خلاصه داستان : راننده راه آهن بیگانه بلغاری می گوید میلیون ها پول نقد در مسیر رها کرده و آنها را به پلیس تبدیل می کند. وقتی جولیا استیکوا، رئیس اداره حمل و نقل، تصمیم به استفاده از او را به عنوان یک انحراف از یک رسوایی فساد می کند، زندگی ساده اش قربانی جریمه بوروکراسی می شود....

When Tsanko Petrov, a railroad worker, finds millions of lev on the train tracks, he decides to turn the entire amount over to the police. Grateful, the state rewards him with a new wristwatch… which soon stops working. Meanwhile, Julia Staikova, the head of PR for the Ministry of Transport, loses his old watch. Here starts Petrov’s desperate struggle to get back not only his old watch, but his dignity.

خلاصه داستان : در یک شهر کوچک بلغارستان، نادژدا، یک معلم جوان، در کلاس خود به دنبال دزد می گردد تا بتواند در مورد درست و غلط به او درس بدهد. اما وقتی او به کوسه‌های قرضی بدهکار می‌شود، آیا خودش می‌تواند راه درست را پیدا کند؟

An honest, hard-working schoolteacher in a small Bulgarian town is driven to desperate measures to avoid financial ruin.