در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Destroy, She Said 1969... لطفا منتظر بمانید ...
یک پروفسور، همسر وی، یک دانشجو و زنی متاهل به هتلی در حاشیه جنگل برای سپری کردن تعطیلات سفر می کنند. جنگل دنیایی خارج از تصورات آنها را به نمایش می گذارد. وقتی پا در جنگل می گذارند، افکار، کلمات و اعمالشان یکی می شود و...
دانلود فیلم Destroy, She Said 1969 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من تا حدودی فکر می کردم که این یک نسخه مارگریت دوراس از سال گذشته در مارین باد از ابتدای فیلم بود. بعد از اینکه هر یک از شخصیتهایی که میبینیم در یک برزخ وجودی قرار میگیرند، یک مکان امن، در اقامتگاهی در فضای باز باقی میمانند که به هر طریقی خارج از چیزهاست. در ابتدا این احساس مارینباد وجود دارد که شخصیتها باید با یک تلاش برجسته از بین بروند، که باید اراده ای برای گرامی داشتن داشته باشند. آنها شاید کالج های بکتی باشند که از جنگل های مجاور دوری می کنند، علیرغم اینکه مدام تصمیم می گیرند به آنجا بروند. چرا وقتی میتوانیم در منطقه تفریحی بمانیم، به جنگلهای پشتی برویم. مطمئناً ادامه این کار وجود دارد، اما من به همان اندازه به مراتب بیشتر مشکوک هستم.
در ادامه فیلم، میتوانید شباهتهایی به سیستم صوتی باشکوه اولیه دیوید کراننبرگ (که به طور غیرمنتظره تقریباً در همان زمان ارائه شد) احساس کنید. . در آن فیلم، داوطلبان در یک کالج پیشگام رها شده، روشهای پزشکی مغزی را انجام میدهند تا ظرفیت صحبت کردن خود را از بین ببرند و در عین حال قدرت خود را برای روشن بینی افزایش دهند. چند شخصیت در آزمون غالب هستند و دیگران را کنترل می کنند، برخی مخالف ادغام هستند، با این حال شخصیتی جمع آوری شده است، به طرز وحشتناکی روانی. در Destroy, She Said شما احساس می کنید که ساکنان مسافرخانه نیز چرخه مشابهی را طی می کنند. استین متخصص است، آلیسا استرادیواریوس او، الیزابت یک دختر روانی است که تبدیل به یک گولم می شود، همگروه مکس ثور استاین. در نقطهای مشخص، همسر الیزابت ظاهر میشود و هر یک از چهار شخصیت اصلی به خود به عنوان یهودی آلمانی اشاره میکنند، استاین در همه آنها حضور دارد. در میان بسیاری از ارجاعات تثبیت کننده، خط فوق العاده ای است که استین در مورد موضوع استراحت مکس و آلیسا به طور مداوم در کنار هم دنبال می کند، "یک روز شما دو نفر را خواهند یافت که غیرقابل تشخیص هستند و مانند قیر منعقد شده اند" منطقه ای که می توان با دقت شرایط را توصیف کرد، یک کارمند گمشده مسکن است. ، گم شدن بیرون بیرون جنگلی شگفتانگیز وجود دارد که در آن بانوجهای سفید به شدت روی چمنهای پرتاب شده پراکنده شدهاند، جایی که صندلیهای چدنی سفید با پشتیهای ساخته شده از فرهای متعادل به تعادل میرسند. مکس و استین در ابتدای فیلم با هم بحث می کنند، "چه فصلی است؟" "تابستان سرد". که خلاصه ای از حال و هوای آن نقطه است. نکته دیگر این است که هیچ جوانی وجود ندارد، این واقعاً حکایت از فیلم بزرگ دیگری به نام مرد دردسرساز ینس لین در سال 2006 دارد، جایی که نیاز به تضاد بین دنیایی با طعم و مزه است.
بعد از مدتی زمانی که فیلم به شدت شیک شده است، نماها ثابت و کاملاً نزدیک هستند، صحنه ها محاوره ای هستند. مدت کوتاهی طول کشید تا بفهمم اتفاقی که میافتد این است که من به ساکن یک اقامتگاه تبدیل میشوم، صحنهها درگیرم میشوند و به جمع میپیوندم. تاثیر بسیار زیاد است، من میخواستم با پالتوی مکس ارتباط برقرار کنم و با او تماس بگیرم، مانند بوسیدن آلیسا (تا به حال در فیلم Destroy, She Saidی چنین احساسی نداشتهام). در طول یک بازی واقعاً احساس میکردم که دستی را در دست گرفتهام.
آلیسا (نیکول مورمور) بسیار عجیب است، به شکلی که موهای یک جوان دارد، با جهتی مشکوک اما همزمان مشخص، شبیه به یک پایتون دلفی بانویی مادی که در صحنه ای کلیدی، لب هایی را از هم جدا کرده است که هیچ کلمه ای از آن بیرون نمی زند. اتفاقی نیست که Destroy, She Said شبح بسیاری از فیلمهای باشکوه دیگر را بالا ببرد.
برای تغییر خلق و خوی پس از پایان فیلم، پیشنهاد میکنم «سوال بیپاسخ» چارلز آیوز را بازی کنید.
این در 25 اکتبر 2010 برای جمعیت بسیار کمی در سینما لومیر انستیتو فرانسه در لندن پخش شد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.