خلاصه داستان : نورد به تو جوسلین یک تاجر موفق، اما خودخواه و زن ستیز است. او سعی می کند یک زن جوان زیبا را با تظاهر به معلولیت اغوا کند تا اینکه او را به خواهر ویلچری اش معرفی می کند...

Jocelyn is a selfish and misogynist businessman. He tries to seduce a young pretty woman by pretending to be handicapped, till the day he meets her sister, who is also in a wheelchair.

خلاصه داستان : بیوگرافی ثریا اسفندیاری بختیاری، همسر دوم آخرین شاه ایران…

Biopic of Soraya Esfandiary-Bakhtiari, the second wife of the last Shah of Iran, who was overthrown in the 1979's Islamic Revolution.

خلاصه داستان : دکتر جنسیه پس از تصادفی که باعث شد چهره دخترش، کریستین زیبا که زمانی زیبا بود، که به عقیده خارجی ها مرده است، دچار گناه شده است. دکتر Génessier به همراه همدست و دستیار آزمایشگاه لوئیز، زنان جوان را می ربایند و به عمارت Génessier می آورند. دکتر جنسیه پس از بیهوش کردن قربانیان خود،...

Dr. Génessier is riddled with guilt after an accident that he caused disfigures the face of his daughter, the once beautiful Christiane, who outsiders believe is dead. Dr. Génessier, along with accomplice and laboratory assistant Louise, kidnaps young women and brings them to the Génessier mansion. After rendering his victims unconscious, Dr. Génessier removes their faces and attempts to graft them on to Christiane's.

خلاصه داستان : فرانتس و آرتور، تنبل‌های سینما، روزهای خود را با تقلید از ضدقهرمانان نوآر و وسترن هالیوود می‌گذرانند و در حالی که اودیل دوست‌داشتنی را تعقیب می‌کنند. این سه نفر نامتناسب در هر قدمی قرارداد را به هم می زند، چه از طریق رقص های طراحی شده در کافه ها و چه از طریق جست و...

Cinephile slackers Franz and Arthur spend their days mimicking the antiheroes of Hollywood noirs and Westerns while pursuing the lovely Odile. The misfit trio upends convention at every turn, be it through choreographed dances in cafés or frolicsome romps through the Louvre. Eventually, their romantic view of outlaws pushes them to plan their own heist, but their inexperience may send them out in a blaze of glory -- which could be just what they want.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : به خاطر سلامتی متزلزل او , آقای هانری دیگر نمی‌تواند تنها در پاریس زندگی کند . با این وجود , با این وجود , با این وجود , با این وجود , به هر حال , با این وجود , به هر حال , با این وجود , به هر حال ,...

Because of his wavering health, Monsieur Henri can no longer live alone in his Paris appartment. Particularly grumpy, he ends up nonetheless accepting his son Paul's suggestion that he let one of his rooms out to a young female student. Far from falling for her charms, Henri uses her to orchestrate utter family chaos...