنامه‌هایش بهم خورد. قدیر آماده بود تا هر کاری از دستش برمی‌آید برای خانواده این کارگر انجام دهد. در این دوران...

After a worker severely injured in their family business, Kadir is forced into making a moral decision, which will have an impact on his dreams, his family and the life of injured worker’s wife