خلاصه داستان : داستان سریال دربارهٔ ویکتور لارنز، روان‌پزشک مشهوری است که دختر ۱۳ ساله‌اش، جوزی، به طرز مرموزی ناپدید می‌شود؛ بدون هیچ شاهد، رد یا جسدی. دو سال پس از این واقعه، زنی مرموز ظاهر می‌شود و ویکتور را وادار می‌کند با ناپدید شدن دخترش مواجه شود و او را به مرزهای روانی خود می‌رساند.

With no witnesses, no traces, and no corpse, Josy, the 13-year-old daughter of well-known psychiatrist Viktor Larenz, has disappeared in unexplained circumstances. Two years later, a mysterious woman appears. She forces Viktor to face up to his daughter's disappearance and pushes him to his psychological limits.

خلاصه داستان : سه روایت جداگانه که هر کدام یک داستان عشق بین یک خارجی و یونانی را دنبال می کنند.

Three separate narratives each following a love story between a foreigner and a Greek. Each story represents a different generation falling in love during a time of socioeconomic turmoil that dominates Southern Europe as a whole, only to connect as a single story in the end.

خلاصه داستان : گروهی توریست به کلابی شبانه در شیلی رفته اند.اما وقتی زلزله ای بزرگ به وقوع می پیوندد،آنها به سرعت متوجه می شوند رسیدن به سطح زمین آغاز کابوسهایشان است...

Mayhem and death follow when an earthquake traps a group of tourists in a Chilean town.