در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Brain That Wouldn't Die 1962... لطفا منتظر بمانید ...
داستان فیلم در مورد یک دکتر می باشد که میخواهد بعد از مرگ دوست دخترش در تصادف اورا به وسیله ی عمل جراهی های ترسناک زنده کند و...
یک عنکبوت فضایی غولپیکر از آزمایشگاه ارتش میگریزد و به شهر لسآنجلس یورش می آورد. گروهی از دانشمندان مامور میشوند تا به کمک ارتش شهر را نجات دهند ...
یک دکتر جراح پس از آنکه دوست دخترش در یک تصادف کشته میشود ، سر او را زنده نگه میدارد و به دنبال یک بدن جدید برای او می رود
یک دکتر که در عمل جراحی مهارت دارد دوست دخترش را که در تصادف مرده بود را به طرز معجزه آسایی نجات میدهد و…
دانلود فیلم The Brain That Wouldn't Die 1962 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ایده خوبی است که من از کجا شروع به بررسی مغزی کنم که به سطل لگد نمی زند؟ شاید باید با گفتن اینکه واقعاً همان چیزی است که شما انتظار دارید، کار را شروع کنم.
این یک فیلم علمی تخیلی وحشتناک (و منظورم افتضاح!) در اواسط دهه 60 است (هر چند یکی از آن فیلمهایی است که بسیار وحشتناک است. خوب...تصاویر متحرک واقعاً عالی.) ما با دو متخصص در اتاق کار شروع می کنیم. هنگامی که آنها فعالیت را به پایان رساندند (بدیهی است که بدون خون!) و با دستان خود با صورت خود تماس گرفتند (که دقیقاً در داخل اندام های بیمار قرار داشت، اما مطمئن هستم که خوب است، درست است؟!) همسر دکتر بیل، جان، قدم می زند. با بیاعتنایی وارد اتاق کار میشویم و متوجه میشویم که آنها برای خانه روستایی خانواده یک خط مستقیم ایجاد میکنند.
دکتر. بیل و جان دیگرش در حال حاضر در حال رانندگی در خیابانی به سمت خانه به سبک مزرعه خود هستند. بیل از ناکجاآباد شتاب گیری را انتخاب می کند و چگونه می توانیم بفهمیم که او در حال شتاب گرفتن است؟ با عکس هایی از نمای متحرک و فشار پایش روی گاز. با این حال، در آن مرحله، او در کنترل وسیله نقلیه شکست خورده است! همچنین، ما چگونه در مورد این که شما پرس و جو می کنید، ایده ای داریم؟ ما تابلویی را می بینیم که "جاده پیچ در پیچ" را بررسی می کند و وسیله نقلیه در حال چرخش است (با استفاده از عکس هایی که اخیراً چند بار دیگر نشان داده اند.) در حال حاضر آنها تصادف کرده اند (و بیل از مسیری می افتد که به جایی که وسیله نقلیه نزدیک نیست پایین می آید. فرود آمد) و سر بریده همسرش را می گیرد (و انتظار می رود که از آنجایی که او چیزی پیچیده است که مانند توپ در دست دارد) چنین انتظاری را داشته باشیم، اما دوباره هیچ خونی بیرون نمی آید! در حال حاضر برای انجام یک نظرسنجی طولانی تا حدودی محدودتر. جان به «جان در تابه» تبدیل میشود (که هرگز در فیلم The Brain That Wouldn't Die به او اشاره نمیشود، بنابراین فکر میکنم طرفداران عاشق این نام را به او دادهاند) و بیل در حال حاضر در سفری است تا جان یک «جسم عالی» را پیدا کند.
ماموریت خود را با رفتن به یک باشگاه استریپر شروع میکند و صحنهای مختصر از برخورد یک رقصنده به زمین رقص با پخش موسیقی استریپر وجود دارد (که به همین ترتیب در کل فیلم در هر نقطهای که صحنهای وجود دارد پخش میشود. پس از آن بیل به سمت تعویض لباس استریپر برمی گردد، آنها با هم صحبت می کنند، یدا، یدا، یدا...حالا یک رقصنده دیگر که به بیل نگاه می کرد وارد می شود، آنها با هم بحث می کنند، بیل می رود و حالا دو استریپر می رود. مبارزه با گربه در مقیاس کامل.
خنده دار! این موضوع اصلی من از فیلم است زیرا بسیار پیش پا افتاده است و هیچ کاری برای انجام دادن آن با فیلم ندارد! خداییش و وقتی دعوای تند و زننده تمام می شود، یک گربه در پس زمینه ثابت می شود و صدای "میو" را می شنویم! در حال حاضر او در یک چالش لذت بخش است. آنها اعلام می کنند که پنج لذت برای ظهور وجود دارد. فقط چهار ظاهر می شود. یک بار دیگر بیهوده و احمقانه.
اکنون بیل در ماموریت یافتن یک دوست صمیمی است که "اسکار" دارد. او در محل او ظاهر می شود و هنرمندان عکاسی در آنجا هستند (درست است، مانند یک خانم که در حوالی عصر به تنهایی محافظت می شود، با لباس شنا، تنها در اتاق زیر شیروانی خود، با تعداد زیادی از مردان که از او عکس می گیرند!) او را به او نشان می دهد. جای زخم (که به نظر من اثری است که از چرت زدن بعد از بیدار شدن در اولین قسمت از روز میبینید). توسط مردی که به او اعتماد دارد، اما او تا آخر شب تنها با مردی که به ندرت به یاد می آورد بیرون می رود. او رها میکند، هیولا دور میشود (به هر طریقی او همبستگی را جمع میکند تا با برداشتن آن از میلههای ورودی، ورودی سخت باز شود. دکتر بیل کشته شد و در حال حاضر میتوانیم هیولا را ببینیم (موهای بازیگر آشکار است من فکر می کنم.) مزخرف دیگری که دیدم این بود که لب های بازیگر با کلماتی که گفته می شد مطابقت نداشت! این همان چیزی بود که انتظار داشتم، عالی بود، قهقه زدم، گریه کردم...خب در واقع نه. با این حال قهقهه زدم نمی توان منتظر ماند تا اقتباس MST3K را نیز ببیند! جان در یک دیش را گرامی داشتم! من فکر می کردم که او ارزشمند است (هرچند بسیاری او را تحقیر می کنند.) من اکنون به یکی از خودم نیاز دارم...
نکته تاسف آور واقعی این است که زمانی که این برای اولین بار تحویل داده شد، بسیاری از افراد به احتمال زیاد از آن شوکه شدند. آی تی. بعلاوه، برای آنهایی که نبودند، منظره بسیار زیبایی را در آنجا برای افرادی که حوصله شان سر می رفت، داشتند.
فیلم علاوه بر این، خود را به طور قابل توجهی بدتر جلوه می دهد که در تیتراژ پایانی عنوان غیرقابل قبولی را با آن به ثبت رسانده است. «سری که نمیمیرد» سپس، در آن نقطه، «پایان» زیر آن قرار میگیرد.
مطمئن نیستم به آن چه امتیازی بدهم، بنابراین به هیچ وجه به آن امتیاز نمیدهم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.