این مستند دیدنی یک سفر چشم نواز را از نگاه دو مولفه قدرت و ثروت به تصویر کشیده و این تصور عمومی را که انباشت سرمایه همواره با پیشرفت اجتماعی همراه است را میشکند تا دید جدیدی را به مخاطب خود ارائه دهد.
سرمایه در قرن 21 یکی از اقتباس های قدرتمند در تاریخ است. سرمایه در قرن ۲۱ چشم ما را به روی ثروت و قدرت باز می کند و این فرضیه عمومی که "انباشت سرمایه دست به دست میچرخد" را می شکند.
تطبیق یکی از مهمترین و پرکاربردترین کتابهای روزگار ما، "سرمایه در قرن بیست و یکم" یک سفر خیره کننده از طریق ثروت و قدرت است، که فرضیه عامه را می شکند.
در این مستند به بهترین و خفن ترین کتاب عصر حاضر بنام " سرمایه " پرداخته میشود که سفری را به دنیای ثروت و قدرت و فساد می پیماید .
دانلود فیلم Capital in the Twenty-First Century 2019 (سرمایه در قرن ۲۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در اروپا و سایر کشورها در میان کشورهای پیشرفته ، رهبرانی ظهور کرده اند که برنامه های ملی و پوپولیستی را تبلیغ می کنند. این رهبران غالباً از بدحجابی گروههای قومی و اقلیت به عنوان ریشه بسیاری از مشکلات ملی دفاع می کنند. این رهبران اغلب استدلال می کنند ریشه مشکلات اجتماعی مربوط به مواردی مانند قومیت های غیر اکثریت ، مهاجران و سایر اقلیت های حاشیه ساز است. آشنا بنظر رسیدن؟ من در واقع حال حاضر را توصیف نمی کنم. من دقیقاً پس از جنگ جهانی اول ظهور فاشیسم در کشورهای صنعتی را توصیف می کنم. این چه ارتباطی با مستند حاضر در مورد سرمایه داری دارد؟ همه چیز.
در هسته اصلی خود ، "سرمایه در قرن بیست و یکم" مربوط به نحوه کارکرد سرمایه داری در جهان صنعتی است. این مستند به طور عمده 100 دقیقه مرور می کند که چرا و چگونه نیروهای اقتصادی با استفاده از توضیح وقایع و سیاست های گذشته به عنوان راهنما ، چگونه و چگونه در حال حاضر کار می کنند. پایان نامه اصلی بر اساس کتابی از توماس پیکتی ، اقتصاددان فرانسوی است که کتابی به همین عنوان نوشت. به طور خلاصه ، این مستند از طریق تفسیرهای خود ، عمدتاً روشنفکران شناخته شده در نظریه اقتصادی ، استدلال می کند که نخبگان پولی بسیاری از دستگاه های سیاسی را تحت فشار قرار می دهند تا یک سیستم اقتصادی را حفظ کنند که از 1٪ و حتی 0.01٪ و 0.001٪ درآمد سود داشته باشد. درآمدزا این سیستم خودتنظیمی توسط طبقه بالا اساساً نحوه عملکرد اولین ملتهای جهان قبل از جنگ جهانی اول (1918-1914) بود.
تز اصلی "سرمایه داری" این است که شکافهای اقتصادی کنونی که اکنون در سرتاسر جهان صنعتی اتفاق می افتد ، در حال تبدیل شدن به تصویری از سیستم های اقتصادی قرن های گذشته مانند حوالی سال های 1700 تا 1915 است ، یا ممکن است قبلاً تبدیل شده باشد. قبل از شروع جنگ جهانی اول ، یک طبقه نخبه ثروتمند دستور می داد که چگونه ساختار اقتصادی اجرا خواهد شد. قوانینی توسط "دموکراسی ها" تصویب شد که به نفع افراد در راس بود. سیاست مداران نخبه ثروتمند با مشارکت در مبارزات انتخاباتی منافع اقتصادی خود را حفظ می کنند. طبقات متوسط با سازه های اقتصادی طبقه پردرآمد موز دوم بازی می کنند. آشنا بنظر رسیدن؟ تصادفی نیست که ظهور آلمان نازی نتیجه مستقیم مشکلات اقتصادی در اروپای مرکزی بود ، که بعداً به آن خواهیم رسید.
پس از دو جنگ جهانی ، این حساسیت به ویژه تغییر با رکود جهانی در دهه 1930. پس از جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم ، دو مورد از نظر تغییر چشم انداز اتفاق افتاد ، به ویژه در اروپا بلکه در ایالات متحده. سربازان عمدتاً از طبقه متوسط که اساساً می جنگیدند و در جنگ علیه قدرتهای محور (آلمان و غیره) پیروز می شدند. مردم دریافتند که طبقه متوسط باید حداقل برخی از مزایایی را داشته باشد که قبلاً تقریباً منحصراً توسط نخبگان به دست می آمد. همچنین ، دولت های اروپا برای بازسازی به سرمایه نیاز داشتند. طبقه متوسط به طور عمده برای درگیری ها به کار گرفته شده بود ، بنابراین تنها افرادی که مالیات بر جای مانده بودند ثروتمندان بودند که به طبقه متوسط جدید امکان توسعه می داد. (نمی توانستید از خانواده ای از طبقه متوسط در آلمان یا فرانسه كه در اثر جنگ خانه و اموالشان خراب شده بود مالیات بگیرید!)
این وضعیت طاغوتی عمر كوتاهی داشت ، از حدود 1946 تا 1975 برخی از رکودهای اقتصادی ، به ویژه در ایالات متحده ، در دهه 1970 اتفاق افتاد. این فرصتی را برای نخبگان پولی فراهم کرد تا نه تنها بخشی از شیرینی هایی را که پس از جنگ جهانی دوم از دست داده بودند ، که اکنون عمدتا به طبقه متوسط می رفت ، بدست آورند اما قدرت خود را بر سیستم اقتصادی بازیابند. نژاد جدیدی از سیاستمداران ظهور کرد ، جمهوری خواهان محافظه کار در ایالات متحده و سیاستمداران حزب محافظه کار در انگلیس. (پس از حدود سال 1980 ، "Dixiecrats" به اصطلاح محافظه کار جنوبی در ایالات متحده شروع به از بین رفتن کرد ، اکنون به نفع حزب جمهوری و برنامه آن است.) آنها ادعا کردند که مشکلات اقتصادی به دلیل تنظیم بیش از حد سرمایه و مالیات بیش از حد ثروتمند بعداً ، مهاجرت به لیست مشكلات اقتصادی اضافه خواهد شد.) این سند ادعا می كند كه هیچ كدام از این شرایط در واقع مشكلات اقتصادی دهه 1970 را ایجاد نكرده است ، كه بیشتر ناشی از تحریم های نفتی خاورمیانه بود.
رونالد ریگان ، رئیس جمهور ایالات متحده و مارگارت تاچر ، نخست وزیر انگلیس ، چشم انداز جدید اقتصادی را با عنوان "اقتصاد غلغلک" ارائه دادند. این تئوری با آزاد سازی سرمایه در بین نخبگان ، مانند کاهش مالیات آنها و مقررات زدایی از مقررات مالی ، امکان سرمایه گذاری بیشتر را فراهم می آورد. بله ، نخبگان سرمایه بیشتری خواهند داشت ، یعنی پول بیشتری دارند ، اما پای رشد می کند و به کسانی که 90٪ پایین دارند می توانند از همان برش اقتصادی یک پای بزرگتر استفاده کنند. از نظر تئوری ، اگر پای بزرگتر باشد ، حتی اگر تکه همان درصد باشد ، برش نیز بزرگتر خواهد بود. از این رو ، منافع اقتصادی "کاهش" می یابد.
همه اتفاق نظر دارند که مورد اول اتفاق افتاده است: 1٪ و به ویژه 0.1٪ و .01٪ بالایی شاهد افزایش قابل توجه قطعات اقتصادی بودند. اگر بصورت نمایی در یک پای بزرگتر نباشد. (به وضوح می توانید دستاوردهای حیرت انگیز اقتصادی ثروتمندترین افراد بین سالهای 1980 و 1990 را ببینید که یک نقاشی ارزشمند که در سال 1980 یک میلیون دلار فروخته می شد در سال 1990 به 25 میلیون دلار می رسید.) آنچه اتفاق نیفتاد برش های طبقه متوسط نبود افزایش می یابد اما در بهترین حالت راکد مانده و کسانی که در پایین هستند برش های آنها را کوچک می کنند. می توانید استدلال کنید که برشهای طبقه متوسط به نوعی کوچک شدند زیرا دستمزد و درآمد آنها تا حد زیادی بدون تغییر باقی ماند. به عبارت دیگر ، آنها در حال تهیه یک تکه کوچکتر از یک پای بزرگتر بودند ، نه همان قطعه در یک پای بزرگتر. به عنوان مثال ، بگویید پای چهار قطعه بود و طبقه متوسط نیز یک قطعه ، اساساً 25٪ پای ، دریافت می کند. این پای در سال 1990 تحت مدیریت Reaganeconomics به 5 قطعه افزایش می یابد ، اما طبقه متوسط هنوز یک قطعه پای پنج تکه را دریافت می کند که اکنون 20٪ است.
عجیب ، آنچه اکنون اتفاق می افتد ، شکاف فزاینده ای بین طبقه متوسط و طبقه بالا به ظهور رهبران پوپولیست و ناسیونالیست دامن زده است. جالب اینجاست که این رهبران بسیار شبیه چهره هایی هستند که 100 سال پیش قیام کردند. آنها مخالف مطبوعات آزاد هستند ، از مالیات پایین تر دفاع می کنند ، موسساتی مانند بیمارستان ها و مدارس را بدنام می کنند. از همه مهمتر ، آنها تمایل دارند اهداف آسان را برای مشکلات اقتصادی مقصر بدانند: مهاجران و اقلیت ها. (دونالد ترامپ مردم جنوب مرز آمریكا را به جرم "آوردن جرم و مواد مخدر" متهم كرد.) ظهور دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریكا در خلا پدیده ای نیست. این پوپولیسم ، واکنش منفی در برابر شکاف های اقتصادی ، باعث شده است تا رهبران و ایدئولوژی های فاشیست به صحنه بیایند. رأی مثبت به Brexit و برخی از سیاستمداران راست افراطی شرق اروپا مواردی از این دست است. ویکتور اوربان ، نخست وزیر مجارستان. کشور را بیشتر به سمت یک کشور توتالیتر با مطبوعات آزاد کمتر و ضد مهاجرت بسیار در کشوری که جمعیت در حال کاهش است سوق داده است.
همانطور که یک اقتصاددان توضیح داد: سرزنش علیه اقلیتهای قومی و سایر اقلیتها اهداف دشواری اقتصادی اهداف نادرست است. حتی اگر دولت ها سیاست های اخراج غیرقانونی و سایر مهاجران از کشورهای جهان اول را در پیش بگیرند ، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد این امر به خودی خود موجب ایجاد هر نوع رونق اقتصادی برای شهروندان می شود. مشكل افراد غیرقانونی و اقلیت نیست و اخراج آنها در مقیاس گسترده احتمالاً باعث ایجاد مشاغل قابل توجهی نخواهد شد. ویکتور اوربان تمام این سیاست های ضد مهاجرتی را در مجارستان اعمال کرده است و تقریباً هیچ مدرکی وجود ندارد که این سیاست ها به مشکلات اقتصادی و اجتماعی مجارستان کمک کرده باشد. برخی از دانشگاهیان در سیاست اقتصادی بین المللی استدلال کرده اند که ممکن است سیاست های وی در طولانی مدت به کشور خود آسیب برساند.
در این مستند آمده است که آلمان نازی تبلیغ می کند که یهودیان و سایر اقلیت ها مسئول مشکلات اقتصادی خود در این کشور هستند. کشور در دهه 1930. آدولف هیتلر سخنان خود را گسترش داد و سایر کشورهای اروپایی را نیز در بر گرفت. این چشم انداز اساساً توجیه آلمان برای حمله به سایر کشورهای اروپایی بود که مسئول نابودی آنها بودند. (واقعیتی در این مورد وجود داشت زیرا معاهده ورسای ، که به جنگ جهانی اول خاتمه یافت ، آلمان را مجبور به پرداخت مجازات های سنگین مالی و جبران خسارت کرد که باعث از بین رفتن بهبود اقتصادی آن شد. سرانجام ، این سیاست ها تا حد زیادی غیرقابل اجرا بود و به آلمان اجازه داد زیرساخت های نظامی خود را تقویت کند. تلاش کرده اند تا در مورد مفاد پیمان اصلی مذاکره مجدد کنند اما فکر می کنند که جنگیدن بسیار سرگرم کننده تر خواهد بود. تا سال 1945 ، بیشتر آلمان به طور کامل ویران شد ، اساساً نتیجه سیاست های اقتصادی و بین المللی که به کشور خود سقوط کرد.
آیا ممکن است این نابرابری های اقتصادی به بحران نظامی منجر شود ، نه بر خلاف جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم؟ فکر می کنم امروز این سوال باز باشد و بسیار بیشتر از 20 سال پیش مطرح باشد. راه حل پیشنهادی اقتصاددانان این است که بازگشت به تنظیم و مالیات دادن به نخبگان ، همانطور که از حدود سال 1946 تا 1975 انجام دادند. آیا اراده سیاسی برای دستیابی به این هدف وجود دارد؟ برای سیاستمداران سخت است که دست هایی را بخورند که متر تا زمانی که نخبگان سیاست را کنترل کنند ، این یک صعود سربالایی خواهد بود.
دانلود فیلم Capital in the Twenty-First Century 2019 (سرمایه در قرن ۲۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در تضاد ، این مستند با توصیف شکست کامل کمونیسم / سوسیالیسم آغاز می شود ، و سپس این مستند فقط تبلیغ (کم رنگ به عنوان "برابری") همان کمونیسم / سوسیالیسم شکست خورده است. به طور خلاصه ، این مستند از استاتیسیسم / جمع گرایی ، دخالت کامل دولت عظیم الجثه در جامعه و سلطه جمعی بر فرد (حتی به قیمت آزادی فردی / حقوق شهروندی و غیره) دفاع می کند.
و واقعاً ، کمونیسم / سوسیالیسم و ضد سرمایه داری بودن مشکلی ندارد! مشکل استفاده و سو abuse استفاده از واقعیت های جعلی تاریخی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی است ... به منظور دفاع از ضد سرمایه داری به هر قیمت. مشکل دیگر این مستند ، ایجاد ترس در مردم با استفاده و سو abuse استفاده از دیدگاه های باطنی است که اخبار آخرالزمان سرمایه داری را اعلام می کند (دقیقاً به همان روشی که مارکسیست ها در دهه 1890 تلاش کردند و موفق به انجام آن نشدند). در مقدمات این مستند هیچ عینی و بنیادی وجود ندارد ، استدلالهای جعلی کاملاً مسموم با ایدئولوژی سیاسی احساسی ، تحریف و دستکاری واقعیت ها برای دستیابی به نتیجه / پیش بینی های غلط است.
این مستند به صورت انتخابی چندین هولوکاست اجتماعی ناشی از استاتیسم در تاریخ (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی چین ، کره شمالی و غیره) را نادیده می گیرد و شکستهای عظیم ناشی از سوسیالیسم اقتصادی / کمونیسم در جهان نیز نادیده گرفته و حذف می شود. یادداشت های جانبی: 1) بیشتر دولت های فاشیست در تاریخ مبتنی بر کمونیسم / سوسیالیسم بودند (به عنوان مثال نازیسم - ناسیونال سوسیالیسم آلمان ، موسولینی - ایتالیا و غیره). 2) "برابری طلبانه" ترین کشورهای جهان دقیقاً فقیرترین و بدبخت ترین کشورها هستند.
اما بزرگترین اشتباه این مستند آمیختن سرمایه داری با سیستم های اجتماعی است. این خطا دستور کار پنهان این مستند (که رویای یک دولت بزرگ کمونیست / سوسیالیست است) را آشکار می کند که مایل است سرمایه داری را برده و مقهور استاتیسم کند (یعنی چین و غیره). این مستند هرگز تشخیص نخواهد داد که سیستم های اجتماعی به سیاست بستگی دارند. طبق این مستند ، سیاست فقط به سرمایه داری بستگی دارد ، هرگز به جمعیت بستگی ندارد ... جمعیت همیشه یک قربانی ضعیف است (و برادر بزرگ غول پیکر Statism همیشه باید از جمعیت ضعیف در برابر سرمایه داری وحشی بی رحمانه محافظت کند). مسخره - مضحک! از قضا در زندگی واقعی ، کمونیسم / سوسیالیسم کسی است که همیشه به استبدادهای توتالیتر ختم می شود ، نه فقط از بین بردن آزادی فردی بلکه شستشوی مغزی کل مردم (از بدو تولد) ، از طریق بهره برداری از نهادهای عمومی + ارتش کارمندان عمومی + اتلاف منابع عمومی بی پایان.
سرانجام ، این مستند همچنین نادیده می گیرد که در طول انقلاب صنعتی ، جمعیت جهان فقط 1.3 میلیارد پوند بود و امروز 8 میلیارد پوند است. کمونیسم / سوسیالیسم هرگز رفاه برای جمعیت خود ایجاد نکرد (به عنوان مثال ، حتی امروز چین کمونیست / سوسیالیست کشور رفاهی ندارد) ، اما طبق این مستند ، سرمایه داری شکست خورد ، فقط به این دلیل که 8 میلیارد نفر در حال حاضر در جهان به همان اندازه ثروتمند نیستند. مسخره - مضحک! حتی در دهه 1950 ، زمانی که طبق این مستند "برابری" بسیار متعادل تر از امروز بود ، در آن زمان همان اتهامات ضد سرمایه داری و پیشگویی های مهلک وجود داشت که امروز وجود دارد (بیش از صد سال گذشت ، و برش ها / پیشگویی های ضد سرمایه داری همیشه یکسان هستند).
حقیقت این است که سرمایه داری علی رغم اینکه بسیار ناقص است ، اما تنها سیستم اقتصادی است که می تواند رشد و مصرف 8 میلیارد نفر را حفظ کند (و بدون تمامیت خواهی و نابودی گسترده) ناشی از کمونیسم / سوسیالیسم).
دانلود فیلم Capital in the Twenty-First Century 2019 (سرمایه در قرن ۲۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در زیر لایههای فلسفه، روایتی شایسته در این روایت وجود دارد. افرادی که این روایت را ساخته اند به طور سرگرم کننده ای در مورد یکنواختی بحث می کنند و در عین حال مسائل دولتی شخصیت را پیش می برند. علاوه بر این، این روایت افرادی را تجربه می کند که مجموعه تجربیات خود را به طور کلی نمی دانند. من صراحتاً این را برای نویسنده کتاب نمیگذارم.
روایت با اسارت آغاز میشود و تلاش میکند تا همه فراوانی اروپا و بریتانیا را به انقیاد نسبت دهد. این برای کشورهایی مانند آلمان و سوئیس (در میان کشورهای دیگر) کار نمی کند. بعلاوه، آنها عمداً بندگی در آفریقا (توسط آفریقایی ها) یا انقیاد توسط بادیه نشینان را نادیده گرفتند و چرا این امر به نحوی متفاوت بود.
آنچه سازندگان کاملاً نادیده گرفتند تحول مدرن بود (به آن پرداخته شد). دوری از بندگی اساساً کارایی و رقابت را تحت تأثیر قرار داد (اما برای دانستن آن باید تاریخ را بدانید).
سپس در طول روایت، افرادی مانند کیت ویلیام را دارید که (به طور غیرقابل تصور) میگفتند ما باید آن را به یاد بیاوریم. "طبقه کارگر و زنان". فرض اینکه او به طور ضمنی بگوید "هیچ بانویی نباید در هیچ نقطه ای فقیر باشد" یا از سوی دیگر در صورت پیشبرد نقطه "افرا وینفری مظلوم" بود، نامشخص است. با وجود یک ایدئولوگ (به صراحت، یک زن ستیز)، عقل به طور قابل اعتمادی گم شده است.
این روایت همچنین به این موضوع پرداخته است که چین چقدر شریف بود، با نادیده گرفتن روشی که افراد در خانه هایشان جوش داده می شدند، و هنگ کنگ چگونه بود. از بین رفته یا روشی که اویغورها در اردوگاه های مرگ زندانی می شوند. این برای فرار از واکنش های غرب نیست (که در این روایت به طور قاطع توضیح داده شده است - و به طور منطقی می توانم اضافه کنم). روند فکری این گزارش گمراهکننده چگونه بوده است.
سپس خود محوری خیرهکننده فیضه شاهین وجود دارد که به طرز خارقالعادهای گفت: «چرا برادر 26 ساله من باید در خانه زندگی کند». مردم من برای مدت بسیار طولانی در یک کانکس زندگی می کردند! من برای مدت طولانی در شرایط نامناسب زندگی کردم - با این حال خانم شاهین می پذیرد که او منحصر به فرد است! خودشیفتگی باورنکردنی بود.
سپس این جمله وجود دارد که "همه افراد سفیدپوست روایتی متعصب هستند". اخیراً، AOC و نانسی پلوسی و جو بایدن که دائماً همه افراد سفیدپوست را با توهین آمیز "برتری سفیدپوست" که روایت "پرده برداشته است" بدنام می کنند. با در نظر گرفتن همه چیز، آنها به دنبال روایت "ما معادل هستیم (برخی بیشتر از دیگران) هستیم." بریتانیاییها و درجات انتقادی از شرارت را در حالی که زندگی مردم را محو میکردند، برانگیخت، بهویژه که موضوع روایت بود. متأسفانه، زمانی که روایت به شدت تحت تأثیر ایدئولوژی قرار گرفته بود، هرگز نمیتوانست اجازه چنین بررسی را بدهد.
اگر میتوانید از آموزش و «نباید برای خودتان فکر کنید» عبور کنید. پیامی فوقالعاده در مورد مخارج، میراث، تمرکز ثروت و ناامیدی از جریان پایین اقتصاد.
مشاور قانونی من رئیس است و تعداد کمی از سخنرانان بازدیدکننده برای درگیر شدن با یک روایت مناسب نبودند. و روایت بر آن لنگ شد. پیام واضح بود... همه افراد معادل هستند، اما برخی معادل تر از دیگران هستند. پیامی که با سروصدا توسط کیت ویلیام و خانم شاهین خوانده شد
من خیرخواه هستم و با توجه به این واقعیت که پیام اصلی (تحت نظام اعتقادی) قوی بود، به آن 6/10 می دهم.
دانلود فیلم Capital in the Twenty-First Century 2019 (سرمایه در قرن ۲۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هرگز نظرسنجی فیلم انجام ندادهام، اما فکر میکردم آنقدر فریب سرمایه در قرن ۲۱ را خوردهام که نیاز به انجام آن داشتم.
تحمل "نظرات" در مورد گذشته دشوار بود (به طور کلی ثروتمندان صاحبان زمینهای بدخواه را سرکوب میکنند) برای بیشتر فیلم.
رویدادهای اواخر سال 2008 به اشتباه به تصویر کشیده شدند. حادثه 2008 نتیجه مستقیم ابزارهای درهم ریخته ای که بانک ها ساخته بودند (CDA/سیستم عامل) نبود، اما ظاهراً در مورد دسیسه بین بانک های آمریکایی و سازمان های رتبه بندی آمریکایی (استاندارد و پورز و مودیس) بود. من به افراد توصیه میکنم «کوتاه عظیم» را تماشا کنند.
گذشته ممکن است به 10-15 دقیقه تقلیل داده شود و پس از آن ممکن است تمام افکار پیشگامانه قابل تصور برای 21 سال 100 را کنار بگذاریم ( به هر حال من فیلم در مورد آن چیزی است) مانند:
*دستمزد جهانی* به چه دلیل مهم است - هوش مصنوعی/روبات ها هر یک از موقعیت ها را می گیرند، موقعیت های قابل احترام را محو می کنند - به طور غیر موثر جایگزین می شوند. موقعیتهای پولی، اینکه چگونه شرکتهای چندملیتی باید تحت فشار قرار گیرند (خوشبختانه، سرمایه در قرن ۲۱ مزایای هزینه را با توجه به مشتریان/معاملات در یک کشور پوشش میدهد)
*مالیات بر ثروتمندان فوقالعاده* بیشتر فیلم این موضوع را تا حد مرگ پوشش میدهد. با این حال هرگز افراد ثروتمندی را که واقعاً از این تفکر حمایت می کنند - ارزیابی نکردم - که من یک حذف خارق العاده یافتم.
*ارزهای رمزپایه* رهایی از دولت - قطعاً ذکر نشده است!
*مدرن تئوری مالی* دولت به سادگی پول نقد را چاپ می کند - این امر باعث گسترش بیش از حد نمی شود مگر اینکه از حدود 95٪ اشتغال (تجارت کامل) عبور کنید. با این پول نقد، مقامات دولتی می توانند زیرساخت ها را جمع آوری کنند، چارچوب های رفاه را به درستی ذخیره کنند، منابع را در افکار جدید قرار دهند و غیره و غیره. محصول نهایی، تنزل سرمایه ذخیره ابرثروتمندان است.
*تجدید ساختار جامعه* به دور از مسکن/زمین در قراردادهای محدود بلندمدت. بنابراین شدیدترین وام خانه ای که می توانید در هر زمانی دریافت کنید، پرداخت 3xMAIN خانواده است. این امر باعث میشود که هزینههای خانه تحت پوشش قرار گیرد، پیشفرض باشد و «ثروتمندان» برای دریافت هر نوع بازدهی باید جای دیگری را برای «سرمایهگذاری» پول پیدا کنند. مانند... قرار دادن منابع در سازمان های جدید که واقعاً شغل ایجاد می کنند!
عملاً *بدون* توجهی به دیدگاه های اجتماعی (اشاره کمی به elysium در اینجا.. با این حال، به دلایل دیگر اشاره شد):
عملاً هیچ اطلاعی از *مردم به هدف دارند* ما در حال حرکت به دوره ای هستیم که افراد در حال از دست دادن دلیل زندگی (کار) خود هستند و باید دلایل دیگر را دنبال کنند. این می تواند سرگرمی، منطقه محلی، خانواده و غیره باشد. خودتخریبی/بدبختی (و به دنبال آن مصرف مواد مخدر) رخ خواهد داد، مگر اینکه این را مدیریت کنیم. و به زودی.
هیچ گفتگو در مورد چگونگی تغییر جامعه (و سرمایه) در صد سال بیست و یکم به دلیل نزدیک شدن به نابودی سیاره!
متاسفانه... *95 ٪* بحث در مورد آمریکا بود.. که به نظر می رسید استثنایی یک طرفه است... علاوه بر این، من به افراد پیشنهاد می کنم فیلمی به نام "کارخانه آمریکایی" را ببینند که چگونه تمایز اجتماعی سرمایه را در چین شکل می دهد.
br/> متاسفانه؛ به عقیده من، عنوانی که تعهد زیادی داشت، بسیار کم بود.
دانلود فیلم Capital in the Twenty-First Century 2019 (سرمایه در قرن ۲۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کاملاً واضح است که از آنجایی که ملت ما خود را به یک طرف هدایت کرده است و تا حد زیادی همان راه اروپا را طی کرده است، ما بدبخت تر شده ایم و فرصت و فرصت کمتری داریم. در سال 1960 ساکنان عادی، حتی بدون هیچ آموزشی، خانه، 2 وسیله نقلیه داشتند، این گزینه را داشتند که با یک دستمزد به شریک زندگی و خانواده کمک کنند. اوضاع به طرز غیرممکنی بهتر بود. در واقع میزان جرم و جنایت بسیار کمتر بود. ما دائماً در حال رفتن به سراشیبی بودهایم، و در حال حاضر، آمریکاییهای معمولی یک کلبه اجاره میکنند، حتی 2 دستمزد به سختی هزینههای یک خانواده را متحمل میشوند، و ما فقط یک وسیله نقلیه داریم و به ندرت در بانک کافی برای دوام چند ماهه داریم. مهمتر از همه، ما باید بدانیم که عنوانی که به عنوان معتدل فکر می کنیم، عقب مانده است. بهزیستی روانشناختی و رفاه کلی ما نیز رو به نزول است. میزان خود تخریبی در حال افزایش است. اعتیاد به مواد در حال افزایش است 70 درصد آمریکاییها بیشتر از وزن هستند، 40 درصد افراد فیکس هستند و آینده ما واقعاً رو به افول رفته است. کمترین دستمزد مجاز توسط قانون ساختمان ها، انجمن ها، انرژی بدن، مبلغ دیوانه وار مهاجرت... این چه دستاوردی برای ما داشته است؟ ما را فقیر کرد، ما را نامطلوب کرد، ما را مأیوس کرد. در سیستم آموزشی ما بررسی کنید. ما به ازای کشورهای مختلف، 10 برابر بیشتر برای هر دانشآموز برای آموزش پرداخت میکنیم. شهروند به طور قابل توجهی بیش از حد پرداخت می کند، اما ما در ارزیابی ها سی و هفتمین هستیم. در دهه 1960 ما در جایگاه 2 قرار گرفتیم. سپس، در آن نقطه، کارتر انبار آموزش را ساخت. سپس، در آن نقطه، انجمن مربیان آمد. در حال حاضر ما کودکانی داریم که حتی نمی توانند بخوانند، اما بخش عظیمی از اوقات فراغت خود را با توجه به اینکه چه جهتی دارند و چه بنری برای آن می تواند شبیه باشد، صرف می کنند. ریاضی شاید یکی از سخت ترین دروسی باشد که آسیب دیده است. پیشرفتهایی که بهوسیله ریاضی نشان میدهیم، بر دانشآموزان ما برتری ندارد. برعکس.
وقتی میفهمید که به روشی غیرقابل قبول میروید، سادهترین کار این است که به عقب برگردید. من پیشنهاد می کنم که دقیقاً این کار را انجام دهیم. از آنجایی که ما درک می کنیم که این چه چیزی را نشان می دهد. این امر باعث ایجاد یک منطقه محلی در سراسر جهان می شود که در آن همه افراد مانند یک کشور جهان سوم زندگی می کنند، با کمی پنهان کاری از نخبگانی که رانندگی می کنند، صاحب خانه های بزرگ هستند و دارای امنیت مجهز برای محافظت از آنها هستند. اکثر ما از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کنیم (من را بپذیرید، به ندرت چیزی وجود دارد که به طور جدی تحقیر شود، و هیچ چیزی که آزادی شما را از بین ببرد، هر چند ادعای حمل و نقل شما نداشته باشید) کلبه های کوچک را اجاره می دهیم که در ارتفاعات بسیار محکم فشرده شده اند (بنابراین با فرض کمبود مواد غذایی، ما برنده شدیم. در واقع روشی برای پرورش سیب زمینی وجود دارد)، یک خط باز، بنابراین هیچ کشوری نمی خواهد فرصت های ارزشمندی را به ساکنان خود بدهد، به این دلیل که وقتی آنها تلاش می کنند، افراد از هر کجا بیایند و ببرند. علاوه بر این، ما احتمالاً حتی اجازه نخواهیم داد. مطمئناً رتبه اجتماعی FICO وجود خواهد داشت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.