یک برنامه نویس جوان یک رمان فانتزی را به یک بازی تبدیل می کند. چندی بعد دنیای مجازی و حقیقی با یک دیگر ترکیب می شوند و تناقضاتی به وجود می آید
آینه سیاه: بندراسنچ داستان یک برنامه نویس جوان را روایت میکند که قصد دارد تا یک رمان فانتزی را به یک بازی ویدیویی تبدیل کند. اما خیلی زود دنیای مجازی و واقعیت با یکدیگر ترکیب میشوند و سردرگمی نگران کنندهای را به وجود میآورند…
خلاصه داستان : یک برنامهنویس جوان یک رمان فانتزی را تبدیل به یک بازی میکند . به زودی , واقعیت و دنیای مجازی مختلط بوده و شروع به ایجاد
یک برنامه نویس جوان هنگامی که رمان فانتزی نویسنده ای دیوانه را به یک بازی ویدئویی اقتباس می کند ، واقعیت را زیر سال می برد.
در سال ۱۹۸۴، جوانی به نام «استفان» یک بازی کامپیوتری را براساس کتاب «بندراسنچ» طراحی میکند. ویژگی کتاب «بندراسنچ» این است که خواننده باید به جای شخصیت اصلی داستان تصمیم بگیرد و همین روند داستان را تعیین میکند و…
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من باید این بررسی را با این جمله شروع کنم که من آینه سیاه را تماشا نمی کنم و هیچ زمینه ای فراتر از آن ندارم ، بنابراین هرچه اینجا بگویم فقط برداشت من از آنچه دیده ام / بازی کرده ام.
من از شروع کار بسیار لذت بردم. به نظر سبک می رسید ، من ایده بازی در یک بچه دانشگاهی را دوست داشتم که در جبهه دنیای جدید برنامه نویسی بازی های ویدیویی بود. من دوست داشتم وقتی برای اولین بار گفتم "بله" برای کار در آنجا چقدر هیجان زده به نظر می رسید.
و باید اضافه کنم که وقت زیادی به آن دادم. از حس جو بسیار لذت بردم. ای کاش موسیقی متن موسیقی کمی بیشتر بود ، من شخصاً در آغاز آشنایی با پدرم و کارهای پیش پا افتاده مانند رفتن به یک فروشگاه ضبط و انتخاب موسیقی از سرعت پایین لذت می بردم. من کاملا دهه 80 را دوست دارم. چیزی گنگ مانند انتخاب بین دو وینیل ، به کسی مثل من که خیلی جوان بود و نمی توانست در آن زمان زندگی کند فرصتی برای احساس محیط و عادت به آن می دهد.
واقعاً می توانست با این کار جلوتر برود. من دقت را دوست دارم ، مواردی مانند مدل مو و لباس در واقع بیشتر شبیه آنچه ادعا می كنند باعث جذابیت بیشتر من خواهد شد. شاید برای انعکاس بهتر دوره زمانی آن را کمی رنگارنگ تر کنید. به نظر من بیش از دهه 80 دهه 2000 است. من متخصص نیستم ، گرچه فکر می کردم فیلمبرداری خیلی بد نیست و بازیگری در مجموع بسیار خوب بود. هیچ چیز حیرت انگیزی وجود ندارد ، اما من خیلی پیشگویی نمی کنم.
در ابتدا ، احساس می کردم قهرمان اصلی دوست داشتنی است.
من به خوبی می دانم که آینه سیاه مشهور است که یک "ذهن ذهن" علمی تخیلی است و نمایشی از بدترین بشریت است و چه اتفاقی می افتد که وقتی یکدیگر را دوست نداریم و از یکدیگر مراقبت می کنیم ، وقتی انسانیت خود را به خاطر مادی بودن ، پول رها کنیم ، رابطه جنسی ، هر چیزی که ما آرزو می کنیم ، و نگاه کردن به روح دیگران را متوقف می کنیم. آنچه واقعاً در زندگی مهم است.
و سپس همه چیز احمقانه و احمقانه تر شد.
من به دنبال یک داستان علمی تخیلی برای انتخاب ماجراجویی خود بودم ، و من این کار را نکردم فکر می کنم خیلی خشن و خیلی پوک و بی معنی می شود. هرچه ادامه می یافت بیشتر و بیشتر نگران کننده بود. گرچه من انتظار ندارم همه چیز کاملاً آفتابی و گل سرخ باشد ، اما گفتگوها بعضی اوقات بسیار وحشتناک و واقعی بود که نمی توانم تصور کنم چگونه برخی از داوران آن را الهام بخش یا نفس گیر می دانند ، اما واقعاً نمی توانم.
مواردی مانند "احساس می کنم کنترل نمی کنم". و درمانگر وی شروع به بحث درمورد تفکیک و موارد دیگر می کند ، چیزی که در واقع برای کسی اتفاق می افتد که آسیب روحی را تجربه می کند. آسیب دیدگی قهرمان داستان این است که او به عنوان یک کودک 5 ساله یک خرگوش مخمل خواب دار را با خود به همه جا حمل می کند ، و پدرش او را "خواهر" می خواند و آن را با خود برد. آنها به دیدار خانواده رفتند ، و از آنجا که نسخه کودک قهرمان داستان اسم حیوان دست اموزش را نداشت و ناراحت بود ، او در خانه ماند.
و سپس مادر با قطار یا چیزی دیگر برخورد کرد؟
در بعضی از مواقع ، ظاهراً انتهای متعددی وجود دارد که شما مستقیماً سرتان را از بدن جدا می کنید و اعضای بدن را روی این قسمت می برید زیرا "شما کنترل نمی کنید" یا هر چیز دیگری. من به این مرحله نرسیدم ، زیرا همه چیز شروع به وارد شدن به جو وحشت کرد و آن را ناراحت کننده دیدم. من فقط تماشا را متوقف کردم ، کارم تمام شد. به راستی این انگیزه چیست؟ پدر به سختی کاری کرد! من تاکنون کس دیگری را ندیده ام که از این جنبه اذیت شود.
من فکر کردم پدر شیرین به نظر می رسد و او واقعاً به پسرش اهمیت می دهد. در مورد یک نوجوان منزوی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کند و می خواهد همه را تحت تأثیر افسردگی خود قرار دهد ، توانایی های زیادی برای داستان وجود دارد ، اما با مرگ مادرش و هویت خود دست و پنجه نرم می کند ، و شاید تحت تأثیر مفاهیمی مانند اراده آزاد ، زمان ، و ابدیت فقط صریح بگویید که کسی شما را کنترل می کند و در واقع با صراحت لحظاتی را که انتخاب کرده اید و چگونگی آزار و اذیت او را با صدای بلند ذکر می کند کاملاً ادعا است.
این نمونه معمولی است که به شخصیت شما زمینه غم انگیزی می بخشد بدون دلیل. و این سناریو حتی معنایی ندارد ؟؟؟
بعد از مدتی ، پدر شما می بیند که چقدر منزوی هستید. او (به نوعی) کمی داد می زند ، اما جیغ نمی کشد یا هر چیز دیگری. او ناراحت است زیرا شما پاسخ نمی دهید. شما به او فریاد می زنید ، و بعد از آن متاسف می شوید. او سعی می کند مداخله کند و سعی می کند به شما کمک کند. او به وضوح به شما اهمیت می دهد و دوستتان دارد. در این مرحله ، من می خواستم بتوانم با پدر صحبت کنم. واقعاً کردم (این یک گزینه نبود.)
سعی کردم با درمانگر صحبت کنم و داروها را مصرف کنم ، سعی کردم به توصیه های او گوش دهم و همه چیز به جایی نرسید. بدون پیشرفت شخصیت ، هیچ چیز. فقط تمام این صحبت ها در مورد فقدان اراده آزاد است. با عرض پوزش ، بیان موارد واضح و واضح به این شکل کاملاً احمقانه است. اگر هیچ رشد عاطفی وجود نداشته باشد ، من دیگر به شخصیت شما وابسته نیستم.
یک قسمت وجود دارد که شما این دنباله روی را دنبال می کنید شخص جان لنون که یک برنامه نویس رایانه است و شخصیت اصلی آن را تحسین می کند ، و او به شما LCD یا کوکائین یا نوعی مواد مخدر ، با ادعای اینکه شما حق دارید آن را رد کنید. و سپس او فقط آن را به چای شما می لغزد! من نمی خواستم شخصیت من مواد مخدر مصرف کند ، می خواستم بتوانم به او روش خاصی بازی کنم. اگر واقعاً واقعیت های زیادی وجود دارد ، آیا این عقیده که من هیچ کنترلی ندارم احمقانه نیست؟ آیا نباید بتوانم چیزهای کوچکی در مورد خودم تغییر دهم؟
این شخصیت ، کالین ، بدون هیچ دلیلی فقط خودش را کنار می زند. در مورد Pacman که به معنای ساختگی عمیق و دروغین است و باز هم با ادعای خود ، سخنان خود را با مواد مخدر آغاز می کند. صحبت در مورد اینکه دولتها چیزهایی را در آب می کارند و دوربین و این همه زباله نصب می کنند؟ من آن را درک نمی کنم.
و کل چیزهایی که نویسنده کتاب-قاتل است. آیا او قرار بود نابغه ای نادرست درک شده باشد؟ آیا او قرار بود کسی باشد که قرار بود با او همدردی کنم؟ اگر بیوگرافی می خریدم و معلوم می شد که این تصاویر دارای تصاویر گرافیکی از همسر مرده او است که او را کشته است ، من آن را به پلیس می بردم و از صاحب مغازه می پرسم که آیا آنها از آنچه می فروشند آگاهی ندارند!
و هیچ واکنشی از سوی شخصیت نسبت به این نشان نداد ، فقط مختصراً اندکی مبهوت بود. من با دیدن این تصاویر و شنیدن همه این صحبت ها در مورد نمادهای شیطان و چیزهای دیگر و این شخصیت دیوانه مانسون مانع شدم ، نه به این دلیل که نمی توانم از عهده آن برآیم ، بلکه به این دلیل که می خواستم رشد شخصیت را از یک برنامه نویس بازی های ویدیویی بیمار روانی ببینم / طراح. من برای دیدن یک فیلم ترسناک یا یک نمایش جنایی به اینجا نیامده ام. من علاوه بر چیزهای سخت روانشناختی ، می خواستم از آن لذت ببرم.
باز هم این آینه سیاه است. شاید انتظار داشته باشد؟ شاید من حق ندارم این را بگویم ، با دانستن اینکه آینه سیاه معمولاً چگونه است؟
این همه پتانسیل وجود دارد. اگر این موضوع کمتر ناراحت کننده بود ، اگر کمتر صحبت های پرهیاهو و وحشتناکی در مورد یک قاتل عجیب و غریب می شد و شخصیت اصلی شما اساساً بدون دلیل به یک قاتل جامعه پاتو تبدیل می شد ، اگر یک پایان تلخ و شیرین وجود داشت ، من آن را دوست داشتم. این خیلی بد است.
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
براوو به چارلی بروکر و نتفلیکس. آنها موفق شدند یک فیلم ماجراجویی را انتخاب کنید که در واقع کارساز است. کار می کند زیرا ، در یک پیچ و تاب کلاسیک بروکر ، این یک فیلم است که موضوع آن خودش است.
"Bandersnatch" در دو سطح کار می کند. در یک سطح ، شما را در ذهن یک پسر آشفته قرار می دهد. جدول زمانی درهم و برهم آینه سیاه: بندراسنچ ، به روشی کاملاً آزار دهنده ، شما را کاملاً از بین می برد. در انتخاب شما ، اما تکرار منظم بودن صحنه ها ، احساس اجتناب ناپذیری ایجاد می کند ، گویی آنچه اتفاق می افتد همیشه اتفاق می افتد. با این کار ، به شما می فهماند که چگونه شخصی احساس می کند وقایع از کنترل او خارج شده اند. به طرز وحشتناکی ، در نسخه موفقیت آمیز استفان از بازی ، او تصمیم گرفت فقط توهم انتخاب را ایجاد کند. در واقع ، نتیجه از قبل مشخص شده بود. اگر نمی توانید تصور کنید که از دست دادن ذهن خود چه حسی دارد ، دقیقاً خواهید فهمید که بعد از تماشای آینه سیاه: بندراسنچ چه حسی دارید.
اما در سطح دوم ، این امر شما را در موقعیت کنترل کننده قرار می دهد . این با ماهیت بی حوصله این نقش بازی می کند ، و شما را وادار می کند آنچه می خواهید اتفاق بیفتد را زیر سال ببرید. در اختلاف بین اینکه آیا شما باید تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شخصیت ها بهتر است یا اینکه هیجان انگیزترین درام را ایجاد می کند ، مشکلی در داستان های "خود را انتخاب کنید-ماجراجویی کنید" وجود دارد. این تعارضی است که به این معنی است که انتخاب معمولاً از بیننده بهتر است ، زیرا ما اغلب نمی دانیم چه می خواهیم. اما "Bandersnatch" این رویارویی را حل می کند. ما را به چالش می کشد. "آیا اقدامات بیشتری می خواهید؟" می پرسد ، و تنها جوابی که می توانیم بدهیم بله است. این خودآگاهی بازیگوشانه ، در عین حال تاریک است که باعث می شود "Bandersnatch" بدرخشد.
بیایید کمی پشتیبان تهیه کنیم. وقتی استفان در مورد احتمال کنترل شدن وی در صفحه تلویزیون با درمانگر خود بحث می کند ، او می گوید دنیای او برای سرگرمی هر کسی بیش از حد کسل کننده است. چه لحظه ای ترسناک و خودآگاه است. زیرا ما در حال تماشای این نمایش ترسناک هستیم و مجذوب آن می شویم. علاوه بر این ، کسی می تواند به راحتی تماشا ما را مجذوب خود کند. این راهی نبوغ آمیز است که بروکر به ما اجازه داده است استفان را کنترل کنیم و چگونه با این کار باعث می شود که ما پارانویای پسر را احساس کنیم.
متأسفانه برخی از ایده ها به اندازه کافی بررسی نشده اند. به نظر می رسد یک بار که "Bandersnatch" بسیاری از مفاهیم و ترفندهای خود را بیرون بیندازد ، نمی داند چگونه به کاوش در آنها ادامه دهد. در حالی که ما با موفقیت در ذهن آشفته استفان قرار گرفتیم ، کاش می توانستیم ایده کنترل عملکردهای او را حتی بیشتر بررسی کنیم. در حالی که پایان کارها از روشهای ناراحت کننده خود رضایت بخش است ، من احساس می کنم اگر بروکر متعهد به نابودی پارانویا بود ، بهتر بود. مفهوم واقعیت های متناوب را نیز لمس کرده است ، اما من فکر می کنم بروکر نمی دانست با این ایده چه کند.
دیوید اسلید این قسمت را کارگردانی کرد. علامت او در برخی از صحنه های عالی مانند سکانس با مواد مخدر و درگیری ناگهانی وجود دارد ، اما هنگامی که "Bandersnatch" به یک حد دیوانه می رسد ، این فلات است و فراتر نمی رود. دیوید اسلید واقعاً مقصر این امر نیست. دلیل اصلی آن در فیلم Black Mirror: Bandersnatchنامه نهفته است. برای فیلمی درباره پارانویای یک نوجوان بیمار روانی ، فکر می کنم بروکر می توانست نیمه دوم سفر را حتی ذهنی تر کند. دیوید اسلید توانایی بصری سازی توهم زا و شگفت انگیزی دارد و شرم آور است که در اینجا از قابلیت استفاده نشده است. این بدان معنا نیست که Slade با این کار کارهای خوبی انجام نمی دهد. بسیار قابل تقدیر است ، به ویژه استفاده از نور.
در یک سطح مفهومی خالص ، Bandersnatch یک قطعه هنری چشمگیر است. این شباهت به موارد دیگری نیست که تاکنون تولید شده است. این کاملا یک موفقیت است. اینکه این کار باعث می شود ایده مفهومی را که خودتان انتخاب می کنید ، در یک محیط بالغ انجام دهید ، ستودنی است. متأسفانه ، از آنجا که فقط موضوعات خود را در سطحی بررسی می کند ، به عنوان یکی از قسمت های بدتر آینه سیاه رو به پایین خواهد رفت.
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با خواندن نظرات در اینجا متوجه دو روند شدم. مردم یا غافلگیر شدهاند و «Bandersnatch» را به خاطر جدید و متفاوت بودنش تعریف میکنند، یا از آن متنفرند زیرا فکر میکنند کسلکننده است و واقعاً به آنها انتخاب واقعی نمیدهد. برای بعدی، این تا حدودی درست است، اما دلایل نمادینی وجود دارد که هر بار که بیننده او را میکشد، کاراکتر را از بین میبرد. من کنجکاو هستم که اگر به جای انتخاب "بد"، ابتدا گزینه خوب را انتخاب کنم، چه اتفاقی می افتد. تصور میکنم برخی از این انتخابهای «خوب» حلقهای مشابه ایجاد میکنند، که به نوعی نکته اصلی است. همچنین می خواهم توجه داشته باشم که من فقط یک بار قسمت / فیلم / رویداد سرگرمی را تماشا کرده ام. بنابراین اگر چند مورد را از قلم انداختم، عذرخواهی می کنم. من فکر می کنم بسیاری از مردم هدف این قسمت را از دست داده اند. این در مورد بازی استفان نیست. همچنین در مورد انتخاب سبک ماجراجویی خود که اپیزود به بیننده ارائه می دهد، نیست. این قسمت در مورد جهان های موازی و نظریه ریسمان است. به ویژه جنبه نظریه ریسمان که نظریه می دهد که تعداد بی نهایت جهان موازی وجود دارد که در آن هر نتیجه ممکن برای هر انتخابی که ما انجام می دهیم وجود دارد. به همین دلیل است که پس از اولین "تنظیم مجدد" (محلی که تصمیم می گیرید به جای کار در خانه در شرکت کار کنید) کالین ناگهان کتاب Bandersnatch را خوانده است، جایی که اولین بار می گوید که این کار را نکرده است. شواهد دیگری که به این موضوع اشاره می کند، تمام ایستر اگز در این قسمت است. سگهای «متالهد» یا حتی نمادی که استفان مدام میبیند (این خالکوبی/نماد «خرس سفید» بود)، نمونههایی از جهانهای موازی هستند که از میان آنها خونریزی میکنند. بهترین گواه این امر نزدیک به پایان «بندرزنچ» است. هنگامی که استفان می رود تا خرگوش خود را از گاوصندوق مخصوص پدران بازیابی کند، اگر بخواهید کد PAC را به جای TOY در آن قرار دهید، دو نتیجه بسیار متفاوت خواهید داشت. PAC باعث می شود که پدر واقعاً یک مأمور دولتی است که در حال مطالعه استفان است. همه چیز در زندگی او نادرست است، حتی خاطره رفتن مادرش، که نشان داده می شود مجموعه ای مفصل با بازیگری که وانمود می کند مادرش است. از طرف دیگر TOY آن را می سازد، بنابراین شما مجبور هستید به گذشته برگردید و بعد از اینکه پدر اسباب بازی را برد، آن را زیر تخت قرار دهید. این اطمینان حاصل می کند که وقتی مادر برای بردن استفان به قطار می آید، آنجا باشد. حالا یک لحظه به این موضوع فکر کنید. در یک نمونه مادر یک گیاه است و زندگی استفان دروغ است. در مثال دیگر، مادر او واقعی است و تا آنجا که ما می توانیم بگوییم پدر قطعا یک مامور دولتی نیست. کدام واقعی است؟ هر دو. زیرا در جهان های موازی تعداد بی نهایت جهان با تعداد نامتناهی استفان وجود دارد که هر زندگی ممکنی را که می توانند انجام می دهند. در برخی، مادر استفان زنده است و پدرش مرده است. در برخی هر دو والدین زنده هستند، در حالی که در برخی دیگر هر دو مرده اند، و غیره. هر نتیجه ممکنی وجود دارد. به دلایلی استفان با این نسخه های دیگر از خودش در ارتباط است. من معتقدم که این موضوع به درک نزدیک او از کتاب "Bandersnatch" و انتقال کتاب به بازی ویدیویی مربوط می شود. این به او امکان میدهد واقعیتهای دیگر را ببیند و در برخی موارد با آنها تعامل داشته باشد، اما به خاطر داشته باشید که اینها واقعیتهای دیگری هستند که متعلق به او نیستند. به عنوان مثال، اگر تصمیم بگیرید که استفان هنگام مصرف الاسدی از ساختمان خارج شود، بله، حلقه بازنشانی میشود و شما، بیننده، از نو شروع میکنید، اما استفان در آن واقعیت مرده است. داستان با استفان در واقعیتی دیگر ادامه می یابد که این انتخاب را انجام نداده است. این قسمت بسیار مورد توجه است، بنابراین می توانم ببینم که چرا برخی از مردم آن را به اندازه دیگران دوست ندارند. پیشنهاد من این است که برگردید و دوباره امتحان کنید. چند انتخاب متفاوت داشته باشید
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آینه سیاه: بندراسنچ می توانست انقلابی در صنعت سینما باشد و عادات تماشای مردم را تغییر دهد. اما بسیار پیچیده است و دلیل اصلی آن تلاش برای قرار دادن هر نوع توطئه و غافلگیری در درون آن است.
در داستان، یک برنامه نویس رایانه جوان در تلاش است تا یک بازی به نام Bandersnatch بر اساس یک کتاب توسعه دهد. ، جایی که بازیسازها می توانند تصمیم بگیرند و پایان داستان را مشخص کنند. ما به عنوان تماشاگر می توانیم با همین تعامل با تصمیم گیری، جریان فیلم را تغییر دهیم. فوق العاده است.
وقتی وارد داستان می شوید، برنامه نویس جوانی را می بینید (از این به بعد بچه نامیده می شود) که گذشته ای دردناک دارد. او در کودکی مادرش را از دست می دهد و خود را مقصر مرگ او می داند. وقتی داستان را تغییر می دهید، متوجه می شوید که دلیل مرگ مادرش مربوط به خود بچه نیست. به هر حال این اتفاق خواهد افتاد... وقتی بیشتر پیشرفت می کنید، می بینید که کودک در واقع متوجه می شود که او موضوع آزمایش است. تمام خاطراتی که او دارد (از جمله پدر، مادر و ...) دروغ است. علاوه بر این، صحنههایی وجود دارد که بیننده برای بچه پیام میفرستد و میگوید تحت کنترل نتفلیکس است، یا کارگردان برش میدهد و به او میگوید که از فیلمنامه خارج شده است.
در پایان، آینه سیاه: بندراسنچ که با یک ایده انقلابی شروع می شود، توطئه ای دارد که زندگی این بچه توسط کاربران نتفلیکس کنترل می شود. او قبلاً بخشی از آزمایشی به نام برنامه و کنترل بود. بنابراین، می توان فرض کرد که برخی افراد او را برای کنترل کاربران نتفلیکس برنامه ریزی کرده اند. زندگی که او می داند قبلاً دروغ است. (البته همه اینها می تواند توهم داروهایی باشد که مصرف می کند، اما چون این اتفاق می افتد حتی اگر داروها را بریزد، من می گویم نه، اینها واقعی هستند...)
بچه یک همکار دارد. ، که به نظر می رسد چیزهای زیادی در مورد همه چیز می داند. انتخاب ها، جهان های موازی، کنترل کردن، و غیره. همکار به تماشاگر کمک می کند تا ایده اصلی فیلم را درک کند. انتخاب های زیادی وجود دارد و کودک یا کاربر نمی توانند به طور کامل داستان را کنترل کنند و ممکن است انتخاب ها شما را به جایی که می خواهید نرسانند. ممکن است بخواهید که بازی کودکان Bandersnatch 5 ستاره از منتقدان دریافت کند، اما هر انتخابی که دارید نمی توانید آن را انجام دهید. حتی اگر پدر بچه را تکه تکه کنید، فیلم نشان می دهد که این اتفاق می افتد، اما به همین جا ختم نمی شود، شما را مجبور به پایان دیگری می کند. این رضایت به شما داده نمی شود. خوب نتفلیکس، از دریافت 10 از 10 برای Bandersnatch رضایت نخواهید داشت. (البته شوخی... آنها نمی خواهند... اما دلیلش این نیست)
به عنوان یک نتیجه گیری، این یک فیلم مفهومی است، داستان جالبی است اما به شیوه های سنتی نمی خورد. مردم قبلا تماشا می کردند بازگشت به دوران آتاری-کومودور برای کودکان دهه 1980 بسیار جذاب است. از طرف دیگر، فیلمی که شما را مجبور به انتخاب هایی می کند که نمی خواهید انتخاب کنید، آزاردهنده است. پس چرا این یک فیلم تعاملی است؟ چرا من یک کنترلر را 2 ساعت نگه می دارم اگر این معنی ندارد؟ من ترجیح می دهم هر فیلمی را با راحتی مبل خود ببینم. یکی دیگر را بساز که انتخاب های من واقعاً معنی دارد.
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این پیشگامانه است. واقعا نمی توان آن را درک کرد. کسی که این نقشه را نوشته یک نابغه است. این آینده است و نتفلیکس مالک آن است. باید دوباره آن را تماشا کنید و به جای یخبندان، پفک قندی را انتخاب کنید. این مانند یک بازی ویدیویی است اما یک فیلم است و باعث میشود در مسیر کاربر به چیزهای زیادی تعجب کنید.
ذهن هول! نتفلیکس در حال قدم زدن به آبهای جدید است. من تعجب می کنم که با گرفتن تصمیمات اشتباه یا درست چه چیزی را از دست داده ام. باید پایان های بسیار متفاوتی وجود داشته باشد .... یا نه. مال خودم رو بهت نمیگم سواری سرگرم کننده! بیشتر از اینها می خواهید شاید برای یک فیلم ترسناک؟
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نمی توانم بگویم که از طرفداران پر و پا قرص آینه سیاه: بندراسنچ هستم. ایده وجود داشت، من آن را به آنها میدهم، اما اجرای طرح در بالا نبود. خیلی تکراری است و بعد از مدتی خسته کننده می شود. Black Mirror: Bandersnatch زمان اجرای معمولی دارد، اما به دلیل آن صحنه های تکراری، مانند یک فیلم بی پایان به نظر می رسد. من تقریباً برای کل فیلم به داستان علاقه مند بودم، اما در پایان احساس کردم که داستان کوتاه است. فیون وایتهد بد نبود و بقیه بازیگران هم بد نبودند، بنابراین واقعاً مشکلی نبود. من شک ندارم که آینه سیاه: بندراسنچ طرفدارانی خواهد داشت، فقط من یکی از آنها نیستم.
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من «آینه سیاه» را بهترین سریال گلچین پس از «منطقه گرگ و میش» راد سرلینگ می دانم. من به این نمایش بسیار احترام می گذارم. متأسفانه، وقتی نوبت به ماجراجویی تعاملی خودت انتخاب کن «Bandersnatch» میرسد، من این تجربه را ترک کردم که ای کاش یک قسمت یا فیلم «عادی» به جای این آزمایش منتشر میشد.
برای یک خلاصه داستان اصلی "Bandersnatch" داستان استفان (فیون وایتهد)، یک برنامه نویس کامپیوتر در دهه 1980 را روایت می کند که در همان شرکتی که بت خود (و همکار برنامه نویس استاد) کالین (ویل پولتر) در حال کار بر روی یک بازی انتخاب مسیر است. هنگام ساخت بازی، استفان متقاعد میشود که شخص دیگری اعمال او را کنترل میکند، دقیقاً مانند شخصیتهایی که خودش خلق میکند.
با مفهومی منحصربهفرد مانند "Bandersnatch" - به بیننده اجازه میدهد تصمیمات خاصی را برای بازی انتخاب کند. شخصیت ها - هم طرح و هم قرارداد باید ارزیابی شوند. با این حال، در این مورد، گره گشایی یکی از دیگری دشوار است، زیرا فیلمسازان در موارد متعدد عمداً دیوار چهارم را می شکنند. به عبارت دیگر، جدا کردن "طرح" از "انتخاب ها" غیرممکن است.
اگرچه چند کار بود که "Bandersnatch" انجام داد و من را مجذوب خود کرد (بیشتر در 20-30 دقیقه اول بازی قرار گرفت. تجربه، رتبه ضعیف ستاره در نهایت برای من به این نتیجه رسید: با هر پایان "اشتباهی" که می گرفتم - بنابراین مجبور بودم به عقب برگردم و دوباره تلاش کنم - احساس می کردم کمی از داستان کلی و در نتیجه سهمم در صادقانه بگویم، این تقریباً همان احساسی است که در دوران کودکی هنگام خواندن کتابهای ماجراجویی انتخاب کنید. آنها برای مدتی سرگرمکننده بودند، اما بعد از مدتی از پشت و رو کردن خسته شدم. و میخواستم به تکنیکهای داستانگویی سنتیتر برگردم.
این چیزی نیست که بگوییم با هر بار عقبنشینی، احساس میکردم مدام از طرح خارج میشوم و باید به یاد میآورم که چه اتفاقی میافتد. تقریباً نیم ساعت اول کار کرد، اما بعد از آن برای تجربه تماشای من واقعاً نامرتب شد.
بنابراین، در حالی که من دارم برای اینکه به «آینه سیاه» حداقل اعتباری بدهم تا ایده جدیدی را برای مردم به نمایش بگذارد، در پایان روز آرزو میکردم که به جای آن قسمتهای استاندارد بیشتری داشته باشم. کاملاً صادقانه بگویم، من فکر نمیکنم که این نوع تماشای محتوای مبتنی بر انتخاب هرگز چیزی بیش از یک مد یا حقه نباشد، هرچند که البته باید دید.
اما برای این بیننده، من ترجیح می دهم بتوانم آرامش داشته باشم و از داستانی که با دقت توسط تیمی از فیلمسازان ساخته شده است لذت ببرم. افزودن مشارکت مخاطب، وقتی همه چیز گفته میشود و انجام میشود، کارها را واقعاً به هم میریزد.
دانلود فیلم Black Mirror: Bandersnatch 2018 (آینه سیاه: بندراسنچ) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
گرافیک و موسیقی عالی بود و انتقال در "چهارراه" روان بود. اما داستان... خیلی شبیه داستان نبود، و بعد احساس کردم که مجبور به انتخاب هایی شدم که نمی خواستم انجام دهم. فکر میکنم احساس بازی «مسیر خودت را انتخاب کن» را به تصویر میکشد، اما برای من که واقعاً در یک فیلم احساس نمیکردم، همه چیز خیلی ساده و کمی اجباری به نظر میرسید. خیلی خوب است که Black Mirror میخواست کار نوآورانهای انجام دهد، که واقعاً همینطور است، اما چون Black Mirror است، تمام پایانها اشتباه به نظر میرسند. در چنین بازی هایی، شما برای بهترین نتیجه بازی می کنید، اما در اینجا، فقط بازی می کنید تا ببینید چه چیز دیگری می توانید بدست آورید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.