دهه 20 و 30 میلادی، نیوزیلند. "جنت فریم" در خانواده ای تهی دست به همراه تعداد زیادی خواهر و برادر بزرگ شد. او که در سنین کودکی قرار دارد با کودکان دیگر متفاوت است. او شغلی به عنوان معلم به دست می آورد اما از آنجایی که غیر عادی شناخته شد، به مدت هشت سال در یک آسایشگاه روانی زندگی کرد. اما وقتی شروع به نوشتن رمان می کند موفقیت به سراغش می آید...
جانت فرام کودکی درخشان بود که در نوجوانی تشخیص غلط اسکیزوفرنی داده شد. هنگام انتشار کتابهای ژانت برای تحسین ، کشف جهان و زندگی او در اروپا را بررسی کنید...
در دهه های 1920 و 1930 نیوزیلند ، جانت فرام در یک خانواده فقیر با خواهر و برادر بزرگ رشد می کند. در حال حاضر در سنین پایین او با بچه های دیگر متفاوت است. او به عنوان معلم تحصیل می کند اما از آنجایی که غیرطبیعی به حساب می آید ، هشت سال در یک م institutionسسه روانی می ماند. موفقیت زمانی حاصل می شود که وی شروع به نوشتن رمان کند
جانت فریم کودکی باهوش بود که در نوجوانی به اشتباه اسکیزوفرنی را تشخیص دادند. کشف جهان و زندگی او در اروپا توسط جانت را بررسی کنید، زیرا کتاب های او برای تحسین منتشر می شوند...
این اثر بر اساس اثر زندگینامهای نویسنده نیوزلندی جانت فریم، این نویسنده را در مراحل مختلف زندگی خود به تصویر میکشد. فریم که به مسائل روحی و عاطفی مبتلا است، در خانواده ای فقیر بزرگ می شود و در دوران جوانی تراژدی های متعددی از جمله مرگ دو خواهر و برادرش را تجربه می کند. فریم که به عنوان یک بزرگسال توسط کری فاکس به تصویر کشیده شده است، در حالی که هنوز در یک موسسه روانی است، برای نوشتنش تحسین می شود و موفقیت او به او کمک می کند تا زندگی خود را ادامه دهد.
دانلود فیلم An Angel at My Table 1990 (فرشتهای سر میز من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک پیام رسان آسمانی در میز من روایت خالق مشهور نیوزیلندی جانت اج را بازگو می کند. ما وارد دنیای آرام بانوی جوان متواضع و مو قرمزی شدهایم که با زندگیاش مبارزه میکند، اما با توانایی فوقالعادهاش در آهنگسازی پیروز میشود. از آنجایی که تاریخچه شخصی او در سه جلد مجزا نوشته شده است، این سعادت را داریم که فیلمی را در سه قسمت جداگانه دریافت کنیم که با سفر او به دوران جوانی شروع می شود. فرشتهای سر میز من در به تصویر کشیدن شخصیت اج و ذهنیت مضطرب او در شرایط اجتماعی بسیار سخت کار می کند. هر اونس ترسو در خارج از صفحه نمایش احساس می شود، که اعتباری برای تحمل کمپیون است، که تأثیر بسزایی در اطمینان از جوان شدن این خانم، تا حد امکان عملی و نزدیک به واقعیت دارد.
بزرگ شدن در نیازمندی، با دو قیم فداکار و 4 خویشاوند، زندگی باید سخت بوده باشد. با این حال، وقتی به چنین نقطه سختی فشار می آورید، به هر طریقی به نظر می رسد که معمولی است و مشکلی ندارد که زندگی در آن بسیار سخت تر از زندگی دیگران است. با این حال، جانت از تجربهاش در دوران رشد جان سالم به در برد و متوجه شد که نمیتواند چیزی بیشتر از صرف وقت خود روی زمین به عنوان یک نویسنده یا صرفاً آهنگسازی بخواهد. یک رکود در دوران دبیرستان به شدت به او ضربه زد، زمانی که یک بدبختی خیره کننده اتفاق افتاد، و او تصمیم گرفت به جای اینکه از قبل با آن فرد باشد، آهنگسازی کند. کیسینگ که متوجه نبود او یک جوان ناامید است، از یک کلینیک روانشناختی بیرون فرستاده شد و مجبور شد چند داروی شوک مصرف کند، با تشخیص اشتباه اسکیزوفرنی. در هر صورت، اج از طریق آن اصرار داشت و شامل آهنگسازی به عنوان رویکردی برای ارائه دیدگاههای خودش بود. در حالی که هنوز در کلینیک روانشناسی بود، او این گزینه را داشت که کتابی را توزیع کند. سالهای داخل کلینیک وحشتناکترین سالهای فیلم هستند و کمپیون به طرز بیعیب و نقصی شرایط دیوانهواری را که جانت تجربه کرده بود، درک میکند. قابل توجه ترین قسمت در مورد تیتر، روشی است که با آن فیلمی بیمارگونه در آن صحنه ها منتقل نمی شود. در عوض، او با شخصیت آرام کیسینگ بازی می کند. فیلم با سرعتی مشابه حفظ میشود و به گونهای متمرکز میشود که هرگز نیازی به خودنمایی ندارد، در عین حال شخصیت اصلی را به طور کلی در میانه نگه میدارد، بدون اینکه آن تمرکز را از دست بدهد.
بیوگرافی منفجر شده «مالکوم» X' چیزی حدود یک سال پس از این واقعیت ارائه شد، و با در نظر گرفتن این که من برای آن فیلم احترام قائل هستم، قبل از پخش آن به شدت تبلیغ شد. من قدرت جذب عجیبی پیدا کردم به این صورت که فیلم جین کمپیون درباره نمایشگاه نبود، اما در مورد زندگی یک نفر بود که واقعاً واقعی تر انجام می شد و همه چیز برابر است و به ظرافت ها، هم دوره و هم انسانی توجه دقیقی داشت. چیزی که در یک فیلم زندگینامهای هالیوود پیدا نمیکنید، برای مثال، «مردی روی ماه» میلوس فورمن، که من آشکارا از آن متنفرم. فیلم در فیلم An Angel at My Tableهای مربوط به «نوشتن» و نویسندهای خارقالعاده (مردان جوان معجزهآسا، ردیابی فارستر)، هرگز تأیید واقعی دربارهی اینکه ظاهراً مقالهنویس چقدر عالی است، وجود نخواهد داشت. ما هرگز اجازه نداریم کتاب باورنکردنی ای که آنها نوشته اند را مطالعه کنیم، و همچنین انتخاب های زیادی نوشته نشده است تا به ما نشان دهد که مقاله نویس بدون شک هر قدر که به نظر می رسد توصیه می شود کامل است. در فیلم An Angel at My Tableها، من میدانم که واقعاً نمیتوان چنین چیزی را نشان داد، زیرا فیلم یک رسانه تصویری است تا علمی. کمپیون و فیلمنامهنویس این را میدانند، و بدون اینکه ما را در معرض آهنگسازی فریم قرار دهد، با استفاده از صدای کری فاکس، سرگرمکننده، تصویری به تصویر میکشد. تصویر در تمام طول فیلم به صورت قطعات کوچک جلوه میکند و هرگز بر بازگویی داستان فرمان نمیدهد. اگر همه چیز برابر باشد، ملاحظاتی را که در ذهن فریم اتفاق میافتد، منتقل میکند، که عصارههای کمی از آهنگسازی موجود در مجموعه خاطرات او هستند. با تصویرسازی شروع می شود و با آن بسته می شود. ظرافت حیرت انگیزی که اندک است، اما چیزهای زیادی به کلیات فیلم اضافه می کند، و به پایان بخشیدن حس شیرین و امیدوارکننده ای به یک فیلم خیره کننده می دهد.
کیسینگ در کارهایی که بیشتر انجام داد (است) استعداد داشت. اغلب بدون اینکه متوجه باشیم توانایی وجود دارد. او تازه متوجه شد که میخواست آن را محقق کند و باید تا پایان عمرش این کار را ادامه دهد. این توانایی معتبر است. او آن را داشت، حتی حالا و دوباره وقتی فکر می کرد هیچ انتظاری وجود ندارد. او توانست آهنگسازی کند. همچنین، در نتیجه آن ظرفیت، آن توانایی، او این اختیار را داشت که به تدریج ساکن شود و به راحتی با زندگی خود زندگی کند. ****1/2 از پنج یا (9/10)
دانلود فیلم An Angel at My Table 1990 (فرشتهای سر میز من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من ناخواسته فرشتهای سر میز من خیره کننده را پیدا کردم، به احتمال زیاد اتفاقاتی مانند این اتفاق افتاده است... عنوان را در یک کتاب نظرسنجی فیلم (و خلاصه ای استثنایی کوتاه) دیدم و من را مجذوب خود کرد. از آنجایی که متوجه شدم کالای وارداتی از نیوزلند مربوط به زمان طولانی است، هرگز سعی نکردم یک نسخه تکراری پیدا کنم. بنابراین وقتی ماهها پس از این واقعیت از روی قفسههای فروشگاه ویدیو برایم فریاد زد، احساس فوریت کردم که آن را اجاره کنم. قبل از طلوع خورشید بدون هیچ کس دیگری آن را تماشا کردم - و هرگز نمی توانست ایده آل تر از این باشد.
یک پیام رسان آسمانی در میز من روایت نویسنده محبوب نیوزلندی، جانت اج است. این داستان واقعا طولانی و در عین حال هرگز خسته کننده نیست، در سه وقفه کوتاه گفته می شود که ما را از جوانی ویران شده، ناپختگی غیرعادی و سال های ترسناک و در نهایت پیروز پس از آن عبور می دهد: جانت بانوی جوان تنومندی بود، با یک دست پاک کن خشن از قرمز خیره کننده. مو او در سنین پایین مجذوب کتابها و داستانها شد - یکی از دوستانش نسخهای از کتابهای گریم را که دوست داشت به او قرض داده بود. اعلان مشروعیت در مدرسه ابتدایی به او اجازه استفاده از کتابخانه عمومی را داد، جایی که معلوم شد او به میزان قابل توجهی در نوشتن غرق شده است. صرف نظر از مشکلات مالی، پدرش فهمید که چگونه برای او یک دفتر خاطرات "برای نوشته هایش" تهیه کند. در اواخر جوانیاش او هنوز سیر نشده بود، اما ترسویی تا حدی ویرانگر به وجود آمده بود. او دوست داشت بدون کمک کسی باشد، جایی که بتواند انرژی خود را برای ساختن داستان حفظ کند. او شروع به تبدیل شدن به یک مربی کرد (البته این فکر در حال حاضر او را درگیر نمی کرد)، و زمانی که رئیسی در یکی از کلاس هایش "نشست" دچار اضطراب شد. توصیه شد که جانت یک ارزیابی ذهنی داشته باشد - تشخیص نادرست اسکیزوفرنی (که بعداً فقط به فروتنی و ناامیدی متفاوت بود) او را در یک مرکز روانی برای مدتی طولانی تحت درمان شوک الکتریکی قرار داد، هر ملاقاتی که او توصیف کرد: "در هراس برابر است. اعدام." او برای انجام یک لوبوتومی نیمه راه برنامه ریزی شده بود که اخبار با پزشکان مراقبت های اولیه اش تماس گرفت که او یک افتخار علمی عمومی کسب کرده است - خواهرش در طول بستری شدن در بیمارستان کتابی از داستان های کوتاه جانت را توزیع کرده بود. او خیلی سریع به دلیل اینکه یک خالق ماهر نمی توانست به درمان او نیاز داشته باشد خیلی سریع به دنیا آمد... در این مرحله جانت در اواخر دهه بیست زندگی خود بود، اما "تبعید" گسترده او این احساس را ایجاد کرده بود که او به طرز چشمگیری جوان تر از آن یکی از همراهان خانواده، مقالهنویس دیگری که به کار او احترام میگذاشت، به او خانهای در ملکش پیشنهاد داد تا بتواند با جدیت در فضایی بدون وقفه آهنگسازی کند. او این معامله را تصدیق کرد و کارهایی که قبلاً در آنجا تمام شده بود، خیلی زود تایید شد. سرمایهگذاریهای اروپایی برای او مرتب شد، کتابهای مؤثرتری شکل گرفت و محبوبیت به دست آمد...
شنیدهام که گفته میشود جانت نیز به همین ترتیب به شادی دست یافته است، اما نمیدانم که موافقم . جانت فرصت های مختلفی را ردیابی کرده بود، عمیق و پولی و آشکارا فیزیکی، اما سعادت؟ قبول دارم که با خودش خوب شده بود و شاید این خودش یک سعادت باشد. او هرگز در صحنه فراگیر نمی گنجید - با این حال با آرامش تنها در لبه های بخار زندگی می کرد. یک متخصص فوقالعاده ثابت در لندن به او گفته بود: "اگر افراد به شما میگویند که باید به آنجا بروید و ترکیب کنید، و شما تمایلی به این کار ندارید، این کار را نکنید." او حرف های او را به دل گرفت.
من از شکوه کلی فرشتهای سر میز من شوکه شدم - حدس می زنم که نباید می شدم - رئیس جین کمپیون (پیانو، نمایش یک زن) بود. صحنههای نیوزلند و خیابانهای پشتخیابان اسپانیا بهخوبی نمایش داده شد، و هر چند وقت یکبار هم تخیلی و هم ناامیدکننده بود. با این حال، مهمتر از همه، آنچه بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد، نحوه ارتباط من با جانت بود. جوانی کامل و ویران شده، دلبستگی به ترکیب، خجالت طاقتفرسا و انزوا. وجود بیگانه ~ خوشبختانه کمتر ماندن در بخش روانی. به نوعی من جانت بودم (یا جانت هستم). علاوه بر این، در ردیابی یک دوقلو بر روی صفحه نمایش یا در یک کتاب چیز عجیبی رستگارانه وجود دارد، اما ایده نوجوانان ...
دانلود فیلم An Angel at My Table 1990 (فرشتهای سر میز من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رئیس جین کمپیون فیلمی خارقالعاده و قابلتوجه خلق کرده است که با MALCOLM X (1992) توسط اسپایک لی و برخی از مردان غیرقابل قبول (1956) ساخته آلفرد هیچکاک در آن جایگاه قرار میگیرد. من به آن امتیاز کمتری می دهم، اما به این دلیل که نمی توانم یک نت خارج از پایه را در هیچ جایی در این شیوه رسا و ترسناک در ارتباط دادن زندگی و زمان ها و تعهدات یک جانت اج که سه نفر متمایز به شکلی دوست داشتنی نواخته اند ردیابی کنم. سرگرمیها، و در عین حال بهطور چشمگیر و نافذ توسط کری فاکس. این نقطه قوت اساسی یک پیام آور آسمانی بر سر میز من است. این بیش از هر چیز دیگری شبیه یک قطعه موسیقی بصری است، زیرا این بازنمایی از صنعتگر را به عنوان یک بانوی جوان و در نهایت یک شیر زن محقق به تصویر می کشد. این کیفیت ملودیک آن را از نظر روحی و روانی من به عنوان یک قطعه سینمای اصیل واجد شرایط می کند.
نیوزلند کشوری لذت بخش است همانطور که لوسی ریبلیوس به ما نشان داد و این به رئیس فایده بیشتری در باز کردن و باز کردن این خاص می دهد. داستانی مانند یک پوشش گرم یا یک دسته نخ. قبل از هر چیز، به نظر می رسد که ما در حال تماشای بیوگرافی واقعی اولین آنی ولگرد کوچولو هستیم، با این حال به خاطر روشی که خانواده او را در محاصره قرار داده است، همه مراحل مقدماتی بزرگ شدن را طی می کنند. به نظر می رسد زندگی خانه و مدرسه جانت کاسینگ به عنوان یک بانوی جوان، طبق هر دستورالعملی بسیار مرسوم است، اما با شکوه و عظمت محیط نیوزلند و کشور باز، این عادی بودن یک نوع استثنایی به خود می گیرد. چیزی شبیه به ماهیت خارقالعاده یک خاطره محبت آمیز...
این احساس را به وجود میآورد که در مورد جانت کوچولو هیچ چیز استثنایی نیست، چیزی که او را بیش از سایر دوستانش متمایز کند. او در کودکی، با بازی الکسیا کیوگ، نسبتاً تنومند و متواضع است، اما نه به ویژه در این راه، به عنوان یک نوجوان با بازی کارن فرگوسن، او محیط شدید جنسی زمان خود را هیجانانگیز میکند، اما نه دقیقاً در هیچ سبک افراطی. هنگامی که به عنوان یک مربی سالن مطالعه که قرار است برای اتاق خانهاش مدیران اجرایی معاینه شود، از اینکه مورد توجه قرار میگیرد عقب مینشیند و سفید میشود و دوباره در دستشویی زنانه میافتد، این به سختی دلیلی به نظر میرسد که او به اشتباه تشخیص داده شود که مبتلا به اسکیزوفرنی است و پس از آن از زمانی که او از به نمایش گذاشتن برونگرایی اساسی که انتظار می رفت به تعهدات زندگی ادامه دهد غفلت کرد، تمام پایه های ذهنی خود را برای هشت سال بعد حفظ کرد. در هر صورت، در روایت باز میشود و باز میشود.
چیزی که مشخص میشود این است که با وجود این که جانت از موهبتهای علمی اجتماعی و جنسی که افراد معمولی برونرفته دارند کوتاهی میکند، او هنوز یک کمد لباس خیالی با زندگی داخلی غنی. این در نهایت نشان میدهد که این ویژگی نجاتبخش اوست و چیزی که او را از خانه دیوانه بیرون میکشد، با انجام دورههای متداول درمان الکتروشوک و تنها چند روز قبل از در اختیار داشتن قدرت مغزش، برای تغییر و کاهش قدرت تخیلاش. این غیرقابل انکار بدون تکلف، بدون درام یا نمایش آشفته به تصویر کشیده شده است و نشانی از احساس محدودیت نویسنده است. سرعت حساب به سمت جلو با تعادل پیش می رود، به روشی که حدس می زنم مه ها در نیوزیلند می گذرند یا جی بی پریستلی حلقه های دود ضعیف روی پیپ خود را پف می کند.
در حالی که به طور خاص برجسته نیست. ، کمپیون ماهرانه و بدون مزاحمت نشان می دهد که کیسینگ از دیوانگی اجتماعی جامعه نه با دشمنی یا تندی، بلکه از طریق قدرت سبک تر ابداع خود، پیروز شده است. او تنها چند روز قبل از عمل پزشکی مغزی که برای او رزرو شده بود، برنده جایزه میشود تا او را به اصول هماهنگی در سازمان منعطفتر کند، و از آن نقطه با صعود مستمر خود به سمت برجسته شدن علمی در بقیه جهان ادامه میدهد. شاید یک پیشرفت غیرمحتمل جدید، اما دور از ذهن تر از تشخیص اشتباه برای وضعیت ذهنی و پس از آن داشتن عقل خود را در حال حاضر و دوباره برای مدت طولانی نیست. این که آیا جانت کیسینگ احساسات سختی داشت یا نه، بیشتر از آن چیزی است که من میدانم، با این حال، حرفه مؤثری به عنوان مقالهنویس و نویسنده بدون توجه به این شخص بیسابقه به نفع دنیا بود.
دانلود فیلم An Angel at My Table 1990 (فرشتهای سر میز من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فرشتهای سر میز من زندگینامهای درباره جانت کیسینگ (1924-2004)، ستارهای علمی از نیوزلند است. این مجموعه در پرتو مجموعه سه جلدی خاطرات فریم است و در ابتدا به عنوان یک مجموعه تلویزیونی سه بخش در نیوزیلند منتشر شد. فرشتهای سر میز من زندگی او را از حدود 1930 تا اواسط دهه 1960 پوشش می دهد.
جانت اج (الکسیا کیوگ در کودکی، کارن فرگوسن در نوجوانی، کری فاکس به عنوان یک جوان جوان و بزرگ شده- بالا) دوران کودکی را در کشور نیوزلند به عنوان یک بچه مرکزی در یک خانواده ویران تجربه می کند. او به طور مداوم "متفاوت" است. در کودکی، او چاق با موهای قرمز وحشی است. او زمانی که از خانواده دور است بسیار خجالتی است، اما در میان عزیزانش مورد تحسین قرار می گیرد. پدر او (کوین جی. ویلسون) گاه و بیگاه یک وحشی است، به ویژه با خواهر و برادرش که یک بیمار صرعی کشف نشده است، با این حال جانت یکی از استعدادهای منحصر به فرد اوست. کل خانواده مطالعه را دوست دارند، که تلاشهای اولیه علمی او را در سرودن شعر و اینها حفظ میکند. در هر صورت، او فوقالعاده زودباور است و یک شب سر میز شام بیمزه گزارش میدهد که میرتل (ملینا بمکر)، خواهر کارکشتهتر او، بچه همسایهاش بود. مدتی بعد، میرتل در یک تصادف خفهکننده به سطل لگد میزند.
وقتی جانت به دانشگاه میرود، ترسو بودن او افراطیتر به نظر میرسد و در هر صورت با هیچکس ارتباط برقرار نمیکند. توسط خواهرش ایزابل (گلینیس آنجل). ایزابل علاوه بر این اتفاقاً خفه می شود. جانت در موقعیت نمایشی قرار می گیرد و دوباره خود را محدود می کند و وقتی یک مانیتور مدرسه از کلاس بازدید می کند، فرار می کند.
او هشت سال را از طریق کلینیک های پزشکی روان شروع می کند، جایی که به شدت به عنوان اسکیزوفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و تا 200 بار الکتریکی را پشت سر می گذارد. شوک درمانی او به هر طریقی مجموعهای از داستانهای کوتاه را در این مدت میسازد که برای ستایش فوقالعاده توزیع میشود. این دستاورد او را از لوبوتومی پیشنهادی نجات می دهد. دستاورد علمی او جایزه ای را ایجاد می کند تا به اروپا برود، جایی که او زمان بعدی زندگی خود را در آنجا سپری می کند.
درمان به او کمک می کند تا شرایط بهتری را با ذهنش همراهی کند، و ما می آموزیم که او همچنان از نظر هنری مفید است، اما درست زمانی که او از دیگران دور است. او سرانجام در لندن، بریتانیا، یک رابطه غیرقانونی عشقی طولانی مدت با یک شرور از آمریکا برقرار میکند و وقتی او را ترک میکند، له میشود.
فرشتهای سر میز من در دهه 1960 و با بازدید مجدد او از نیو بسته میشود. نیوزلند صحنه آخر او را نشان می دهد که به سمت «پیچش» Rotund Checker حرکت می کند. تنها.
این یک فیلم فوقالعاده تکاندهنده و مستقیم بود که من کاملاً از آن لذت بردم. فرشتهای سر میز من با تکههای کوتاه بسیاری از صحنهها پر شده است. یکی از مفسران آن را به شکلی مناسب به عنوان یک مجله به تصویر کشیده است. هر انفجار شبیه یک قسمت در یک مجله است که با یک تنظیم کلی خاص مرتبط است، اما به سرعت به سمت تنظیمات کلی زیر ادامه می یابد.
دانلود فیلم An Angel at My Table 1990 (فرشتهای سر میز من) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک پیام رسان آسمانی در میز من داستان جانت ادج، مقاله نویس نیوزلندی را بازگو می کند که دوران کودکی را در جامعه ای فروتن تجربه کرده و در تمام طول زندگی خود با بیماری روانی مبارزه کرده است. فرشتهای سر میز من که توسط جین کمپیون هماهنگ شده است، یک فیلم زندگینامه ای لذت بخش است که ماهیت زندگی و کار فریم را به تصویر می کشد.
کری فاکس اج را با واکنشی باورنکردنی به تصویر می کشد و هم بینش و هم ظرافت او را جلب می کند. فرشتهای سر میز من به صورت پیشروی از داستانها سازماندهی میشود که هر کدام یک دورهای دیگر از زندگی فریم را نشان میدهد. فیلمبرداری خیره کننده است و صحنه های شفاف نیوزیلند صحنه ای خیره کننده به داستان فریم می دهد.
آنچه A Heavenly Messenger at My Table را از دیگر فیلم های زندگی نامه ای جدا می کند، تاکید آن بر چرخه خلاقیت است. ما نبردهای فریم برای راحت شدن با خودش به عنوان یک مقاله نویس و همچنین لذتی را که وقتی سرانجام شروع به توزیع آثارش می کند با آن مواجه می شویم. فرشتهای سر میز من جشنواره ای از نیروی کلمات و اهمیت داستان سرایی است.
چه طرفدار جانت اج باشید یا اساساً عاشق یک فیلم زندگینامه ای شایسته باشید، پیام آور مقدس در سفره من یک ضرورت غیرقابل انکار است. . این یک فیلم تکان دهنده و قوی است که تا مدت ها پس از پخش تیتراژ با شما باقی خواهد ماند.
حقیقت جالب: جین کمپیون در ابتدا انتظار داشت که یک پیام رسان آسمانی در میز من را به عنوان یک سریال تلویزیونی بسازد، اما در نهایت تصمیم به تثبیت آن گرفت. آن را به یک فیلم جزئی تبدیل می کند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.