در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Millie 1931... لطفا منتظر بمانید ...
داستان زندگی میلی بعد از فهمیدن اینکه همسرش روابط پنهانی دارد به کلی تباه میشود.
Millie Blake در مورد انتخاب شوهرش بسیار مراقب است، اما این تضمین نمی کند که ازدواج به خوبی به دست می آید، و نه اینکه او خواهد شد.
دانلود فیلم Millie 1931 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در دهه 80 اریک بی. علاوه بر این، راکیم با ملودی رپ به نام "من جوک نیستم" ظاهر شد. این اصطلاح به یک عبارت معمولی در «هود» و در جای دیگری تبدیل شد. اساساً به این معنی بود که قرار نیست با من بازی شود. در صورتی که قرار بود کسی "شوخی نداشته باشد"، تشویق شدید بود. با او... یا دوباره با او مخالفت نکن.
میلی (هلن دوازده تریز) کاملاً جدی بود. من میلی را از همان ابتدا تا آنجا که ممکن بود دوست داشتم. او از سال 1930 تا دهه 60 کاملاً مستحکم ترین فرد زنی بود که در هر فیلمی پیدا کردم. او برای برخی دیگر از بازیگران زن در بسیاری از فیلمهای متفاوتی که از آن دوره دیدهام، عادی نبود.
میلی برای شروع به خانم دیگری شباهت داشت. جک میتلند (جیمز کریدور) به طور غیر عاشقانه از او خواستگاری کرد و او تصدیق کرد که انگار تصمیم دیگری ندارد. در زمانی که چهار سال و یک جوان بعد، متوجه شد که جک او را تضعیف می کند، میلی همیشه متفاوت بود. او ازدواجش را تمام کرده بود، اما قبل از پایان دادن به همسر جک. او آزاد بود، که برای آن زمان یک مورد منحصربهفرد بود.
بعداً ما میبینیم که میلی در ورودی یک ساختمان اداری کار میکرد و او مورد توجه و محبت هر مرد قرار گرفت. دو مرد به شدت فشار دادند، جیمی دامیر (جان هالیدی) و تامی راک (رابرت ایمز). تامی کسی بود که او انتخاب کرد، اما با او ازدواج نکرد. تامی باید بهترین تصمیم را می گرفت و درگیر می شد. پیشنهاد تامی این بود: "با من ازدواج نکن. من معتقدم چیزی باید ما را با هم نگه دارد." پاسخ میلی این بود: "اما تامی، عشق این کار را انجام خواهد داد. بقیه چیزها مهم نیست." چیزی که نشان میداد این بود که او با توجه به تعداد زیادی فیلمی که من دیدهام، درک بهتری از تحسین نسبت به خانمهای آن زمان داشت. به علاوه نشان داد که میلی برای تمسخر آداب و رسوم فرهنگی به طور شفاف مشکلی ندارد. دیدن آن غیرمعمول و احیاکننده بود.
میلی و تامی یک چیز قابل درک بودند، اما معلوم شد که تامی بزرگتر از جک نیست. او را نیز تضعیف کرد. مثل این بود که میلی یک چارچوب زمانی از قابلیت استفاده واقعی داشت. هر مردی تا زمانی که او را به دست آورد به او نیاز داشت، سپس باید ادامه می داد.
اگر رابطه ویران شده اولیه میلی را آزاد می کرد، رابطه بعدی او را به یک وحشی تبدیل می کرد. او مصمم بود که از مردان در هر نقطه و به هر نحوی که نیاز داشت، استفاده کند، بدون توجه به اینکه آیا آنها درگیر شده اند یا خیر. همچنین، به احتمال زیاد، او به شما میگفت.
هشت سال پس از جدایی او از تامی و حدود شانزده سال پس از جداییاش از جک، میلی به طرز محسوسی تثبیتتر شده بود، اما هنوز در حال پیگیری است، اما نه چندان. دختر او در حال حاضر شانزده ساله بود و یکی از تحسین کنندگان قدیمی او در حال حاضر چشمانش را به دخترش دوخته بود.
بله، به همان اندازه که به نظر می رسد تکان دهنده و طغیان کننده است.
شکارچی، جیمی دامیر، که قبلاً به او اشاره کردم، زمانی که میلی را به زور تعقیب میکرد، یک قطعه قدیمی برای ملی بود که او را در منطقه افراد مسن کثیف برای دختر میلی، کانی (آنیتا لوئیز) قرار میداد.
وقتی میلی شنیده بود که جیمی دلایل متفاوتی را در اطراف دخترش می بیند که او سخاوتمندانه، در عین حال سخت، از او درخواست کرد که از کانی دوری کند. جیمی قسم خورد که هیچ انتظار بدی از کانی ندارد و قول داد که خانم جوان را تنها بگذارد.
جیمی هم مانند همه شکارچیان دروغ گفت. یک شب از راننده اش خواست او و کانی را به کابینش در کشور ببرد. راننده دقیقاً متوجه شد که چیزی در آن وجود ندارد و به میلی زنگ زد. میلی همان کاری را کرد که یک مادر محکم، عزیز و نگران انجام می داد - او اسلحه گرم خود را گرفت و سوار تاکسی شد. همه چیز در نظر گرفته شد که نه سلاح گرمی به اندازه کافی بزرگ بود و نه شلیک کافی برای مقابله با جیمی. من فقط به این اعتماد داشتم که میلی برای فردی که تا این مرحله به آن رسیده بود و کار را کامل میکرد، بخش قدرتی خواهد بود. در مجموع، من باور نداشتم که او باید به محل جیمی برسد و پس از آن با سوختن، یا غش کردن، یا اساسا پژمرده رد شود.
با خوشحالی من، این اتفاق نیفتاد. وقتی جیمی اعلام کرد که کانی آنجا نیست، او در ورودی جیمی کتک زد و درخواست کرد که از طریق آن نقطه را بررسی کند. جیمی قبلاً کانی را کنار گذاشته بود و قصد داشت واقعاً میلی را از نگاه کردن به مکان خود باز دارد. وقتی میلی صدای کودکش را شنید، تمام چیزی که وجود داشت همین بود. یک گلوله بعداً جیمی کشته شد.
صرف نظر از اینکه میلی پس از کشتن جیمی چه اتفاقی افتاد، او یک افسانه بود. با فرض اینکه او اسیر شده باشد، با فرض فرار، در صورت گذراندن مدت در زندان و غیره. برای من فرقی نکرد او تایید شد، که بهترین بسته شدن بود، با این حال هیئت منصفه اصلی تایید کرد، نه میلی. او هیچ تاییدی نمی خواست. میلی به خاطر مردان مختلف، به طرق مختلف، غم و اندوه و عذاب را ادامه داده بود، بنابراین اعضای هیئت منصفه مطمئناً در موقعیتی نبودند که آنچه را که ملی در حال حاضر بود توصیف کنند. او محکم بود، او شجاع بود، او خودمختار بود. تا آنجا که ممکن بود خانم خودش بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.