خلاصه داستان : این سریال داستان سه زن را روایت می‌کند که هیچ وجه مشترکی جز کار در یک محل کار ندارند ولی بعد از این که نقشی که در زندگی مشترکشان برای خود تعریف کرده بودند را از دست می‌دهند، به یکدیگر تکیه می‌دهند و سر پا می‌مانند…

It will tell the story of three women who have nothing in common except working at the same workplace, and who hold on to each other to survive after the roles they assigned to themselves in their marriage are taken away from them.

خلاصه داستان : پس از آنکه مصطفی کمال در گالیپولی در سال ۱۹۱۵ شجاعت خود را به اثبات رساند، سفر خود را آغاز کرد. او در جبهه‌های شرقی علیه روس‌ها و در سوریه علیه بریتانیایی‌ها در نبردهای بزرگی شرکت کرد و به عنوان تنها افسر شکست‌ناپذیر عثمانی در جنگ جهانی اول شناخته شد.

Mustafa Kemal had just begun his journey after proving himself in 1915 at the Gallipoli front. He would go on to face major battles on the eastern front against the Russians and later against the British in Syria, ultimately becoming the only Ottoman officer not to lose a battle during WW1. However, despite all his success, he would encounter an unexpected challenge upon his return to Istanbul.

خلاصه داستان : داستان سریال به دوران جوانی مصطفی کمال آتاتورک و تلاش‌های او برای آزادسازی ترکیه می‌پردازد. آتاتورک که به عنوان یکی از فرماندهان اصلی جنگ استقلال ترکیه شناخته می‌شود، رهبری نیروهای نظامی را در برابر نیروهای اشغالگر بر عهده دارد و با تدابیر نظامی و توانایی‌های دیپلماتیک خود توانست کشور را از خطر تجزیه و اشغال...

The early life story of Veteran Mustafa Kemal Atatürk, the founding father of the Republic of Turkey and its first President, supreme commander of Turkish War of Independence, and revolutionary statesman.

خلاصه داستان : داستان این سریال درباره ی زنی است که پس از مرگ همسرش تصمیم میگیرد به همراه پسرش به زادگاهش برگردد ، اما خانواده ی همسرش مانع رفتن او می شود و با فاش شدن راز هایی درگیری بین آنها ایجاد میشود…

Turkish remake of popular Arabic series, which follows the head of an arms-smuggling clan contends with family conflicts, power struggles and complicated love

خلاصه داستان : حکران زمانی که پدرش او را مجبور به نامزدی با رزا می‌ کند، از خانه فرار می‌کند. رزا که فکر می‌کند حکران نمی‌خواهد با او باشد، ابتدا اهمیتی نمی‌دهد...

Hicran runs away from home when she is forced into an engagement with Rıza by her father. Rıza, who thinks that Hicran doesn't want to be with him, doesn't care at first. But when it begins to bother him, he decides to confront the situation and embarks on a long search for her in Istanbul.

خلاصه داستان : وقتی زنی جوان در استانبول گم می شود، نویسنده ای درگیر می شود تا او را پیدا کند و داستان خوبی را پیدا کند...

When a young woman goes missing in Istanbul, a jaded writer gets tangled up in a deadly chain of events as he sets out to find her—and a good story.

خلاصه داستان : حذیر همسرش حلیمه را که مدت ها در مراقبت های ویژه به سر می برد از دست می دهد. دخترش، هاتیجه، از پرستاری به نام اورن، که فداکارانه به مادر بیمارش کمک می کرد، متوجه می شود که او باعث مرگ مادرش شده است. حتیجه سعی می کند ...

Hızır loses his wife Halime, who has been in intensive care for a long time. Her daughter, Hatice, learns from the nurse Evren, who had been devotedly helping her ailing mother, that he caused her mother’s death. Hatice tries to be compassionate to her father, who comes to her house. She refrains from revealing the truth to him, but after a while, she can’t keep this secret anymore and shares it with her sister, Kader. While thinking that they should tell Evren’s confession to their father, Kader thinks they should go to the police. Kader’s persistence on her sister creates an existential problem for Hatice, who is crushed under the weight of Evren’s confession. All family members have to face the truth at a family dinner.

خلاصه داستان : سیکیلوس، که از مصر تخصص پیدا کرد تا خود و عشق افلاطونی خود را که اوترپ را به قتل رساند، مومیایی کند. 2000 سال بعد وقتی چوپانی به اشتباه آرامگاهش را در دهکده ای در دریای اژه باز می کند، چشمانش را باز می کند. وقتی که نتوانست...

خلاصه داستان : اگرچه هایری Hayrimator را به عنوان یک شگفتی مهندسی طراحی کرد، اما نتوانست منابع انرژی برای راه اندازی آن را به دست آورد. حایری با حمایت ذوبی موفق می شود هایریماتور را فعال کند. با این حال، شروران به دنبال این اختراع هستند.

Hayri, the youngest person who went to space, became quite famous and was accepted to the Science and Technology School. He now spends very little time in the neighborhood and spends most of his time on the giant robot Hayrimatör, the “Invention of the Century” as he calls it. Even though he designed and called it as an engineering marvel, Hayri could not manage to obtain the power source to run the Hayrimatör. With the support of our alien hero Zobi, Hayri manages to make the Hayrimatör work, but the villains go after the invention. This time, Rafadan Tayfa will team up to rescue Hayrimatör, who has been driven out of control by the Agent and his men.

خلاصه داستان : داستان زندگی Cem Karaca، نام افسانه ای موسیقی راک آناتولی را روایت می کند که آثار زیادی خلق کرده است.

Against a backdrop of political unrest in Turkey, this biopic charts the life of Anatolian rock singer Cem Karaca, focusing on his revolutionary ideals. Heightened emotions and moments of threat reflect the country's rising tensions.

خلاصه داستان : دنیز فردی خاص، با اراده، پر شور و هیجان است، تحصیلات او در رشته ی معماری است اما به جای کار کردن در حرفه خود، کافه ای با نام بونکیس باز می کند. مشکلات خانوادگی او از یک طرف، مسائل مالی هم از طرف دیگر به او فشار می آورند…

خلاصه داستان : این سریال داستان کسی که خیلی مشهور نیست اما می خواهد خیلی مشهور شود را روایت می‌کند…

Bartu I; it tells the story of a ‘little celebrity’, becoming even less famous. Bartu, who once made his mark on numerous episodes and art-house movies, was relieved to play in the series which could be seen as a serious gateway and a short life gate for many players.

خلاصه داستان : حمید به یک گروه مخفی می پیوندد که رهبران رژیم سوریه را در حال فرار ردیابی می کند. ماموریت او او را به فرانسه می برد و شکنجه گر سابقش را برای یک رویارویی سرنوشت ساز تعقیب می کند.

Hamid is part of a secret group pursuing the Syrian regime’s fugitive leaders. His mission takes him to France, on the trail of his former torturer whom he must confront.

خلاصه داستان : سومرو که دوقلوهایش را در جوانی رها کرده، با تاجر ثروتمندی به اسم صمد ازدواج می‌کند. نوح و ملک یعنی دوقلوها، سالها بعد متوجه می شوند که مادرشان کیست و به کاپادوکیه می‌روند. در عمارت باشکوهی که به آن می رسند، نوح با سویلای و ملک با جهان، پسر صمد از ازدواج اولش روبرو می‌شوند....

Sumru left the children she gave birth to at a young age and built a new life and family for herself. Melek and Nuh learn their mother's identity from their grandmother's final words and set out to find her. Sumru, who is now married to one of Cappadocia's wealthiest businessmen, Samet, continues her lavish life with the children she had with him. However, she has different plans regarding Samet's son from his first marriage, Cihan. The paths of Melek and Nuh, who are seeking to confront their mother, will unexpectedly cross with Cihan and his reluctant fiancée, Sevilay.

خلاصه داستان : جیهان جسد پدرش را کشف می کند. این پرونده که به همکارش متین محول شده است، عشق آنها را با ظهور مظنونین در این معمای قتل غیر متعارف آزمایش می کند.

Cihan discovers her father's body; the case, assigned to her colleague Metin, tests their love as suspects emerge in this unconventional murder mystery.

خلاصه داستان : در این سریال به داستانی در مورد «یک آدم شریف بودن» پرداخته خواهد شد. پدری که مجبور به انتخابی سخت می‌شود، خانواده‌اش را نیز همراه خودش به داخل بن‌بستی کشانده است و حالا در حال مبارزه برای نجات از این بن‌بست است…

Adem turns his life upside down with a surprise he makes for his son, Arda. What seems like an innocent gesture leads to an irreversible downfall in Adem’s life, bringing him to the brink of losing his job, his wife Canan, and even his son. Things take a further turn for the worse with the arrival of his charismatic yet cunning brother, Kartal, during this difficult period. As the two brothers challenge the law, the only person who can bring about their downfall is Police Officer Ayşe. Kartal’s unexpected encounter with Ayşe and his subsequent love for her will shift the balance entirely.

خلاصه داستان : یک وکیل جنایی باید یک انتخاب اخلاقی انجام دهد که بر زندگی مادر بیمارش، قاضی و موکل مظنون به قتل او تأثیر می گذارد و ...

A criminal lawyer Canan, divides her time in the courthouse and mother's hospital bed at night. She has to make a moral choice that will affect lives of her mother, judge and murder suspect client.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : غار آبی به داستان عشق یک سرباز نیروی دریایی به اسم جم و همسر در حال مرگش آلارا می‌پردازد. جم که بعد از فوت همسرش، تلاش می‌کند از پس این غم بربیاید، راهی سفری به «غار آبی» می‌شود، جایی که به همسرش قول داده بود روزی در آنجا بزرگی عشقش را به...

When Cem finds himself at the brink of losing the love of his life, Alara, he embarks on an expedition to the Blue Cave, Alara's most beloved archeological site, to feel close to her again.

خلاصه داستان : نازلی مادری فقیر، مجرد و جوان است که با پسرش ممو زندگی می‌کند. وقتی دمیر آکچنار، عموی قدرتمند و ثروتمند ممو، متوجه می شود که برادر متوفایش پسری دارد، به دنبال ممو می رود تا از او مراقبت کند ولی وقتی حرفه نازلی را می‌فهمد نمی‌خواهد برادرزاده اش در کنار چنین زنی بزرگ شود. او...

Nazlı is a poor, single and young mother who lives with her son Memo. Memo's powerful and rich uncle Demir takes action when he learns that his deceased brother has a son. When he finds out about Nazlı's profession, he starts a big war to get Memo. Nazlı, who finds herself in this struggle, has a bigger secret.

خلاصه داستان : اورهان، مردی نترس که در دنیای اموات مورد احترام است، یک تجارت وام را اداره می کند. برادر خجالتی او علی که در حین خرید انگشتر در دزدی گرفتار شده، به اورهان کمک می کند و او را به دنیای جنایتکار می کشاند.

The story of two contrasting characters, Orhan and Ali, whose paths cross in some way. Orhan is quite bold and fearless. He is a well-respected figure in the underground world who never leaves his money behind in the market and engages in loan sharking with the men he has gathered around him. In Orhan's life, women come and go. Ali, who has chosen a white-collar, straightforward life for himself, is quite shy and one day, while buying a ring for the woman he wants to marry, he finds himself in the middle of a robbery. When all kinds of troubles come upon him, he takes refuge in his brother, who engages in loan sharking in the underground world.

خلاصه داستان : یک مبارز زن کرد علیرغم اینکه بیشتر از تعداد و اسلحه است، هم رزمان خود را در مقاومت راهنمایی می کند تا از شهرشان، کوبانی، در برابر تهدید مرگبار داعش دفاع کنند. داستان واقعی جنگ، فداکاری، عشق و امید.

Despite being outnumbered and outgunned, a female Kurdish fighter guides her fellow fighters in the resistance to defend their city, Kobanê, from the deadly threat of ISIS. A real story of war, sacrifice, love and hope that kept the whole world on tenterhooks.

خلاصه داستان : همیشه یک: قبیله درباره اتفاقی است که برای گورکان و آلتان رخ داد که سعی کردند دختر مافیا را از دست یک قبیله نجات دهند. آلتان و گورکان باعث می شوند یاسمین از عروسی فرار کند. به دنبال این وضعیت، این دو نفر وارد یک ماجراجویی چالش برانگیز می شوند تا یاسمین، دختر خطرناک ترین...

Altan and Gürkan, who caused the daughter of the most dangerous mafia in Central Anatolia, Yasemin, to flee from the wedding in the previous film, will try to rescue her from the tribe in Hakkari. On one hand, they face death threats from Ejder, and on the other, from Engizisyon Cemal. Once again, Altan and Gürkan will mess things up and create a series of ridiculous situations.

خلاصه داستان : در سن 35 سالگی ، اجه دستیار مدیر کل شرکتی است که پوشک بچه تولید می کند. رابطه خوشبختی با معشوقش آلپردارد. به دلایل اجه ، آنها نمی توانند ازدواج کنند. در همین لحظه ، روزگار 10 ساله ، عضو باند ضربتی که به طور غیر منتظره وارد زندگی آنها می شود ، همه چیز...

At the age of 35, Ece is the assistant general manager of a company that produces baby diapers. There is a happy relationship with her lover Alper. Because of Ece, they can not get married. At this very moment, the 10-year-old Ruzgar, a snatching gang member who unexpectedly enters their lives, will change everything. The heroes who try to beat the street gang are thrown into an adventure that will make them a great family.

خلاصه داستان : امید، یک مرد جوان است که از بچگی تا الان درحال دزدی بوده است . امید،خیال گیر انداختن فرصت زندگی اش را در یک گوشه دارد . اما نه میتواند به رویاهایش برسد و نه به خانواده ای که دنبالش بوده دسترسی پیدا کند. گلوم به عنوان یه زن جوان تنها یک قدم با رویا...

Umut has been a thief since he was a kid. He constantly seeks the opportunity of his life and his family. He can't find either. Gülüm is a young girl who has no problems in her life, who has completed her schooling on time and is only a step away from her dreams. But before she takes that step towards her dreams, she hangs and falls. It is understood that Gülüm has liver failure. She'll die if she doesn't have a liver transplant. The fate of Umut and Gülüm merge at this point. Umut found the opportunity he had waited for the rest of his life. But this opportunity drags Umut into very difficult situations, and finds itself in a position that risks the lives of all loved ones. For Umut to come out of this vortex, he has to make very serious decisions. And love is worth everything? Is this love?