قرون وسطا. مرلین جادوگر به پسر بچهاى به نام « وارت » می گوید که او پادشاه قانونى انگلستان مى باشد و به او در رسیدن به مقامش کمک می کند...
پسر فقیری به نام آرتور با کمک جادوگری به نام مرلین در مسیر تبدیل شدن به یکی از محبوب ترین پادشاهان تاریخ انگلستان، قدرت عشق، مهربانی، دانش و شجاعت را می آموزد.
شمشیر در سنگ؛ انیمیشنی موزیکال فانتزی کمدی به کارگردانی ولفگانگ رایترمن است. در قرون وسطا، انگلستان پادشاهی ندارد و تا زمانی که کسی شمشیر فرورفته در سنگ را بیرون نکشد، انگلستان پادشاه نخواهد داشت. «وارث» (سورنسن)، فرزند خوانده «سراکتور» (کابوت) در جستجوی یک تیر گم شده به جنگل میرود و به کلبه «مرلین جادوگر» (سوئنسن) میرسد. مرلین تصمیم میگیرد تا با تبدیل کردن «وارت» به ماهی، سنجاب و پرنده، درسهای زندگی را به او یاد دهد…
پسر فقیری به نام آرتور قدرت عشق ، مهربانی ، دانش و شجاعت را با کمک جادوگری به نام مرلین در مسیر تبدیل شدن به یکی از دوست داشتنی ترین پادشاهان تاریخ انگلیسی می آموزد.
جادوگر بزرگ "مرلین" به پسری جوان که تصمیم دارد شاه آرتور شود آموزش می دهد...
در قرون وسطا انگلستان پادشاهی نداشت و تا زمانی که کسی شمشیر فرورفته در سنگ را بیرون نکشد، انگلستان همچنان بدون پادشاه میماند. پسربچه ای به نام آرتور قدرت عشق، محبت، دانش و شجاعت را از جادوگری مهربان به نام مرلین یاد می گیرد تا به پادشاه انگلستان تبدیل شود.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شعار همیشگی مرلین ، درست مثل مغز بیش از حد ،
واکنشهای اولیه نسبت به "شمشیر در سنگ" مرا متحیر کرد. چطور ممکن است چنین انیمیشن شاد و اصیل مورد انتقاد منفی این چنینی قرار گیرد؟ از آنچه خوانده ام ، هیچ چیزی در امان نمانده است: انیمیشن با کیفیت کارهای قبلی دیزنی مطابقت نداشت ، ساختار اپیزودیک به دلیل عدم وجود یک خط داستانی به یادماندنی یا یک آنتاگونیست مشخصاً مشخص شده ، نتیجه گیری ناامیدکننده ای را به همراه داشت ... در این لیست ایراداتی که من فقط با صدای وارت این مسئله را قبول می کنم ، هیچ چیز برای بازخرید فیلم به اندازه کافی لذت بخش به نظر نمی رسید: نه شخصیت عجیب مرلین ، نه شوخ طبعی ساخته شده از اشارات غیرمعمول غیر معمول ، حتی صحنه سرقت مادام میم که صحنه سرقت آن است.
خوب ، از آنجا که مرور درباره نظر دادن است ، من نظر شما را می دهم: "شمشیر در سنگ" قربانی یک سوگیری ناعادلانه بود که دائماً به معیارهای "عصر طلایی" دیزنی متکی بود ، در حالی که برای یک چیز ، این بود تلاشی قابل احترام برای فاصله گرفتن از فرمولهای معمول (و من کاملاً مطمئن هستم که بینندگان از قالب داستانی جدید لذت برده اند ، زیرا The Sword in the Stone یکی از بالاترین میزان فروش سال 1963 بود). و اکنون که این پنجاه سال وجود عدالت را نسبت به "شمشیر در سنگ" ادا کرد ، اکنون که ویژگی های متحرک دیزنی به اندازه کافی وجود دارد تا بتواند بین کلاسیک های غیر قابل انکار ، گوهرهای کم ارزش و آنهایی که قابل فراموشی است تمایز قائل شود ، من فکر می کنم همه ما می توانیم توافق كنید كه "شمشیر در سنگ" در همان لیگ "كتاب جنگل" یا "رابین هود" است كه همگی در آن پرانتز سرگرم كننده دهه 60-70 وجود دارد.
و این دقیقاً انیمیشن كوچك و معمولی مربوط به آن دوره است كه "شمشیر در سنگ" را به سطح جالب توجه تری می رساند ، بیشتر با توجه به داستان ، به عنوان همتای پروژه های جاه طلبانه مانند " زیبای خفته »، فیلمی از تصاویر خیره کننده اما مطمئناً از نظر داستان فقیرتر است. "شمشیر در سنگ" سفری آموزشی است که توسط مرلین جادوگر هدایت می شود ، ریش بلند ، کلاه نوک تیز آبی و روپوش بلند متعلق به بهترین نماد نگاری دیزنی است. شاگرد او وارت ، پسری دوازده ساله است که سرنوشت او تبدیل شدن به پادشاه افسانه ای آینده آرتور است. این مربیگری مراحل مختلفی را طی می کند ، با استفاده از جادو به عنوان یک وسیله جانبی اما هرگز به عنوان ابزاری مهم ، به منظور وادار ساختن زگیل از تمرین ، ارزش های محرکه جهان ما: فیزیک ، جاذبه یا بقا ، همه مواردی که " همه چیز دور می زند و بزرگترین درس همه این است که مغزها همیشه بر روی بدن پیروز می شوند.
این دوگانگی "مغزها بر سر شاخ و برگ" الگویی است که تمدن بشری را جعل می کند و قدرت پیشگویی مرلین به او اجازه می دهد اعتبار را بررسی کند از نظر او ، آنچه وارت فقط از طریق تجربه می بیند. The Sword in the Stone از پرچم های زیادی ساخته شده است که طی آن آرتور به حیوان تبدیل می شود. او به عنوان ماهی ، قربانی یک قلدر قورباغه گاو نر قبل از مقابله با یک پایک می شود ، به عنوان سنجاب ، ماده ای شیفته او می شود ، و درس مربوط به جاذبه زمین را به یک نیروی بسیار بیشتر تبدیل می کند. درس سوم شامل آرتور به عنوان گنجشکی است که یاد می گیرد با جغد مرلین ، ارشمیدس پرواز کند ، اما برخورد ناگهانی او با جادوگر مادام میم ، دشمن سلطان مرلین ، منجر به یکی از بزرگترین لحظات دیزنی می شود: دوئل جادوگری. این سکانس یک پیروزی خیال و انیمیشن است که با ترکیب یکدیگر ، تبدیل شدن هر دو شخصیت به حیوانات مختلف در حالی که از خصوصیات مشخص آنها محافظت می کند ، چشم نوازی می کند و نتیجه آن کاملاً این است که میم در نهایت "مرلین" را "گرفت" اما نه همان راهی که او در نظر داشت. br />
باز هم ، مرلین همیشه عقیده خود را اثبات می کند.
راز "شمشیر در سنگ" اساساً در فقدان نسبی آن در طرح و ساختار اپیزودیک است که تشکیل می شود. اساس مرلین. هر سکانس نه تنها پر از ارزش آموزشی و فلسفی است بلکه به عنوان یک لحظه عالی انیمیشن تنهاست. قسمت ماهی شامل اولین رویارویی آرتور با یک شکارچی غول پیکر و اولین فرصت برای استفاده از مغز او با تبدیل اندازه کوچکتر به نفع خود است. در این فرآیند ، از چهره ای قهرمانانه در شخصیت سرخپوشان ارشمیدس نیز رونمایی می شود. قسمت سنجاب ، پس از یک سری خنده ها که ناشی از سو mis استفاده مرلین با موجودی چاق مانند مانند ، سرانجام فرمول دیزنی را نشان می دهد که برای هر خنده ، باید یک اشک وجود داشته باشد. و حتی اگر "بامبی" یا "شیر شاه" نباشد ، در نتیجه قسمت سنجاب چیزی بسیار تکان دهنده و دل شکن وجود دارد ، حتی بیشتر به دلیل غیر منتظره بودن آن.
اما در فیلم The Sword in the Stone خنده هایی وجود دارد ، و بسیار زیاد ، "شمشیر در سنگ" پر از تجزیه و تحلیل ، از تعاملات بی ارزش بین مرلین و ارشمیدس ، که یک جفت عالی از "پیران بد خلق" را می سازند ، و برخی از صحنه های خنده دار مربوط به یک گرگ است که دارای کارتون مقاومت ناپذیر برادران وارنر است لرزش و چند آهنگ بسیار جذاب هستند که در نهایت هنگام لذت بردن از انیمیشن ، آنها را ناگهان زمزمه می کنیم. چه کسی می تواند در مقابل دیدن مبلمان مرلین که با یک قابلمه قند گرم مزاج قرار دارد مقاومت کند و بارها و بارها کاهش می یابد تا متناسب باشد در یک کیسه مسخره کوچک ، یا در ظرف هایی که به انگیزه همه این "Hockity-Pockity" یا "Higites-Figitus" شسته می شوند ، که به نظر می رسد پیشرفت "Bobbidi-Bibbidi" "سیندرلا" باشد؟
فیلم بی عیب و نقص نیست ، طنز این است که هرچه بیشتر آن را دوست داشته باشید ، بیشتر آن را تماشا می کنید و تعدادی انیمیشن تکراری یا تنبل کشف می کنید. اما "شمشیر در سنگ" به لطف استقلال از استبداد خط خط. مسلماً The Sword in the Stone همه نمونه های قدیمی دیزنی را در خود نشان نمی دهد ، میم آنتاگونیست اصلی است اما شرور بزرگتر از زندگی نیست که با یک مرگ شدید قلب روبرو شود. حتی پدر بزرگسال آرتور ، ایکتور قلب دارد و پسرش کی بیشتر از کمدی ضعیف و تاریک. بدون فراوانی آهنگ ، هیچ اوج به یاد ماندنی یا به جز از دوئل جادوگری و لحظه شمشیر جادویی ، اما علی رغم همه این عناصر از دست رفته ، "شمشیر در سنگ" ، با تفاوت خود ، خود را در میان به یاد ماندنی ترین کار از استودیوهای دیزنی با ارزش آموزشی ، فکری و فلسفی غیر قابل انکار نشان می دهد.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"شمشیر در سنگ" نسخه دیزنی افسانه آرتوریان است که از چهار کتاب اول ت. ه. اقتباس شده است. وایت از وقایع زندگی آرتور جوان قبل از سلطنت گفت. این همچنین آخرین فیلم انیمیشن بلند از کمپانی عمو والت است که قبل از مرگ او اکران شده است. علاوه بر این ، این اولین تلاش انفرادی ولفگانگ ریترمن است که بعداً فیلم های انیمیشن بزرگ دیگری مانند "کتاب جنگل" ، "آریستوکاتس" ، "رابین هود" و "نجاتگران" را کارگردانی می کند.
The Sword in the Stone در روز کریسمس سال 1963 ، تقریباً یک ماه به فردای ترور جان اف کندی در سینماها اکران شد. این لحظه تاریک در تاریخ آمریکا موازی قابل توجه و به موقع با فضای تاریک حاکم بر انگلیس به تصویر کشیده شده در فیلم The Sword in the Stone انیمیشن ایجاد کرد.
"شمشیر در سنگ" با مرگ یک وارث آغاز می شود پادشاه. یک شب در لندن ، یک نور اختری از آسمان به پایین می آید و شمشیری که در خود یک سندان قرار دارد ، به طرز مرموزی ظاهر می شود. روی این شمشیر (که بعداً به نام Excalibur شناخته خواهد شد) این کلمات نوشته شده است: "هر کس شمشیر این سنگ را بیرون بکشد و سندان به حق پادشاه متولد انگلستان باشد". با کسی که قادر به انجام این کار غیرممکن نیست ، انگلستان بدون پادشاهی باقی می ماند و دوره ای که اکنون به عنوان عصر تاریکی شناخته می شود آغاز می شود.
فیلم سپس به قهرمان بزرگ خود آرتور تغییر می کند که فقط یک ضرب و شتم ضعیف هوشمند با نام مستعار Wart (ریکی سورنسون). وارت با ورود به جنگل ، به معنای واقعی کلمه به خانه جادوگر قدرتمند و فرزانه ، اما غایب مرلین (کارل سوانسون) می افتد که در آنجا به عنوان یک زاهد با جغد حیوان خانگی تحصیل کرده خود ارشمیدس (جونیوس متیوز) زندگی می کند.
مرلین ، متقاعد شد که زگیل جوان به رغم آنچه ظاهر جسمانی او می تواند نشان دهد ، به آینده ای بزرگ منتهی می شود ، با تغییر دادن او به ماهی ، سنجاب و پرنده ، شروع به یادگیری او در مورد درسهای بزرگ زندگی به سبک او می کند. >
به طور کلی ، من می گویم که فیلم بد نیست ، اما خیلی هم عالی نیست. طرح به طور کلی کوتاه و به نوعی خالی است ، اما همچنین شامل برخی از گذرگاههای بیش از حد بی فایده است.
اما بدون شک این تصویر جاه طلبی های زیادی دارد و چیزهایی دارد که باید به آن نشان دهد حضار. در واقع ، "شمشیر در سنگ" یکی از آموزنده ترین فیلم های دیزنی برای بچه ها است ، نه تنها به دلیل تعداد درسی که می توان آموخت ، بلکه به دلیل وضوح و شخصیت مستقیم آنها است که آنها را آسان می کند برای درک و فهمیدن.
اما من دوست دارم وقتی پادشاه وارت می شود این درس ها بیشتر روی صفحه نمایش رفتار کنند. مرلین مشهور بودن و آینده ای روشن را به پادشاه جوان پیش بینی می کند ، اما پسر جوان ایده ای ندارد که چگونه یک کشور را اداره کند. در آن لحظه بود که باید درسهای آموخته شده ظهور می کرد و مرلین باید آنها را ذکر می کرد.
پس از همه ، ماجراهای وارت با مربی خود سه ویژگی مهم یک پادشاه خوب را به وجود آورد: خرد ، عشق و هوش بنابراین "شمشیر در سنگ" برای کودکان همان چیزی است که کتاب "شاهزاده" ماکیاولی برای بزرگسالان دارد.
متأسفانه ، حتی اگر آموزنده باشد ، "شمشیر در سنگ" امتیازات را از دست می دهد ظرفیت تعجب ، حیرت و سرگرمی. این انیمیشن اغلب خراب است و مجموعه ها به وضوح چیزی بیش از ورق های کاغذی رنگی ساکن نیستند که انیماتورها شخصیت های تلفن همراه را به داخل و خارج جریان می دهند. این یک فیلم رنگارنگ است ، اما لزوماً به معنای زنده بودن آن نیست.
و با این حال ، فضای تاریک فیلم نیز در ارائه منعکس می شود. برخی از افراد می گویند که اشکالی ندارد زیرا این تصاویر به اندازه کافی دوران و جامعه آن زمان را دوباره ایجاد می کنند ، اما فراموش نکنیم که ما در اینجا درباره یک فیلم کودک صحبت می کنیم. در چنین حالتی ، تصاویر تاریک (و نه چندان مورد توجه) ناامیدکننده ، کسل کننده و تماشای آنها بسیار لذت بخش نمی شود.
کمبود ظالمانه آهنگ های زنده نیز وجود دارد که برای موسسه بسیار بد به نظر می رسد مثل دیزنی. آهنگ ها آنقدر مورد توجه قرار نمی گیرند که به خاطر سپردن عناوین آنها تقریباً غیرممکن می شود.
با این وجود لحظات بسیار خوبی وجود دارد. جلسات تدریس در حالی که وارت به حیوان تبدیل می شود ، همراه با مرلین یا ارشمیدس ، سرگرم کننده است و به لحظات مهیج و خطرناکی منجر می شود ، جایی که هیجان برای هیچ کس وجود ندارد. بهترین لحظه دوئل جادویی بین مرلین و جادوگر مادام میم (مارتا ونت ورث) باقی مانده است ، جایی که دو حریف بی وقفه خود را به حیوانات مختلف تغییر می دهند و یک نمایش سطح بالایی می دهند که ما تماشاگران خوش شانس آن هستیم.
سه شخصیت اصلی نیز فراموش نشدنی هستند. تکامل روانشناختی زگیل کاملاً ملموس است. در آغاز می توانیم ببینیم که او تنبل ، دست و پا چلفتی و ساده لوح است ، اما در عین حال پر از پتانسیل است. و همانطور که یاد می گیرد ، شجاعت پیدا می کند تا با آموزگار فرزندخواندش سر اکتور (سباستین کابوت) و حتی معلم قدرتمند خود مرلین مقابله کند.
شعبده باز به عنوان شخصی عاقل ، اما غایب نیز معرفی می شود - ذهن ، که او را بسیار خنده دار می کند. متأسفانه ، او اغلب خود را به خاطر پیش بینی های آینده خود از دست می دهد ، که منجر به تجزیه ناخوشایند رقت انگیز و بحث های غیر جالب می شود.
ارشمیدس همچنین باهوش و مدبر است ، اما همچنین بسیار لوس ، بدبین و غالباً بسیار بدخلق است. این بدان معناست که ما به همان دلایلی که دوست داریم از او متنفر شویم ، باید از او متنفر باشیم. و برخلاف مرلین ، ارشمیدس ترجیح می دهد هر دو پا را روی زمین فعلی نگه دارد تا اینکه به آینده فکر کند.
"شمشیر در سنگ" یکی از بزرگترین فیلم های دوران حرفه ای دیزنی نیست ، اما با این وجود یک تصویر آموزنده و خنده دار باقی مانده است ، نوعی از کار که فقط والت و شرکایش می توانند انجام دهند.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من افسانه لرد آرتور را دوست دارم، این برای همیشه یکی از داستان های رویایی شماره یک من بوده است. احتمالاً یکی از دلایل این است که آن را برانگیخته میکند، این که در همه ما اهمیتی وجود دارد.
این یکی از فیلمهای شماره یک من است که باعث نشاط من شده است و همانطور که فهمیدید، یادگاری از تجربه بزرگ شدن من است. من The Sword in the Stone را در 7 سالگی دیدم، آن زمان آن را دوست داشتم و حتی در بزرگسالی دوستش دارم. The Sword in the Stone نیز من را با افسانه لرد آرتور آشنا کرد، بنابراین اگر برای The Sword in the Stone نبود، هرگز از داستان خبر نداشتم.
نمی توانم بگویم، من عاشق آن هستم داستان، مستقیم و اساسی است اما به همین دلیل آن را دوست دارم. سرزندگی به اعتقاد من به طور کلی عالی است، هیچ چیز کاملاً پیشرونده ای نیست، به جز اینکه در ثبت یک دوره زمانی در یک خاطره دور فوق العاده است و حرکت شخص قوی است. موسیقی عالی است، دقیقاً مهم نیست که به نظر من کدام نقطه ضعیف فیلم است، فکر میکردم موسیقی جدا از هم در افشای Excalubur بود که معتقد بودم لحن اخروی جالبی داشت. به هر حال این کاستی از واقعیت بهره میبرد، واقعاً تعداد زیادی از موسیقیها وجود ندارد که من با آنها خوب باشم، زیرا من علاقهمند به موزیکال نیستم.
شخصیتها قوی هستند، آرتور یک منصف است. قهرمان، چیز زیادی برای گفتن در مورد او لانگ شات معمولی او نیست، اما آنچه او را وادار می کند یک قطعه از هم جدا شود، واقعیتی است که او متفکر است. این شخص اساساً به چپ و راست پوو میشود، از بداخلاقی خواهر و برادرش گرفته تا میزان تعهداتی که بر دوش او گذاشته شده است. من می دانم که چنین فکری وجود دارد مانند نشان دادن یک تعهد جوان، با این حال تمیز کردن که به نظر می رسد سه انبوه ظروف کمپرسی به صورت دستی است، این به سادگی بیش از حد است. این به سادگی باعث می شود که باور کنیم آرتور باید در پایان پیروز شود.
اما، سه نفری که از هم جدا هستند مرلین، ارشمیدس و لیدی میم هستند.
مرلین اساساً یک مربی است اما یک مربی بزرگ است. او چند خط خارقالعاده دارد، اما من دوست دارم که او تا حدودی بیتفاوت است، همانطور که میتوانیم بدون توجه به استودیوی او که به سادگی بسیار شبیه ذهن او به نظر میرسد، بینظیر است. یا جغد او باهوش است و به طور مداوم در تلاش است تا همه چیز را متعادل نگه دارد. به سادگی جالب است که مرلین چقدر ناراحتی به او می دهد، زیرا همه چیز از کنترل او فرار می کند.
خانم میم او یک نفرت انگیز سرگرم کننده است که تا حدودی یک بدجنس بود که ناگهان پرید. او به سادگی یک جادوگر دیوانه است، او واقعاً هدف چندان قابل توجهی ندارد، به استثنای یکی از مرلین که به هر حال هدف عادلانه اوست.
من واقعاً این و آن طرف را در میان دوست دارم. آرتور و مرلین که سرگرم کننده است اما علاوه بر آن قابل توجه و تماس است. این شبیه به دانل و میوگی در "بچه کاراته" است، همانطور که میوگی به دانل کاراته نشان می دهد و علاوه بر این روش های استدلال زندگی را به او نشان می دهد. مانند مرلین که آرتور جهان را به تصویر می کشد، او واقعاً به او کمک می کند تا به خودش اعتماد کند.
یکی از جانشینی های شماره یک من و یکی از مبارزات شماره 1 من، دوئل مسحور کننده بین هر دو است. مرلین و لیدی میم. این یکی از ترککنندهترین، خندهدارترین و دیوانهکنندهترین دعواهایی است که در هر مقطعی دیدهام. طبیعتاً یک دور کارت بالا است زیرا هر دوی آنها در تلاش هستند تا به حیوانی تبدیل شوند که می تواند دیگری را تحت تأثیر قرار دهد. آنها به طیف گسترده ای از موجودات و همچنین حیوانات خاصی تبدیل می شوند که در تخیل وجود ندارند.
یکی دیگر از محبوب ترین گروه ها آشکارا افشای Excalibur است (که به اعتقاد من یک طرح لذت بخش از شمشیر) و بیرون آمدن از آن. به نوعی، داستانی که من عموماً احساس میکردم به همین ترتیب یک داستان مسیحی بود، زیرا آنها درباره اعتماد به نفس بودند. مشکل آرتور این بود که او هرگز واقعاً در خود سهام قرار نداد یا اهمیتی وجود داشت. توجیه او برای بیرون کشیدن تیغه کمک کردن به کسی بود، او با شب این کار را برای بار دوم انجام می دهد زیرا کار درستی بود. برای من اینها توضیحات قابل تاییدی هستند که پشت تیغه طولانی است، در واقع لزومی نداشت که روی قدرت واقعی تمرکز کنیم، اما دنیای ماورایی. روح آرتور محکم بود، زیرا او هوس نداشت تا سگ برتر یا یک میل خودپرستانه دیگر باشد، اما اساساً برای گرفتن بهترین تصمیم که من احساس می کنم قدرت اعتماد به خود را دارد، و با این نوع اطمینان می توان به همه چیز دست یافت، جز اینکه به طور خاص همان چیزی باشد که آنها می توانند باشند. حق داشتن را دارند.
این فقط یک شمشیر نبود که آرتور بیرون کشید، اما واقعیت در رابطه با خودش و اهمیت خودش، اهمیتی که در هر یک از ما وجود دارد.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من این تلاش دیزنی در سال 1963 را در طول تجربه بزرگ شدنم در دهه 90، بارها و بارها تماشا کردم (همانطور که با چند فیلم دیگر دیزنی که دیدم، چه قبل از مرگ والت دیزنی در سال 1966 یا بعد از آن)، به عنوان اکثریت قریب به اتفاق آنها. ، من به وضوح از آن بسیار خوشحال شدم. من به فیلم های مختلف دیزنی که در سال های جوانی دیده بودم بازگشته ام، با این حال تا عصر قبل بود که بالاخره فرصتی برای بازدید مجدد از "تیغه در سنگ" پیدا نکردم، احتمالاً از زمانی که در مقطعی جالب بود. چند لحظه پیش. در واقع، شاید در دوران جوانی تا حدودی بیشتر از آن لذت میبردم، اما بازگشت به آن پس از مدتها بدون شک مرا به شدت ناامید نکرد.
در بریتانیا مدتها در گذشته، پس از حاکم گرد و غبار را گاز می گیرد، شمشیری در سنگی ظاهر می شود، با پیامی که روی آن نوشته شده است: "کسی که این شمشیر از این سنگ و بلوک آهنی را بیرون بکشد، به حق خداوند به دنیای انگلستان آورده شده است." به طرز غم انگیزی، هیچ کس در مورد بیرون آوردن تیغه چیره نمی شود، بنابراین مدت زیادی از آن غفلت می شود، و بریتانیا بدون ارباب اتفاق می افتد. پس از این، بریتانیا در وضعیت آشفتهای قرار میگیرد و جادوگری به نام مرلین، که در جنگلی با جغدی سخنگو به نام ارشمیدس زندگی میکند، متوجه میشود که به زودی یک بازدیدکننده مبهم و مهم به آنجا خواهد آمد، بچهای در حدود یازده یا دوازده سال سن. این بچه در نهایت آرتور (با نام مستعار مول)، ولگردی است که در کاخ سر اکتور زندگی میکند و میخواهد به دستیار خواهر و برادر تشویقی بداخلاقش، سر کی، تبدیل شود. در هر صورت، مرلین میبیند که آرتور میتواند با تحصیلات بیشتر (که بچه زیاد از آن برخوردار نیست) وجودش را بیشتر کند، بنابراین با استفاده از قدرتهای طلسمشدهاش شروع به آموزش به او میکند تا او را به انواع مختلفی از حیوانات تبدیل کند و از او استفاده کند. او در تعهدات با این وجود، در طول چرخه، آرتور در برخی موارد با مشکلات بیشتری روبهرو میشود، و ممکن است همه چیز دقیقاً آنطور که مرلین در ابتدا فکر میکرد پیش نرود. من به خصوص با احتمالاً پایه های جنگلی خیره شده بودم. به همین ترتیب، طنز زیادی وجود دارد، به ویژه در مورد مرلین و بخشی از نارضایتی ها، شیرین کاری ها و غیره او. طنز در فیلم The Sword in the Stone زمانی شروع می شود که مرلین ظاهر می شود و با چاه بیرونی مشکلی را تجربه می کند. از آن نقطه به بعد، شخص خنده های بسیار بیشتری می خندد، به عنوان مثال، وقتی ظروف را به موزیک می شویید که در هوا شناور می شوند (که واقعاً وقتی سر اکتور را می بیند، بیرون می ریزد و باعث می شود که دره های سرگرم کننده ای را تحریک کند). بخشی که او و آرتور سنجاب هستند و سنجاب بزرگ اجازه نمی دهد مرلین باشد و غیره. من بخشی از اینها را خنده دار می دیدم! ارشمیدس نیز میتواند با حالت شدید و ناخوشایند خود خندهدار باشد و برخی از شخصیتهای مختلف در برخی موارد به طنز نیز میافزایند، به عنوان مثال، یک جادوگر زیر دست به نام لیدی میم که بعداً در قسمتی از فیلم ظاهر میشود. علاوه بر طنز، چند عکس فوری از تنش نیز وجود دارد، برای مثال، جانشینی با مرلین و لیدی میم که در رقابتی خطرناک با جادوگری خود درگیر میشوند، و همچنین لحظاتی واقعاً بدبختانه یا تماسی.
از میان تمام فیلمهای بلندی که والت دیزنی در حرفهاش ارائه کرد، «شمشیر در سنگ» بدون شک یکی از رایجترین فیلمها نیست. در حقیقت، به هیچ وجه، شکل یا شکلی به اندازه «سفید برفی و هفت کوتوله»، «پینوکیو»، «پیتر پن»، «یک 101 دالماسی» و دیگرانی که عموماً به عنوان آثار هنری مورد ستایش قرار میگیرند، معروف نیست. در هر صورت، این به این معنی نیست که یک مورد وحشتناک است. ممکن است کمی شبیه اکثر فیلمهای دیزنی نباشد، و دقیقاً واقعاً برجسته نباشد، اما با مزایایی که در آن یافتم، فکر میکنم که بسیار نادیده گرفته شده است، و شایستگی توجه بیشتری را دارد، بنابراین اگر ندیدهاید ممکن است به احتمال زیاد نیاز به بازگویی منحرف کننده داستان نقطه شروع حاکم آرتور، با توجه به کتاب T.H. سفید. در هر صورت، مطمئناً بهتر از آخرین فیلم حاکم آرتور که من تماشا کردم، «یک جوان در دادگاه لرد آرتور» محصول 1995، یک فیلم نسبتاً درهم و برهم و غافلگیرکننده واقع گرایانه دیزنی که شایستگی عدم قدردانی انتقادی آن را دارد.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با توجه به دیزنی نمونه، تیغه در سنگ به طور معمول نادیده گرفته می شود در مقابل تخلیه های مختلف دهه شصت. حتی یک نفر در اینجا به گونه ای از نماد نگاری که تعداد قابل توجهی از شخصیت های دیزنی دارند، با استثنای مرلین قابل تصور نبوده است. هیچ حقارت نمونه ای وجود ندارد و مناقشه کاملاً آزاد و کم است. صرف نظر از این، من فکر میکنم که فیلم نسبت به آنچه که معمولاً دریافت میکند، شایستگی عشق بیشتری را دارد. این یک فیلم دیزنی خارقالعاده نیست، بلکه یک فیلم قوی با صحنههای واقعی است.
با این وجود، تأثیر دیزنی در The Sword in the Stone بسیار پراکندهتر از هر یک از فیلمهای گذشته است. این افتضاح است زمانی که فیلم شما در حال مدیریت دوران پیری لرد آرتور است که همه چیز برابر است. آرتور ما در این داستان به شدت برای ما جذاب است که واقعاً ظرفیت واقعی او را بخریم، و مرلین، هر چند حماقت فوقالعاده، تقریباً بدیهیترین آموزگاری است که شما ممکن است در واقع به او بسپارید (یکی از تصاویر او طبق همه نظر است. به طور مداوم از جادوگری برای انجام کارهای خود استفاده کنید ... درخشان). اپیزودهای مختلف در بیشتر موارد به جز دنبال کردن صحنهها و تقلید هجو، چندان هم ارزشی ندارند. با توجه به اینکه ما در حال مدیریت شخصیت تثبیتشدهتری نسبت به پینوکیو هستیم، واقعاً افتضاح است که پینوکیو نیاز به مدیریت موانع بسیار وحشتناکتر و نگرانکنندهتر از وارت داشت.
اگر، با این وجود، ما به یاد نمیآوریم که اینطور نیست. این یک داستان باورنکردنی و تمرکز بر روی قطعات منحصر به فرد، لذت بخش است. برنامه ریزی عاقلانه، این 101 Dalmations نیست، بلکه همچنان با برخی از تصاویر و لحن های اقتباس شده باورنکردنی انباشته شده است. میلت کال چند کارتون مستقیم با مرلین انجام میدهد و بهویژه در استفاده از دستهایش بهشدت موفق میشود (تصویرگران توجه داشته باشند... کال متخصص آن زائدهای بود که ترسیم آن سخت بود). یک تصویر خارقالعاده دیگر از درول در کاراکتر گرگ برایان سیبلی وجود دارد که کاملاً بیمعنی است و باید از آن بیرون کشیده میشد، اما آنقدر خلاقانه استفاده میشود که من به هیچ وجه از او ناراحت نیستم. من فکر می کنم چیزی شبیه به مادام میم، که دوباره یک نیاز واقعاً سوال برانگیز را برآورده می کند (به یاد بیاورید، مول جوانی، در صورتی که کسی به شما توهین کند ... به طرف آنها افسون کنید) اما طبق ترجیحات خودش بسیار سرگرم کننده است.
با این حال، من این اعتراض را به جانشینی سنجاب ندارم، که شاید بهترین صحنه در هر فیلم دیزنی باشد. علاوه بر این واقعیت که این یک نمونه فوقالعاده از همکاری سوار شدن و حرکت است، واقعاً نشان میدهد که چگونه میتوان یک تقلید واقعی واقعی را با یک پیام قوی تنظیم کرد... چیزی که نمونههای مختلف مرلین میتوانند آن را به همراه داشته باشند. توماس سرراست بخش بزرگی از این صحنه را انجام داد، و این تصویری خارقالعاده از حرکات دردسرساز است که با احساس سنگین وزن از آن مراقبت میشود (یکی از همکاران تصویرگر من در حین انجام برخی کارها آن را روی آیپاد خود پخش میکند، و زمانی که مقدار آن را مطرح کردم. من از آن صحنه لذت بردم که او قبل از تخریب پاسخ داد: "بله، خیلی زیباست." از این داستان به سادگی چیز زیادی برای آن وجود ندارد. در نقطه ای که مرلین به سمت انتها می رود، شانه هایمان را بالا می اندازیم و نمی توانیم به این فکر نکنیم که چرا باید صادر شود. مول هیچ چیز را یاد نمی گیرد، در واقع، علاوه بر این در چند مورد. فیلم بسیار قابل تماشا است، اما چیز دیگری نیست. عجیب است، من تصور می کنم که صحنه های تغییر احتمالاً بر برخی از کارهای اوسامو تزوکا (مانند بودا) تأثیر گذاشته است، اما او در ارتباط با توسعه شخصیت به طور قابل توجهی قوی تر بود. در صورتی که Blade in the Stone نیز همین کار را انجام می داد، می توانست یک فیلم فوق العاده و غیرمعمول دیزنی دیگر باشد، در مقابل مجموعه ای تا حدی ولرم از صحنه های قوی. در هر صورت، به نظر من در این سطح دست کم گرفته شده است.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بیایید به اواسط دهه 1960 برگردیم. آخرین باری که والت دیزنی تلاش کرد تهاجمی باشد، با «زیبای خفته» در سال 1959 بود، و آن فیلم یک فیلم برنامهریزیشده بزرگ بود که به خوبی شناخته شده بود، اما نتوانست هزینههای دیوانهکنندهی ساخت را جبران کند. والت دیزنی مانند زمانی که جنگ بزرگ دوم استودیو را تا مرز فروپاشی پیش برد، شکست خورد. دیزنی شروع به از دست دادن علاقه خود به حرکت کرد، و پس از یک بازی ناگوار برای "Chanticleer" (که باید فیلمی که دیزنی جان بخشیده است)، دیزنی آماده شد تا آن را برای همیشه کنار بگذارد. همه چیز برابر است، تحولی سریع در T.H. فیلم "تیغه در سنگ" ساخته وایت در مرحله تولید قرار گرفت.
این بار یک رئیس (ولفگانگ ریترمن) با فیلم کار کرد و آن را با مقدار کمی پول نقد تحویل داد. با این حال، دوباره Xerography استفاده شده برای فیلم گذشته، "One 101 Dalmatians"، صرف نظر از روشی که والت نتوانست آن را تحمل کند، مورد استفاده قرار گرفت. این فیلمی نبود که گروه دیزنی با آن سرگرمی زیادی داشته باشد و بدون شک می توان گفت.
داستان مجموعه ای ترکیبی است، فقط قسمت های زیادی از مرلین است که چند نمونه را به نمایش می گذارد. لرد آرتور جوان آنها تقریباً به هم چسبیده اند و این متناقض است. داستان کم عمق است و در حال تمام شدن است ناگهان ظاهر می شود. بهترین عملکرد خود را برای شنا کردن در طول 79 دقیقه فیلم می دهد. خوشبختانه فیلم جذاب است. شخصیت ها دوست داشتنی و جذاب هستند. صحنه فوقالعادهای وجود دارد که مرلین و بانوی مضطرب حقیر در دوئل جادوگر شرکت میکنند. قطعات جالبی مانند گرگ به سبک Wile E. Coyote وجود دارد که تلاش می کند آرتور را بخورد و به طرز بدی به آن ضربه می زند. صحنهای که مرلین و آرتور به ماهی میروند، در کنار صحنهای که در آن سنجابها هستند، سرگرمکننده است.
ملودیها هم خوب هستند. "What's What Make's The World Go 'Round" به احتمال زیاد نقطه کانونی است، در حالی که "Higgitus Figgitus" یک شادی واقعی است. متأسفانه آهنگ لیدی میم آنقدرها هم بی نقص نیست. آهنگ اولیه نیز ستودنی است. تا این مرحله، یک داستان ضعیف، دقایق جذاب و آهنگ های عالی وجود دارد. چیز دیگری مد نظر دارید؟ جنبش. اگرچه افتضاح نیست، سبک زیراکس گاهی اوقات برای محیط میانسالی کوتاه می آید. واقعاً با فضای امروزی «One 101 Dalmatians» مطابقت داشت، اما اینجا چندان خوب نیست.
«شمشیر در سنگ» مطمئناً فیلم وحشتناکی نیست، اما هنوز داستانی ضعیف دارد. بخشهایی از قدرت، موسیقی متن فوقالعاده، شخصیتهای جذاب و به طور کلی احساس حماقت را در خود دارد. این یکی از فیلمهای دیزنی «سرگرمکنندهترین» است، اما یک اثر هنری جدی نیست. دیزنی پس از اجرای ولرم صنعت فیلم هرگز واقعاً به The Sword in the Stone اعتماد نکرد، و این یکی از فیلمهای اصلی دیزنی در ویدیوی خانگی بود که آنها شروع به اجرای جالب آثار هنری جدی کردند. آنها هنوز هم فیلم را با طرحهای ویدیوی خانگی دوباره منتشر میکنند، زیرا تا حدودی فروش خوبی دارد. به طور کلی، نه وحشتناک اما باورنکردنی نیست. با این حال، درگیر.
دانلود فیلم The Sword in the Stone 1963 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من این را در میان دیگر فیلمهای دیزنی که در دوران دبیرستان دیدم (به هر حال بخشی از آنها) و آنهایی که در تلویزیون غیرلینکی پخش میشدند، دیدم. چند سال پس از این واقعیت، مدتی قبل این را در یوتیوب دیدم و مدتی متعاقب آن، به خرید نسخه تکراری از نسخه بزرگداشت 45 آن فکر می کردم و نیاز داشتم. من بالاخره در ماه گذشته این کار را انجام دادم و دیدن آن به طور مداوم فوق العاده است. من هرگز به اندازه برخی، برخی دیگر از نکات برجسته دیزنی به آن فکر نکردم یا روی آن تمرکز نکردم، اما در حال حاضر تصور میکنم باید قبول کنم که این یکی از اشتباهترین موارد است.
بچه ای به نام آرتور (با نام مستعار مول) این فانتزی را دارد که یک روز به یک دستیار تبدیل شود. با این حال، با ناراحتی او از اینکه او به چیزی بسیار برجستهتر ملزم است، یعنی لرد جدید انگلیسی بودن، موقعیتی که بعداً از پدر مرحومش به دست میآورد (علیرغم این واقعیت که در این زمینه تازه کار است و هیچ چیز دیگری ندارد. با توجه به آشنایی با تعهدات یک حاکم، مول چندان مطمئن نیست که آماده است). این زمانی اتفاق می افتد که او به طور موثر تیغه اسیر شده را از سنگ بیرون می آورد. با توجه به این که او فرزند اوست و در نهایت جایگاه خود را به دست می آورد، به نظر می رسد که مشروع باشد. در هر صورت، قبل از آن، در حالی که برای بازیابی یک تیغ دیگر در جنگل برای خواهر و برادر پرورش یافتهاش «کی» میرود، بر روی یک خانه ییلاقی میدود که در آن جادوگر بزرگ، مرلین، و جغد بسیار باهوشش، ارشمیدس را ملاقات میکند. مرلین خود را به عنوان مربی وارت معرفی میکند و تأکید میکند که مغزهای مورد استفاده در ارتباط با تمرین، اولویت بالاتری نسبت به استحکام دارند. The Sword in the Stone دقایق بسیار هیجان انگیزی دارد، به عنوان مثال، مول با کمک جادوگری مرلین حال و هوایی از موجودات مختلف بودن را دریافت می کند، مرلین درباره چیزهایی که از سفرهای زمانش در راه است (که به هر کسی از او منتقل می شود، بحث می کند. زمانی که سعی میکند در مورد آنها گیج یا گیجشده معنا پیدا کند) و احتمالاً معروفترین ثانیه، به احتمال زیاد نه معتبرترین ثانیه، دوئل جادوگر در میان مرلین و جادوگر بانوی دیوانهوار میم.
من هرگز منبع اصلی را که نظر دیزنی را برانگیخت نخواندم، با این حال کمی خواندم که در تضاد بین این و T.H به آن اشاره شده است. کتاب سفید، که این شکل بیشتر منحرف می شود. علاوه بر این که من هرگز منبع اول را نخواندم، مهم نیست و فکر نمیکنم که این کار را انجام دهم. از آنجایی که دارای مقدار زیادی از آن است، آن را بدون توجه به چیزهای مختلف هنوز قابل توجه می کند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.