«جیمز باند» (مور) مأموریت پیدا می کند تا با «مستر بیگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بیگ» قصد دارد اعتیاد به هرویین را گسترش بدهد و نیمکره ی غربی کره ی زمین را تحت اختیار خود درآورد...
پس از کشته شدن سه مامور اطلاعاتی انگلیس در مقر سازمان ملل، جیمز باند عازم نیویورک می شود. او در آنجا سرنخ هایی از یک قاچاقچی بزرگ مواد مخدر پیدا می کند و...
جیمز باند فرستاده می شود تا یک نجیب زاده هروئینی فوق العاده شیطانی را که مجهز به یک سازمان پیچیده و یک کارتخوان تاروت روانی قابل اعتماد است، متوقف کند.
چندین مامور بریتانیایی به قتل رسیده اند و جیمز باند به نیو اورلئان فرستاده می شود تا در مورد این مرگ های مرموز تحقیق کند. آقای بزرگ به دانش خود می رسد ، که خود تولید هروئین می کند. در طول سفرهای وی ، او با هی هی ملاقات می کند که پنجه ای برای دست دارد ، بارون سامدی استاد وودو و یک نفر خواننده کارت تاروت. باند باید به نیواورلئان سفر کند و در اعماق خلیج بایو واقع شود.
جیمز باند برای جلوگیری از یک مگاتور هروئین درخشان شیطانی مجهز به یک سازمان پیچیده و یک دستگاه تاروت روانی اعزام شده است...
چندین مامور بریتانیایی به قتل رسیده اند و "باند" برای متوقف کردن دلال هروئین به نیواورلئان فرستاده می شود...
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آیا راجر مور در سال 1973 در حال پخش آستین پاورز بود؟ صحنهای در این صحنه وجود دارد، اولین دور او به عنوان 007، که در آن باند بسته میشود و دستش را میبرند تا خون بگیرد و کوسههای گرسنهای را جذب کند که زیر آن شنا میکنند. مور ابروی خود را تکان می دهد و می پرسد: "شاید بتوانیم چیزی را در رگ ساده تری امتحان کنیم."
این کوسه ها برای اینکه بوی آستین را حس کنید نیازی به پرتوهای لیزری بر روی سر خود ندارند. مور برای تبدیل فیلمهای باند به داستانهای مسخرهای با طرحهای ضعیف سرزنش بسیاری میشود، و نادیده میگیرد که سریال از زمان «گلدفینگر» به این سمت حرکت کرده است و قسمت قبلی، آخرین کمان شان کانری، «الماسها ابدی هستند» بود. کمی مسخره همچنین، زمانی که فیلمنامه اجازه میداد، مور میتوانست باند جدیتری ارائه دهد، و دو تا از بهترین باندهای تاریخ، «جاسوسی که مرا دوست داشت» و «فقط برای چشمان تو» متعلق به او بودند.
اما وجود دارد. بدون دور زدن این، "Live And Let Die" یک فیلم احمقانه است. ابزارها احمقانه هستند، طرح شخصیت شرور نامشخص است، خط داستانی دیوانهکننده و غیرقابل جذب است، اکشن پرفراز و نشیب و طولانی است. مور شروع میکند و نمیداند چگونه باید در اینجا نقش باند را بازی کند، در حالی که فیلم از او میخواهد نقش احمقی را بازی کند که با کت و شلوار دو سینه مانند شاهزاده ولز در حال عبور از هارلم است و منتظر است تا برخی از بومیان او را نشان دهند.
اما زندگی کن و بگذار بمیرد باعث می شود که من لبخند بزنم، تا حدی به این دلیل که به اندازه کافی جوان هستم تا به یاد بیاورم که در هنگام اکران چه چیزی درباره آن بود. اگر این باند برای صندلیهای ارزانقیمت بود، حداقل کالاها را با برخی شخصیتهای فرعی واضح، سبک بصری حذفی، موسیقی عنوان شگفتانگیز از پل مککارتنی، و مهمتر از همه برای آینده مور در این سری، با کنایههای مرده ارائه میکرد. مورد علاقه من زمانی است که تی هی تند و زننده، پوزه تپانچه خود را با یک بازوی گیره فلزی از شکل خارج می کند، سپس وقتی آن را پس می دهد، می خندد: "خنده دار است که چگونه کوچکترین چیز او را سرگرم می کند."
جولیوس هریس. مانند تی هی تهدیدآمیز اما جذاب است، بیشتر لال است به جز زمانی که باند را در حوضچه نگهبانی میچسباند و بهترین راه برای خلع سلاح جانوران این است که سعی کنید دندانهایشان را بیرون بیاورید. شرور اصلی یافت کوتو نیز لحظات خود را دارد، اما با تغییرات عجیب و غریب در شخصیت. در ابتدا، او با رون اونیل در "Superfly" و در پایان، او با چارلز گری در "الماس ها همیشه هستند." جین سیمور مورد علاقه باند است و اینکه چرا با او می رود یکی دیگر از چیزهایی است که بهتر است مدت زیادی به آن فکر نکنیم.
در زندگی کن و بگذار بمیرد دو شخصیت بزرگ وجود دارد که بزرگتر از هر چیزی که دیده شده است. در یک فیلم باند که پیش از آن به نوعی پشت سر هم در بازنگری هر گونه اعتراضی که در مورد «کارتونی بودن» زندگی کن و بگذار بمیرد وجود داشت، کار می کردند. کلیفتون جیمز، کلانتر ردنک جی دبلیو. پپر، که در حالی که باند در یکی از صحنه های تعقیب و گریز احمقانه طولانی خود، خط دیوانه را یکی پس از دیگری کنار می گذارد. جیمز تمام صحنههایی را که در آن حضور مییابد، میچرخاند، زبانش را به اطراف میچرخاند، همه و همه چیز را به بازی میگیرد، و هر کلیشه هکشده جنوبی را به چنان کمال درستی میرساند که کافی است پنبه از گوشهایش جوانه بزند. پاکدوستان باند که ناله میکنند باید فقط مارتینیهای ودکای خود را تکان داده و هم نزنند و اجازه دهند بقیه از این دیوانگی لذت ببرند. سریال قرار است سرگرم کننده باشد. اگر می خواهید جاسوسی جدی داشته باشید، به تماشای «مردم لبخند» بروید. (به شما اجازه می دهم که پپر نباید در فیلم Live and Let Die بعدی باند برمی گشت؛ این یک اشتباه بود.)
شخصیت بزرگ دیگر جفری هولدر به عنوان مرموزترین شخصیت کل مجموعه، بارون است. سامدی. آیا او ماوراء طبیعی است؟ آیا او فقط از گرما دیوانه است؟ او مطمئناً متفاوت است، مردی که با بدها طرف می شود بدون اینکه کاملاً یکی از آنها باشد. کیفیت همیشه وهم آلود ظاهر او، رقصیدن در یک هتل بزرگ یا نشستن بی سر و صدا در قبرستان در حال نواختن فلوت، شما را به این سوال وا می دارد که آیا بالاخره چیزی در آن وودو وجود ندارد.
ضرب و شتم پپر احمقانه است اما ستایش سامدی، هر دو به یک اندازه غیر واقعی هستند، به نحوی که با بقیه فیلم همخوانی دارد. بهترین کار این است که از انواع مختلف سرگرمی های ارائه شده لذت ببرید. صادقانه بگویم، نداشتن این افراد در اطراف ممکن است زندگی کن و بگذار بمیرد را به سمت بد "خط ظریف بین احمق و باهوش" اسپینال تپ سوق دهد، سمتی که در آن "A View To A Kill" و "Moonraker" هستند.
اما "زندگی کن و بگذار بمیر" یک برنده است. این یک فیلم سرگرم کننده است که مرا به روزهای جوانی بازمی گرداند، زمانی که قلبم کتابی باز بود. این یک فیلم انتقالی خوب برای این سری است که در آن مور موفق شد تا به نقش باند ورود کند. و یکی از بهترین نماهای پایانی تاریخ سینما را دارد. این تمام چیزی است که در آنجا خواهم گفت. اگه دیدی میدونی
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Live and Let Die به کارگردانی گای همیلتون و اقتباس از فیلمنامه تام مانکیویچ از رمانی نوشته ایان فلمینگ است. راجر مور، یافت کوتو، جین سیمور، دیوید هدیسون، جولیوس دبلیو هریس، گلوریا هندری، ارل جولی براون، کلیفتون جیمز و جفری هولدر در زندگی کن و بگذار بمیرد ایفای نقش میکنند. موسیقی توسط جورج مارتین و فیلمبرداری توسط تد مور انجام شده است.
باند 8 و 007 برای بررسی قتل های اخیر ماموران MI6 در نیواورلئان، سن مونیک و نیویورک تعیین شده است. مشکوک به حاکم سن مونیک، دکتر کانانگا، مردی که پیوندهای مشخصی با جنایتکار هارلم آقای بیگ دارد، می افتد. وقتی 007 عمیقتر میکند، نقشهای را کشف میکند تا بازار جهانی هروئین را به هم بزند، اما توقف چنین طرحی به دلیل وجود وودو در میان او مانع میشود.
کانری برای همیشه رفته بود، این بار هیچ مقداری وجود نداشت. پول نقد او را ترغیب می کند تا دوباره برای فیلم "مشروع" باند لباس بپوشد....... این بدان معناست که تهیه کنندگان بروکلی و سالتزمن سومین بازیگر نقش جیمز باند را در یک دوره چهار ساله به نمایش می گذارند! پس از حذف بازیگران Lazenby در OHMSS، توافق شد که این بار به یک بازیگر معتبر نیاز است. تیموتی دالتون مانند او برای OHMSS مطرح شد (البته تا سال 1986 هرگز این نقش به او پیشنهاد نشد)، اما فقط به دو بازیگر، راجر مور و مایکل بیلینگتون رسید. بیلینگتون چند بار در زندگیاش برای نقش 007 آزمایش کرد، اما هرگز نتوانست نقش مورد علاقهاش را به دست بیاورد، بهعنوان شیرینکننده، در فیلم Live and Let Die جاسوسی که مرا دوست داشت در سال 1977 نقش یک شخصیت کوچک را بازی کرد. بنابراین، راجر مور بود، کسی که تهیهکنندگان به خوبی میشناختند و پس از بازی در فیلم Live and Let Dieهای The Persuaders و The Saint به خوبی در مد بود. او همچنین مفتخر بود که این نقش را بازی کند، آن را به شدت می خواست و تعصب همراه با آن را پذیرفت.
برداشت مور از باند این مرد یک دنیا دور از کانری بود، و به درستی چنین بود، اما زندگی کن و بگذار. Die با آخرین سفر کانری، Diamonds Are Forever فاصله زیادی ندارد. در حقیقت فیلمنامه ضعیفی است و احتمالاً Mankiewicz از بالا دستور میدهد تا نقاط قوت مور را بازی کند و طنز آشکار و فرارهای کارتونی را به عنوان نقطه فروش نگه دارد. تصمیم برای وارد کردن باند به دنیای وودو، تصمیم خوبی است، و آنطور که برخی معتقدند، تلاشی برای درک دنبالههای بازار Blacksploitation که در اوایل دهه 70 موج زده بود، نبود. بدون شک زندگی کن و بگذار بمیرد بهتر از الماس ها برای همیشه است. نقش تبهکاران بهطور به یاد ماندنی بازی میشود، اگرچه مرگ کانانگا (کوتو) نشاندهنده لطافتی است که بسیاری از فیلمهای باند را از اینجا به بعد نابود میکند، و در دست همیلتون، اکشن، بهویژه تعقیب قایقهای تندرو با پمپاژ آدرنالین، سرگرمی باکیفیتی است. بهترین آهنگ تم اشتباه، همچنین از پل مک کارتنی و وینگز. در حالی که فلیکس لیتر در دستان هدیسون (دوست واقعی مور و آن را نشان می دهد) به فرم جذاب و خوب بازگشته است.
مشکلات در جای دیگر، مانع از تبدیل شدن این یک فیلم عالی برای باند می شود. بخش اعظم فیلم از صحنه هایی تشکیل شده است که صرفاً برای لبخند بازی می شوند تا برای اهداف نمایشی. به طور خلاصه، یک فیلم باند دیگر خودش را جدی نگرفته است. معرفی کلانتر پپر (جیمز) بیهوده است، سیمور زیبا وعده می دهد، اما سپس تبدیل به یکی از "آن دختران باند" می شود که در خارج از اتاق خواب به 007 بدهکار هستند، و فیلم با صحنه هایی پر می شود که هیچ چیز مهمی را ارائه نمی دهد. داستان. رزی کارور هندری یک فیلم دوپ است و بد نوشته شده است، اگرچه اولین "دلبستگی بین نژادی" باند را به همراه داشت، چیزی که تهیه کنندگان در پشت صحنه نگران آن بودند. در حالی که هیچ Q وجود ندارد! و موسیقی جورج مارتین بسیار ضربه خورده است.
بازیگر جدیدی که نقش باند را بازی میکند و بسیاری از ناکامیها در تصویر، آیا باند هنوز هم میتواند موفق باشد؟ بله واقعا! مور، علیرغم اینکه از صفحه خوبی برای کار کردن برخوردار نبود و از منتقدان استقبال میکرد، مهر خود را با ظاهری روان، داشتن صدای عالی و کسی بودن که دخترها میخواستند بخوابند و پسرها میخواستند باشند، روی نقش گذاشت. باکس آفیس با آهنگی بیش از 160 میلیون دلار، بیش از 40 میلیون دلار بیشتر از Diamonds Are Forever خواند. این تگ لاین «اکشن بیشتر، هیجان بیشتر، ماجراجویی بیشتر» را اجرا میکرد، اگرچه کاملاً دقیق نبود، اما در واقع بازیهای سرگرمکننده فراوانی وجود داشت و ابزارهایی که ما هستیم (فلیکس لایتر، بیارزش). قرار بود باند در آینده ای قابل پیش بینی به ساخت آن ادامه دهد، اما رنگ ریخته شده بود و باند این خطر را داشت که صرفاً به یک کاریکاتور کارتونی تبدیل شود... 7/10
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اولین بار این را در اوایل دهه 90 روی یک vhs دیدم. اخیراً از آن بازدید کرده است. این هشتمین فیلم از مجموعه باند و اولین فیلمی است که راجر مور در نقش جیمز باند بازی می کند. در اینجا 007 به نیویورک فرستاده می شود تا در مورد مرگ سه مامور بریتانیایی تحقیق کند و او را به سمت Kananga n Mr. Big هدایت می کند و بدین وسیله او را در دنیایی از گانگسترها، دیکتاتورها، قاچاقچیان مواد مخدر و غیب گران وودو به دام می اندازد.
در اینجا باند با دکتر کانانگا، بارون سامدی (یک موجود ماوراء الطبیعه)، کروکودیل های وحشی، یک مار سمی، تی هی، سرسپردگی که یک انبر برای دست دارد، دمبالا، دژخیمی با تمایل به مارها و پوست بز روبرو می شود. سرش، ویسپر، چاقی که نمی تواند درست صحبت کند و سرسپردگان مختلف با تی شرت قرمز و شلوار آبی.
باند با مادلین اسمیت، جین سیمور و گلوریا هندری، کودکی با لحنی شگفت انگیز خنک می شود. obliques n rectus abdominis.
زندگی کن و بگذار بمیرد دارای یک تعقیب و گریز دوست داشتنی با قایق است که به طرز شگفت انگیزی در لوئیزیانا در اطراف خلیج ایرلندی عکاسی شده است. من از طرفداران پر و پا قرص فیلمهایی هستم که در مناطق باتلاقی در خلیج لوئیزیانا فیلمبرداری شدهاند.
در رمان، تی هی سرسپردگی بدون پنجه فلزی است و انگشت کوچک دست چپ باند را میشکند.
در رمان، صدای آرام ویسپر به یک حمله سل در دوران نوزادی نسبت داده می شود.
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Live and Let Die یک فیلم عالی باند و شروعی محکم برای راجر مور به عنوان 007 است که سرگرم کننده، شوخ و هیجان انگیز است. راجر مور یک اجرای خارق العاده و فوق العاده جذاب را ارائه می دهد. جین سیمور و یافت کوتو هر دو عالی هستند. کارگردانی گای همیلتون نیز فوقالعاده است، زندگی کن و بگذار بمیرد با قطعات محکم فیلمبرداری شده است. آهنگ خوبی دارد و موسیقی جورج مارتین و آهنگ پل مک کارتنی هر دو شگفت انگیز هستند. با این حال، در برخی از لحظات که بیش از حد بالا هستند، اندکی پایین آمده است.
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"زندگی کن و بگذار سطل را لگد بزنی، فیلم اصلی جیمز باند است که راجر مور را قبل از کار به عنوان متخصص 007 نشان می دهد. مانند شان کانری قبل از او، مور هفت فیلم باند می ساخت. با ستاره دیگری قبل از آخرین فیلمش. همانطور که مشخص شد، کانری 12 سال پس از ششمین حضورش در این کار بود. یک چیز جالب در مورد سریال باند این است که هر سرگرمی که حداقل چندین بار این نقش را بازی کرده است، شروع به کار کرده است. ارزیابیهای بالا و زمانی که از آخرین فیلمهایشان، ارزیابیهایشان به پایینترین حد خود رسیده است. نتایج فیلمها بهعلاوه این موضوع را منعکس میکند. هر یک از فیلمها همچنان در دنیای سینمایی عالی هستند، اما فیلمهای بعدی هر یک از بازیگران اصلی فیلم کمتری دارند. سرعت های شگفت انگیز بازگشت. به نظر می رسد که جمعیت دیر یا زود از سرگرم کننده ای مشابه باند خسته می شوند.
در این فیلم، مور نشان داد که احتمالاً در این شغل باقی خواهد ماند. او یک باند قادر در تمام رقابت wpoints. مشکلات واقعی او به اندازه فیلم های اولیه زیاد و نفس گیر نیست. با این حال، زیرکی و آمادگی او بسیار تیز است. زندگی کن و بگذار بمیرد سفر کمی جذاب کارائیب را با بازدید از ایالات متحده برای شروع، نیویورک و سپس نیواورلئان و ورودی های لوئیزیانا ترکیب می کند. یک توده اصلی از داستان در آخرین گزینه و در جامائیکا ثبت شد.
برای شور و شوق، زندگی کن و بگذار بمیرد بهترین قسمت تعقیب قایق را از هر فیلمی که می توانم مرور کنم دارد. مدت زیادی دوام می آورد، شامل چند قایق می شود و چند صحنه افسانه ای دارد. این قایقها شامل قایقهایی هستند که در نقاطی از زمین تیراندازی میکنند، موانع را جهش میکنند، از طریق بلوک قایق برخورد میکنند، و تصادف میکنند و منفجر میشوند.
همه بازیگران به طور کلی عالی هستند. بعد از این فیلم، جین سیمور به طور عمومی شناخته شد و ستاره او به سرعت بالا رفت. اکثر فیلمهای باند یک شخصیت دردسرساز دارند که برای چیزهای شگفتانگیز منحصربهفردی در مورد او متمایز است - اندازه، اجزای مکانیکی بدن، قدرت و غیره. در این فیلم، جولیوس هریس در نقش تی هی است. او هم قد فوق العاده ای دارد و هم یک دست قلاب فلزی - یا دست سینچ دارد. در هر صورت، معلوم میشود که او مانند سایر رقبای باند قبلاً افراطی نیست.
تجربه عجیب و غریب یک فیلم باند در «زندگی کن و بگذار بمیرد» با تجمعی از دروازهبانها و کروکودیلها است. مناطق ضبط IMDb شهر سافاری جامائیکا را برای فیلمبرداری صحنه های مزرعه کروکودیل ضبط می کند. جامائیکا دارای کروکودیلهای محلی است، اما تمساح ندارد، و لوئیزیانا دارای کروکدیلهایی است که هنوز کروکودیل نیستند. ظاهراً صحنه ها دو خزنده را نشان می دهند. حدس و گمان من این است که شهر مسافرتی جامائیکا نیز چند تمساح را در کنار کروکودیل های محلی در زندان دارد. مارهای زیادی از انواع مختلف نیز وارد فعالیت زندگی کن و بگذار بمیرد شدند.
زندگی کن و بگذار بمیرد بخش عجیب و جالبی از فرهنگ را در رابطه با بخشی از جزایر کارائیب نشان می دهد. مسافرین و زائران اولیه اسپانیایی مذهب کاتولیک را به این جزایر بردند. مسیحیت بدیهی است که مخالف تصورات عجیب و غریب و اعمال مرموز است. با این حال، چند نقطه که قبلاً وودو وجود داشت، اعتقادات و کار خود را حفظ کرد و آنها را با مسیحیت خود ترکیب کرد. وضعیت عملکرد وودو صحنه ای دارد که به نظر می رسد تی هی از قبر بالا می رود. بسیاری از افراد زانو زده اند و به سرعت و بیش از یک بار از خود عبور می کنند.
یک چیز استثنایی در زندگی کن و بگذار بمیرد راهپیمایی مراسم خاکسپاری در محله فرانسوی نیواورلئان بود. در دو نوبتی که دو موقعیت جداگانه نشان داده می شود، به هر حال جاده ها خالی از افراد است به استثنای جمعیت در موکب و یک جاسوس و یک مهاجم. نمی توانم روزی را تصور کنم که افراد زیادی در شهر محله دیده نشوند.
طرح زندگی کن و بگذار بمیرد دارای چند روزنه یا فاصله است. ما هرگز متوجه نمی شویم که چرا نماینده انگلیس در سازمان ملل قبل از هر چیز دیگری کشته شده است. به همین ترتیب، کامل شدن غیر معمول و عجیب است. اکثر فیلمهای باند با غلبهکردن قهرمانها بر مشکلسازان یا دور هم جمع شدن آنها به پایان میرسند. با این حال، از تعداد زیادی از مردم نیواورلئان که راهپیمایی های مراسم خاکسپاری را برای پوشش دادن قتل ها سازماندهی کردند، چیزی نمایش داده نمی شود. افراد زیادی در زندگی کن و بگذار بمیرد دست به کارهای نادرست زدند که به نظر می رسد باعث قتل می شود.
اینها تنها بخشی از بخشهای مختلف زندگی کن و بگذار بمیرد باند است. برخورد کنجکاوانه با چیزهای خاص، یا کمبود در آن بخش، باعث می شود به نظر برسد که تهیه کنندگان فیلم از تمام وقت یا پول نقد استفاده می کنند و انتظار دارند محتوا را درست کنند. محصول نهایی قطعات کوچکی بود که به پرسشها پاسخ میدادند و همه آن را به طور معقولی یکپارچه میکردند. با این حال، برای آن اشتباهات یا نادیدهانگاریهای آشکار، زندگی کن و بگذار بمیرد در رتبهبندی من نه ستاره میگرفت.
در اینجا دو یا سه مورد از محبوبترین خطهای فیلم آمده است.
جیمز باند، "نوعی سیستم کمکی دولتی معتادان."
کانانگا "این هروئین مطمئناً ولخرجی خواهد بود و من و سازمان تلفن را برای مدت طولانی به دو سندیکای اصلی در حال توسعه در کشور میسپارم."
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"زندگی کن و بگذار بمیر" یکی از فیلم های واقعاً اشتباه کارگردانی "جیمز باند" است. ممکن است با روی کار آمدن راجر مور در موقعیت 007، ماهیت تأسیسات تغییر کرده باشد، با این حال همه آنچه در زیر گردن وجود دارد واقعاً قابل تشخیص است. بنابراین ظاهراً ریبوت بیشتر شبیه به لیفت صورت است، اما یک مورد ضروری است.
مور با انرژی ای که کانری آشکارا برای پایان دوره اقامت خود به آن نیاز داشت، به کار باند میآید، با وجود اینکه مور در کار خود بود. دهه چهل (و سه سال تثبیتتر از دوره کانری) در حالی که شروعی است که ممکن است به یک هفت فیلم تبدیل شود. او مطمئناً با جذابترین و زیرکانهترین منابعش مانند یک «دولتمرد بزرگ» باند احساس میکند. بهنظر میرسد که او مشتاق است تا به موقعیتهای طبیعی «باند» سر بزند و مبادله کند و آنها را متعلق به خود کند.
این اجزای «باند» به دلیل ورود «الماسها هستند» قابل تشخیص هستند. برای همیشه، نویسنده تام مانکیویچ و رئیس پرسون همیلتون. آن فیلم از بسیاری جهات یک فاجعه بود، بنابراین راه پیشرفت «زندگی کن و بگذار بمیرد» بسیار دشوار است. (از سوی دیگر، همیلتون سکاندار «گلدفینگر» بود، پس چه کسی میداند؟) مانند «الماس»، داستان باند را در خاک آمریکا پس از به خطر انداختن چند متخصص انگلیسی در شهر نیویورک، نیواورلئان و جزیره خیالی نگه میدارد. سن مونیک ارتباط بین آنها همه چیز، پیشگام و رئیس زن شجاع سازمان جنایی عجیب و غریب دکتر کانانگا (یافت کوتو) و دستیارانش تی هی (جولیوس هریس)، نوبل سامدی (جفری هولدر) و کاربر کارت تاروت بازی یک نفره (جین سیمور) است. />
تخلیه فیلم در زمان فیلم های Blaxploitation در فیلم Live and Let Die، بدجنس تاریک و دیگر شخصیت های تاریک دیگر را به ویژه جذاب می کند، حداقل بدون شک. از یک منظر، فیلم سرگرمیهای تاریک را در مشاغل کلیدی در یک مؤسسه فعالیت برجسته میکند که از جهات متعددی نمیتوانست سفیدتر باشد. از سوی دیگر، عملاً هر یک از شخصیتهای تاریک شیطانی هستند، و باند با زن انگلیسی که ظاهراً سبکتر به نظر میرسد، بهسوی افق دور حرکت میکند که آشکارا بی دست و پا است، صرف نظر از اینکه آیا او برای تماشا کردن به داخل میآید. اساساً باند سیاه نمایی نمی کند، برای مثال زندگی کن و بگذار بمیرد فاصله استراتژیک با شکست اجتماعی «تو فقط دو بار زندگی می کنی» را حفظ کرده است. آنها بیتردید «زندگی کن و بگذار بمیرند» را به «باند» حیاتیتر تبدیل میکنند. خدمات تدفین جاز/ گروهبندیهای خط دوم فوقالعاده باشکوه هستند، میزهای بدلکاری باشگاه نیز واقعاً هوشمند هستند و فرار باند از تمساح با توجه به بدلکاری واقعی به طرز تکاندهندهای ترسناک است. و با در نظر گرفتن این که ممکن است Q وجود نداشته باشد، ساعت مگنت به طور غیرقابل انکار و تخیلی تمام فیلم را شامل می شود. این تماسها واقعاً فیلمهای «باند» را انتقادی و سرگرمکننده میکنند و تعداد بازدیدها بیشتر از فیلمهای از دست رفته است، اصلاً شبیه کار Mankiewicz در «Diamonds» نیست.
«Live and Let Die» احتمالاً یک فیلم بزرگ است. اپوس با «الماس» در تضاد است، اما بیطرفانه، فقط یک قطعه «باند» مناسب و یک اصلاح مهم است. فیلم تا حد زیادی به معادله بستگی دارد، با دنبالههای غیرمعمولی از جمله وسایل نقلیه غیر معمول و آخرین نقشه ممکن برای کشتن جیمز در اپیلوگ، به نام مدلها. "LALD" باند را در حال کار با یک هواپیمای ملخی، اتوبوس چند سطحی و یک قایق تندرو (یکی از طولانی ترین و خسته کننده ترین "باند" با نتیجه به ندرت کافی دنبال می کند). همیلتون به روش مورد علاقه خود در تیراندازی این تعداد زیاد پیاپی از نظر درول ادامه می دهد، نه اینکه باعث ایجاد احساس خطر یا هیجان در آنها شود. سپس، در آن نقطه، J.W. فیلم وجود دارد. موضوع فلفل - شخصیت بیمعنی یک کلانتر لوئیزیانا ارزش دارد که کل فیلم را به هم بزند.
لنگر انداختن "Live and Let Die" عنوان ترانه پل و لیندا مک کارتنی است که یک نویسنده "باند" است. جورج مارتین زیرکانه در چند دقیقه مورد نیاز فیلم را وارد موسیقی می کند. یک ملودی راک به طور کلی با سرعت بالا، منحصربهفرد بودن آن کمک میکند تا شیوههای متعددی را که «Live and Let Die» در میان گروه «باند» از هم جدا میشود، در نشان دادن تنفر از راههای متعددی که واقعاً متوجه معادله میشود و ویژگیهایی را با بخشی از آن ارائه میکند، نشان میدهد. همتایان "باند" کمتر. با تشکر از مطالعه! برای اطلاعات بیشتر از فیلم رویای نظرسنجی دیدن کنید
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در اینجا باند بقایای باقی مانده از یک شخص را می ریزد و کاملاً و به سادگی یک مدل می شود. او دیگر مانند یک فرد واقعی احساس نمیکند، اما فقط مجموعهای از ویژگیهای ناچیز محصور در پوستهای مجلل انگلیسی است که به تجربیات میپردازد. من اصلاً با این روش شناسی مخالف نیستم، با این حال فیلم باید از طریق نمایش بهتر، فقدان ژرف بودن خود را به طور کاملتر بپذیرد. آنچه در اینجا وجود دارد اساساً وحشتناک نیست، با این حال تقریباً همه چیز خسته کننده است که وقتی با روایت های ظریف تر مطابقت داده می شود، این کار را کمتر از آنچه ممکن است درگیرکننده می کند، می کند.
به گفته من، من در همه واقعیات مانند راجر مور در کار هستند. او به طرز بی عیب و نقصی برای لوتاریوی نرمی که همیلتون و کلم بروکلی ها باند را ساخته اند انتخاب شده است. کانری یک شکارچی بود. Lazenby فقط در مورد یک صادق بود. مور اساساً در مأموریتی است که با خانمها دراز بکشد و شغل او به عنوان یک مامور فوقالعاده دولتی دلیلی است که او برای ردیابی خانمهای جدید استفاده میکند. مسئله این است که او به طور کلی در بخش های بزرگ فیلم گم می شود در حالی که داستان به نظر می رسد سنگ فرش شده است.
داستان فیلم شامل دنبال کردن نماینده ای از جزیره خیالی کارائیب باند است زیرا سه متخصص در اطراف او و جزیره همه در همان زمان به سطل لگد زدند. این دام برای آوردن باند به تجربه کافی است، با این حال حرکت معاینه بی جهت پیچیده است. دکتر کانانگا از پشت خانهاش در نیویورک ناپدید میشود و به یک دفتر زیرزمینی در زیر یک کافه میرود و در آنجا ظاهر آقای عظیمی را به خود میگیرد. آنجاست که باند با Solitaire، کاربر کارت تاروت و عارف دکتر کانانگا ملاقات میکند.
حرکات اکشن به سن مونیک که در آن باند وظایف دکتر کانانگا را پیدا میکند، تا زمانی که میتواند بازی یک نفره را وسوسه میکند، و اسرارآمیز پشت آن را پیدا میکند. کل طرح، که دکتر کانانگا به سرعت در یک گفتمان بیان می کند. او قصد دارد یک میلیارد دلار هروئین به ایالات متحده بفرستد تا ... بازار دارو را گوشه کند، فکر می کنم. مشتریان جدید زیادی ایجاد کنید و او می تواند از برداشت بعدی خود برای به دست آوردن پول نقد زیادی استفاده کند، قبول دارم. بدیهی است که واقعاً مهم نیست، با این حال، چیزی که در ادامه میآید هم جذاب و هم واقعاً خستهکننده است.
باند به لوئیزیانا عزیمت میکند و وارد یک قایق تندرو میشود و در مسیرهای مستقیم تعقیب میکند. این سرگرم کننده است، در اطراف ضبط شده، با اقدامات مناسب نابودی و چرخش. مسئله این است که طبق دیدگاه باند گفته نشده است. ما یک ساعت و نیم بعد از فیلم، یک شخصیت تند و تیز پیدا می کنیم، کلانتر جی دبلیو پیپر، تصویری از یک جنتلمن محترم لوئیزیانا با هویت، که در تمام طول کار گریه می کند و در حال تعقیب باند است. فلفل تقریباً آنقدر که فیلم به طور طبیعی گمان میکند جذاب نیست، و شیوهای که او تا این حد دیر ارائه شده و وسیلهای است که با آن صحنه فعالیت عظیم را مشاهده میکنیم، در بهترین سناریو ناامیدکننده است. ما باید باند را همراهی کنیم. بدون شک، او فقط یک نوع است و نه یک فرد، بنابراین ارتباط نزدیک به خانه محدود شده است، بلکه او قهرمان ماست که کارها را در صحنه انجام می دهد. ما باید به باسن او وصل باشیم، نه یک کلانتر نامنظم.
آخرین مسابقه با دکتر کانانگا نیز عجیب است. هیچ نیازی واقعی برای حرکت برای Cling برای رسیدن به Kananga وجود ندارد. وقت آن است که به پایگاه بروید و سعی کنید آن را ببندید. هیچ احساسی از تیک تاک ساعت وجود ندارد که باند در حال مبارزه با آن است، که به آخرین قطعه انرژی هوای سنگین می دهد. چرا آن را ندارید تا باند تلاش کند محموله زیر را متوقف کند؟ او باید این کار را متوقف کند، و او واقعاً می خواهد سریع برود! همه چیز برابر است، فقط کانانگا آنجاست و باید با آن روبرو شد. تا آنجایی که فیلمسازی با فعالیت های ضعیف، به طرز تکان دهنده ای بی اثر است.
اما، می گویم که Yaphet Kotto در نقش کانانگا عالی است. او آنجاست تا اوقات خوبی را سپری کند، چشمانداز را گاز میگیرد و در هر عکسی از باند بد بودن شرکت میکند. جین سیمور به طور کلی در نقش بازی یک نفره خفته است.
زندگی کن و بگذار گرد و غبار را گاز بگیریم، یک پیش درآمد واقعی برای راجر مور در نقش باند است. با کنار گذاشتن واقعیت کانری، آنها هیچوقت از ظاهر باریکی که مور برای آن مناسب بود استقبال نکردند. شامل روایت گیجکننده و پیچیده همراه با صحنهای از فعالیت اصلی که اشتباه به نظر میرسد، و من فیلمی دارم که باید خیلی بیشتر از خودم دوستش داشته باشم.
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با این حال، پس از اینکه شان کانری در پنج فیلم معتبر اولیه جیمز باند ظاهر شد، توسط جورج لازنبی برای فیلم ششم جایگزین شد، و پس از آن برای بازی در فیلم Live and Let Die دیگری در این مؤسسه بازگشت، او کار خود را با مؤسسه فیلم معتبر باند تمام کرد. در فیلم Live and Let Die غیررسمی سال 1983، "دیگر نگو هرگز"، فقط به این کار برگرد. همانطور که میخواهم فکر کنم، لازنبی در همان فیلمی که در آن حضور داشت، در نقش باند ناامید شد و متأسفانه، از آن نقطه به بعد، کانری فیلم عالی برای پایان دادن نداشت. بنابراین، من آن دو فیلم را خیلی دوست نداشتم، با این حال، «زندگی کن و بگذار بمیرد»، با ارائه راجر مور (که ممکن است بعداً برای مدتی شگفتانگیز این کار را ادامه دهد)، کمی پیشرفت نشان داد.
سه متخصص انگلیسی در طول 24 ساعت از همدیگر کشته می شوند، همه در مکان های بهتر، با این حال همه در حین تحقیق در مورد فعالیت های دکتر کانانگا، ظالم عجیب جزیره کارائیب، سن مونیک! یکی در نیویورک، یکی دیگر در نیواورلئان و سومی در سن مونیک کشته می شود! جیمز باند در مورد این قتل های عجیب آموزش دیده و برای تحقیق به خارج از شهر نیویورک فرستاده می شود. هدف اصلی او او را به یک پادشاه آمریکایی به نام آقای هیج می برد که به هر حال با ظالم سن مونیک در ارتباط است! پس از اینکه Specialist 007 توسط آقای Huge به دست میآید، با این حال متوجه میشود که چگونه فرار کند، در طول هدف اصلی خود در سمت غربی اقیانوس اطلس قرار میگیرد تا تلاش کند ترتیب نفرتانگیز کانانگا را که شامل هروئین خودگردان است، خنثی کند. مکرر مشاهده می کند که کانانگا و گروه هایش دنبال او هستند!
این هشتمین فیلم معتبر جیمز باند بسیار طولانی است، شاید در مجموع بسیار طولانی باشد، اما چیزی شبیه به «در سرویس مخفی اعلیحضرت» و «الماسها برای همیشه هستند» طولانی نیست. من مطمئن نیستم که چگونه برخی از مسائل دیگر را در فیلم Live and Let Die به تصویر بکشم. مطمئناً چند دقیقه نسبتاً بیمعنا دارد، اما به وضوح میتوان پیشبینی کرد. علیرغم کمبودها، اولین فیلم باند مور دارای گروهبندیهای بسیار هیجانانگیزی است، به ویژه در مراحل بعدی فیلم، با هر شباهتی از تعقیب اتوبوس چند سطحی، باند با تعداد زیادی کروکودیل گرسنه، تعقیب قایق و غیره. طنزی نیز در فیلم Live and Let Die وجود دارد، برای مثال، باند در هواپیما با خلبان در حال آماده شدن برای تعقیب دشمنانش است. من علاوه بر این کلانتر J.W. فلفل یک فرد سرگرم کننده است، با جملاتی مانند "می خواهی بگوییم چه هستی؟ یک پسر ماشین روز قضاوت؟" در واقع، میدانم که او یک آمریکایی جنوبی بسیار کلیشهای است، با این حال آخرین فیلمی که قبل از این تماشا کردم، «تجربههای ویو و داگ مککنزی: آبجوی عجیب» بود، طنزی که در آن شخصیتهای اصلی دو بیحس کلیشهای کانادایی هستند، و من یک فیلم دریافت کردم. تن از snickers از آنها. بهعنوان یک کاناک، بهسرعت میتوانم به کلیشههای ساختگی کشورم بخندم، دلیلی نمیبینم که چرا باید از پوزخند زدن به تعمیمهای متفاوتی که برای جلوههای کمیک استفاده میشود، پشیمان باشم.
تقریباً دو ساعت، این تنوع از رمان یان فلمینگ (که مشابه بیشتر آنها، من نخواندهام) دقیقاً طولانی نیست و فیلمهای طولانیتر (آنهایی که حدود سه ساعت طول می کشد)، اما در عین حال، به نظر می رسد که ممکن است تا حدودی محدودتر بوده باشد، و ممکن است بدون شک طولانی تر از آنچه هست به نظر برسد. صرف نظر از این، به طور کلی این یک شادی معقول است، و با در نظر گرفتن اینکه احتمالاً جایگزین کردن کانری در این شغل مشهور مشکل ساز بوده است، راجر مور متوجه شد که چگونه می تواند آن را به پایان برساند، صرف نظر از اینکه او دقیقاً در این کار عالی نیست یا خیر. آهنگ امضای فیلم توسط Wings (که مدتهاست همه چیز را در مورد آن می دانستم) یکی دیگر از ویژگی های زندگی کن و بگذار بمیرد است، زیرا یکی از موضوعات حیاتی باند است. در حالی که رتبه دوم در مقایسه با بخشی از اجدادش که کانری را به نمایش می گذارند، «Live and Let Die» می تواند کمی هیجان به تماشاگران بدهد، اگر این همان چیزی است که آنها به دنبال آن هستند.
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Live and Let Bite the dust نشان دهنده پایان اقامت شان کانری در نقش باند است و حکومت راجر مور را به عنوان 007 طولانی ترین فیلم های باند بدون تداخل آغاز می کند. جورج لازنبی تلاش میکرد تا باند شود، اما موفق نشد و کانری بار دیگر در یکی از آسیبپذیرترین فیلمهای باندش، «الماسها همیشه هستند» بازگشت. این جذاب بود، با این حال آنها کارهای زیادی را اشتباه انجام دادند که در آن باند احتمالاً وحشتناک ترین ژاکت ها را در تمام مدت وجود داشت. آن فیلم نیز دقیقاً شبیه یک فیلم باند نبود. این یکی انجام میدهد و برای اهداف من، مجموعهای از فیلمهای باند را با مردی که فیلمهای باندش سریعترین و سرگرمکنندهترین آهنگ را داشتند، نشان میدهد. نگفتم که همه آنها عالی بودند یا اینکه چند دقیقه وحشتناک وجود نداشت، سعی کردم بگویم وقتی فیلمی از راجر مور را می بینم می توانم آن را از ابتدا تا انتها یا فقط قطعات را تا حد زیادی تنظیم کنم و تماشا کنم. در حالی که دیگر فیلمهای باند، من باید خلق و خوی داشته باشم تا آن را ببینم و به ندرت آن را تماشا کنم، در صورتی که آن را در نیمه راه ببینم. شاید علاقه من به مور باند از این نشات گرفته شود که وقتی من جوان بودم او جیمز باند بود. شان کانری یک خاطره دور بود و زمانی که یک فیلم باند در حال پخش یا اکران بود، مور بود. به یاد ماندنی ترین سفر او به عنوان باند که سریال را در چند مسیر منحصر به فرد می بیند. Gone is Spectra به عنوان نیروی واقعاً متضاد، در یک مذاکره کننده جزیره ای است که نقشه وحشتناکی دارد که شامل اداره جهان نمی شود. به این ترتیب زمان دیگری آغاز شد.
داستان به کشته شدن سه متخصص انگلیسی می انجامد. باند به آنجا آورده می شود تا بررسی کند که آیا ارتباطی بین قتل ها وجود دارد یا خیر و مسیرش او را به نیویورک می کشاند، جایی که او بلافاصله توسط یک خانم گیج کننده که طبق همه حساب ها آماده است بگوید چه چیزی در انبار است، تعیین می شود. به نظر می رسد یک نماینده جزیره و آقای بزرگ نیویورک به دلایل نامعلومی تلاش های خود را با هم ترکیب کرده اند و این به کلینگ بستگی دارد که بفهمد چیست زیرا باید به کارائیب و سپس به نیواورلئان برود تا بفهمد راز جزیره کاناگا چیست. . جیمز باید به طور معمول از گرفتن طفره رود زیرا باید در هر مرحله از راه از طریق وسیله نقلیه، حمل و نقل، هواپیما و قایق از قدرت کانانگا و مستر بیگ دور شود!
راجر مور شروع بسیار بهتری نسبت به لزنبی داشت. احتمالاً به همین دلیل است که او این گزینه را داشت که این کار را برای مدت طولانی ادامه دهد. آنها کارهای بیشماری را با لزنبی انجام دادند که او را به واقعیتی که او یک شخص جایگزین بود ارجاع داد، با ایجاد حس جایگزینی در فیلم Live and Let Die نسبت به سایر فیلمهای باند و علاوه بر این با پرتاب کردن او به مرکز مبارزه باند با اسپکترا. راجر پس از آن دیگر هرگز به "مرد دیگر" اشاره نمی کند، یک بدجنس کاملا جدید دارد و بیشتر شبیه فیلم های باند است. به همین ترتیب به مور آسیبی نمی رساند که آخرین سفر شان کانری خودش یک قطعه بی قدرت بود. در هر صورت، آنها چند کار در این مورد انجام دادند که فقط عجیب بود، مانند داشتن یک کشیش که می توانست آینده را درک کند و روشی که باند کانانگا را تا پایان کار کنار گذاشت، اساساً بی معنی بود. با این حال، به طور کلی، همه چیز به خوبی انجام شد و فیلم برای من خوب بود.
بنابراین این یکی شروع مناسبی برای راجر مور بود، که فیلمهای باند او را معمولاً میتوان در هر درخواستی تماشا کرد، زیرا معمولاً یک فیلم وجود دارد. طرح کاملا متفاوت هر بار در حقیقت، شخصیت کلانتر فلفل برای فیلم زیر بازمیگردد، با این حال هنوز میتوان آن فیلم را بدون دیدن زندگی کن و بگذار بمیرد تماشا کرد. احتمالاً یک نفر آرزو می کند که ای کاش آن شخصیت به هیچ وجه در آن چارچوب ذهنی نبود، همانطور که در اینجا بررسی شد، در آن شخصیت واقعاً نه. یافت کوتو یک بدجنس نسبتاً خوب انجام داد و همراهان باحالی مانند تی هی داشت که برای دستش قلاب داشت، اما نوبلمن سامودین نجیب زاده بود که به اندازه تی هی پوزخند می زد. این فعالیت عالی بود و تعداد زیادی از پیگیریهای دلپذیر را برجسته کرد و زندگی کن و بگذار بمیرد اصلیترین فیلم باند است که میتوانم آن را مرور کنم، جایی که باند از یک مگنوم 44 استفاده میکند! کار را تمام کنید و بگویید، زندگی کن و بگذار بمیرد باند تأثیری باورنکردنی داشت!
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زمان شان کانری دیگر نیست. جیمز باند او عالی بود، با این حال راجر مور جانشین هنرمند اسکاتلندی شد. چهره ای دیگر و تجربیات جدید برای متخصص دانش انگلیسی 007. روی صفحه نمایش سایه های درخشان دهه 1970 و افراد بدجنسی هستند که تلاش خواهند کرد تا تعادل را در این سیاره تغییر دهند و ایالات متحده آمریکا را با حجم عظیمی از داروها پر کنند. با توجه به اینکه پیش از این در فیلم Live and Let Die هایی درباره نمایش دانش انگلیسی با خطرات مختلف برای جهان مطرح نشده است، امکان فیلم بسیار جذاب و به نظر می رسد قابل اجرا است.
راجر مور بسیار است. در کار باند عالی است. در واقع، باند مور کاملاً منحصر به فرد است: به طور جدی پوزخند می زند، ظریف، مدام جوک های هوشمندانه می کند. این عجیب و در کمال تعجب، جذاب است. با نگاه به جلو، می توانم بیان کنم که در فیلم Live and Let Die های در حال انجام که مور را به عنوان متخصص 007 برجسته می کنند، چنین تصویری از افسانه بیش از حد اغراق آمیز خواهد بود و حتی من را تشدید می کند. با این حال، در حال حاضر، با توجه به افکار گذشته در مورد یک جاسوس به کمک اعلیحضرت، کمی عجیب به نظر می رسد. جیمز باند بدون لحظهای تأخیر میرود تا دلایل مرگ چند متخصص در آمریکا را دریابد. ترتیب مناسبتهای خاص اساساً او را با شکوه مرگبار و آدمهای بد اصلی آشنا میکند، جایی که من باید هم دشمن کانونی Kananga و هم شریک او در جنایت Ti Hee را به نمایش بگذارم. هر دو بسیار درخشان هستند، با این حال در کل فیلم این تمایل وجود ندارد که آنها چند نفر محکوم واقعی نیستند، بلکه نوعی همکاران خوشحال هستند که دستشان را تکان میدهند و میگویند که این بار شوخی میکنند. از بین بردن این تمایل در کل تصویر دشوار است. به احتمال زیاد، وقتی یک فیلم فعالیت ظاهراً جدی درباره جاسوسان را تماشا میکنید، باز هم کمتر میشود.
ذوق تازهای برای تأسیس، همانطور که من میبینم، روحگرا Solitaire بود که یک ماورایی خاص را به آن اضافه کرد. تصویر. این یک بانوی جوان و لذت بخش است که به هنجار معمول قبلی تصمیم گیری برای شغل "خانم های جوان" باند فشار نمی آورد. سپس به طور غیر منتظره ای متوجه می شوید که خود باند جوان تر نشده است. با در نظر گرفتن همه چیز، راجر مور حتی تا حدودی چاشنیتر از شان کانری است. مور 45 ساله شمالی است. دیدن او با خانم های جوان 20-25 ساله غیرعادی خواهد بود. با این حال، سرگرم کننده فقط به شکل جالبی باند را بازی می کند. همچنین، برای یک دهه دیگر ادامه خواهد داشت. این شیب توجه را به خود جلب می کند، در هر صورت، با نگاه کردن به جلو، در جدیدترین بوم ها با حمایت مور به طور قابل توجهی دیوانه تر به نظر می رسد. در اینجا، کرم نواری به شکل دوستانه ای در تصویر قرار می گیرد و به عنوان فردی زیرک و جدی عمل می کند که ممکن است واقعاً بر سرنوشت آنچه در حال وقوع است تأثیر بگذارد. همچنین، جین سیمور، که در اواسط دهه بیست و چند سالگی خود در ساعت پایان فیلم بود، او را چنین ساخته است. فکر می کردم حدود 27-30 سال سن دارد. من مطمئن هستم که این گامی آگاهانه از سوی سازندگان فیلم برای "برابر کردن" سرگرم کننده سن و جوان روی پرده است.
تصویر تلاش می کند از پویایی استاندارد پیروی کند. باند، با این حال 100٪ مواقع خوب از آب در نمی آید. با این وجود، چند بار تکرار و به ویژه دیده نمی شود که دقیقه ها را خسته کند. زندگی کن و بگذار بمیرد معمولاً منحصربهفرد به نظر میرسد و از نوع نمایندههای درخشان خود است.
روح روزگار در «زندگی کن و بگذار بمیرد» به همه جا منتقل میشود. سایه های پر زرق و برق دهه 1970، موضوع دیگری که برای درخواست های پیشرفته جهان قابل استفاده است، دستگاه های باند طبیعی و پویایی - این باعث می شود فیلم جدید باند قابل تماشا و جذاب باشد.
دانلود فیلم Live and Let Die 1973 (زندگی کن و بگذار بمیرد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«زندگی کن و بگذار بمیر» تمام چیزی است که در یک فیلم باند نیاز دارید. مناطق جذاب، ویلاهای جذاب، انبوهی از فعالیت ها و هارمونی مناسبی بین حماقت و طنز. «زندگی کن و بگذار بمیرم» یکی از فیلمهای باند شماره یک من است، عموماً با توجه به این واقعیت که این اولین فیلمی بود که در هر مقطعی دیدم و من را به دام انداخت. من این را هنگامی که یک شب با پدر در تلویزیون بود تماشا کردم و هر دو آن را میستودیم. مور در خاطرهانگیزترین ظاهرش در نقش باند میدرخشد، و بخشی از جانشینیها، بهویژه نمونهای از قایقهای نیمه کشیده، که ممکن است بهترین گروهبندی فعالیت در هر نقطهای باشد، شما را مستقیماً به تصمیم آن رصد میکند. زمانی که برای دیدن به یاد ماندنی ترین فیلم باندم در فیلم Live and Let Die های سینمایی، که «چشم طلایی» در سال 1995 بود، رفتم، ناامید شدم، زیرا برای من به طرز شگفت انگیزی به اندازه فیلم های قبلی سرگرم کننده نبود. مانند "زندگی کن و بگذار بمیر" دیده بود.
با وجود این، در کمال تعجب، برخی از طرفداران ادعای باند از زندگی کن و بگذار بمیرد و فیلم قبلی آن «مردی با تفنگ درخشان» متنفرند. تا آنجا که ممکن است به من مربوط باشد، با این وجود، این دو فیلم از باند شماره یک من هستند، اساساً با توجه به این واقعیت که در آنها فعالیت بیشتری نسبت به بخشی از فیلم های کانری وجود دارد و تماشای آنها لذت بخش تر و لذت بخش تر است. . آنها ممکن است به اندازه بخشی از فیلم های کانری جدی نباشند، با این حال آنها لذت بخش تر هستند و فیلم های باند باید سرگرم کننده باشند!
راجر مور تصمیم خودم برای بهترین باند است، با این حال نمیگویم که به همین دلیل از کانری متنفرم. کانری اساساً برای بخشی در اواسط دهه 60 با بخشهای خارقالعادهای مانند «انگشت طلایی» و «تو فقط دوبار زندگی میکنی» ساخته شد. با این حال، مشاهده میکنم که فیلمهای مختلف او تا حدودی تاریخگذاری شدهاند: «از روسیه با عشق» و «تندربال» بازنمایی کاملی از دو تا از طاقتفرساترین فیلمهای این مجموعه هستند، و اگر هر دو فیلم اصلی باندی بود که من تماشا کردم، به احتمال زیاد هرگز نمیتوانستم از سریال فرار کنم، هر چند که بعد از تماشای «زندگی کن و بگذار بمیرم» ابتدا مجبور شدم. البته، کانری جیمز باند خیلی بهتری بود، با این حال مور اجزای اساسی را در سریال قرار داد تا با استقامت آن همگام شود، و فیلمهای او شامل فعالیت بیشتر و قطعات طاقتفرسا کمتری بودند. آن دسته از طرفداران ادعایی که مخالف راجر مور بودند، باید به خاطر بیاورند که به احتمال زیاد این سریال برای او نبود، این سریال اساساً به همان اندازه که امروز به نظر می رسد مشهور و در حال پیشرفت نخواهد بود، و به همین دلیل است که بسیاری دیگر آن را انتخاب می کنند. او را به عنوان مورد علاقهشان.
من برای هر کسی که نیاز دارد به بینش باند دست پیدا کند تجویز میکنم تا اطمینان حاصل شود که «زندگی کن و بگذار بمیر» و دین بزرگ نمونه «مردی با تفنگ درخشان» را در خود بگنجانید. خلاصه، و همچنین اوراق بهادار کانری با فعالیت بیشتر و دو بهترین اوراق بهادار پس از دهه 1970 Daltons The Living Daylights' و Brosnans Tomorrow Never Dies'.
زندگی کن و بگذار بمیرم، من را به دام انداخت، و من مطمئن هستم که برای شما نیز همین کار را خواهد کرد!
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.