در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The White Meadows 2009... لطفا منتظر بمانید ...
رحمت که به نظر انسانی امروزی می رسد در واقع موجودی افسانه ای است و به کار جمع کردن اشک مردم مشغول است و.
از رحمت خواسته شده تا با ساکنان این جزایر دیدار کند تا اشک های آنها را جمع کند. اگرچه سال هاست که مردم اشک های خود را به رحمت می دهند، اما هیچ کس دقیقاً نمی داند که او با آنها چه کرده است.
دانلود فیلم The White Meadows 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمبرداری شده در جزایر دریاچه ارومیه ایران، منطقهای که بهخاطر تحولات نمکیاش شناخته میشود. داستان اخلاقی افسانهای و فولکلور رسولاف به همان اندازه که برای روح شما ارزش دارد، چشم را مجذوب خود میکند. فیلمی که بیتردید افراد دوست دارند در آن به عنوان پیشنهادی فیگوراتیو به استان سیاسی-اجتماعی کنونی ایران (به صراحت نزدیک به دورترین مرزها و نوجوانان) فکر کنند، به دلیل ابهام عمدی The White Meadows بسیار بیشتر است. رسول اف که تصاویرش را به قدری تاریک نگه می دارد که از کارشناسان غرورآفرینی مثل من و همچنین کنترل های ایرانی دور بماند، اما هرگز آنقدر تیره نیست که فیلم را نابود کند. نگاه انسانگرایانه رسولاف و ابراهیم غفوری، فیلمبردار و ابراهیم غفوری، ماهرانه از ابهامات «هنرمندانه» و همچنین وزن عبوسی که یک فیلم «سیاسی» میتواند به همراه داشته باشد، دور میماند و متعاقباً به راحتی به فیلمی دست مییابد که با چیزی کلی ارتباط برقرار میکند، در حالی که در جامعه پیچیده باقی میماند. پازلهایی که در داستانهای غمانگیزش از انواع شرایط انسانی اساسی است و از نظر سینمایی در استفاده غفوری از صحنههای عادی برای ساختن دنیایی که واقعاً نیمهتاسیس شده است، تماشایی است. حس اثیری فیلم توسط صحنه داده میشود: مه، آب، بازتابها، جزایر تند سفید کسلکننده که همگی خط میان نمای نزدیکتر و آسمان را پنهان میکنند، کشتن خط افق ایجاد دوگانگی از حضور بالقوه برای فانتزی رسولاف حیاتی است. ایجاد. نتیجه ای که حکایت از تئو آنجلوپولوس دارد. The White Meadows حول محور رحمت حاذق (با بازی حسن پورشیرازی) میچرخد که پالت خود را از منطقه قدیمی به منطقه محلی میبرد و اشکهای آشفتهای را جمع میکند که برای توضیح اشک میریزند و به آرامی در مورد آداب و رسوم مختلف شهادت میدهند. ، تمرین ها، تصورات و داستان های عجیب و غریب از صعود غیرقابل توضیح دریاچه در شوری. یکی از ابهامات کانونی دلیل این است که رحمت اشک را جمع می کند - به نظر می رسد هیچ کس از آن آگاه نیست. به یاد ماندنی ترین توقف او جزیره ای است که در آن یک بانوی جوان جذاب و جوان پسندیده است. این واقعیت که او کشته شده است، آن را توصیه می کند. یکی از مردان گفته است که او بدن خود را به گونه ای حرکت داده است، آنقدر زرق و برق دار که حتی فکر نمی کند دیگر بین آنها زندگی کند. رحمت اشکها را جمع میکند و از او میخواهند که جسد را از بانوی جوان بگیرد و به اعماق دریاچه بیاندازد، زیرا عظمت و جنسیت او تا حدی استوار است که از اینکه مردان مذکر منطقه او را کشف کنند میترسند. بدن و نادیده گرفتن او رحمت موافقت می کند و به دنبال پارو زدن به اندازه کافی دور از علاقه جزیره، او را بهتر می کند و باید بفهمد که واقعاً این بانوی جوان چقدر دوست داشتنی است، اما با افشای جلد، به دنبال یک بچه دبیرستانی به نام نسیم (یونس غزالی) می شود. که به خصوص زنده است و مانند رحمت ترسیده است. نسیم از رحمت میخواهد که با رحمت ارتباط برقرار کند و او فقط باید پدر گمشدهاش را پیدا کند. رحمت با شور و اشتیاق تسلیم می شود، تا اینکه نسیم اقداماتی را انجام می دهد تا به جزیره نشینان بفهماند که رحمت باید بالای سر بانوی جوان مرده بنشیند. رحمت موافق است به شرطی که نسیم ادعا کند فرزند کم شنوای او است تا دیگر منطقه جزیرهنشینان به رحمت که مدتهاست اشکهای رقتانگیز را جمع میکند، شک نکند. در یکی از شهرها، خجتش (امید زارع) خردسال، با تردید با ظروف شیشهای پر از بدبختیها و اسرار مردم شهر میشود. افسانه این است که کانتینرها را باید در قسمت پایین چاهی نه چندان قبل از طلوع فجر به دستان پیکسی رساند، اما وقتی ساکنان در سرنای کامل فهمیدند که خجاتش به موقع برنمیگردد طناب او را قطع میکنند و او را به سمت مرگ رها میکنند. . واقعاً همین الان است که معلوم میشود بهویژه از رسولاف و شیوهای که او این افراد را به تصویر میکشد خیره میشود، نه با کینه توزی و خودبزرگ بینی، بلکه با نگاهی عینی بشردوستانه، که احیاکننده است و راه اصلی فیلم است. به روشی که انجام می دهد غالب شود. در جزیرهای دیگر، باکرهای جوان را «عروس دریا» میکنند و رسماً به دریا واگذار میشود. او گریه میکند و فریاد میزند و از رحمت کمک میخواهد، اما او نمیتواند مداخله کند، اما نسیم که از تلاش برای نجات بچه کوچولو بدون هیچ نتیجهای بسیار خسته شده است. او گرفتار شده و تقریباً تا سر حد مرگ کتک خورده است. فقط از طریق رحمت است که در موقعیت های اطرافش پویا می شود که نسیم را از گذر سریع نجات می دهد. بسته شدن که خراب نخواهد شد، اساساً به اندازه شروع گیج کننده است، در حالی که غفوری، از طریق کلوزآپ های واقعاً گویا یا فرصت های دور دست و پا زدن قایق رحمت به تدریج در میان آب های گیج کننده مانند شکلی عجیب از Waterway Styx یا غمگینانی که به وضوح جزایر نمکی سفید را لک میکنند، با عالی و شبح هر قطعه همراه میشوند تا زمانی که اعتبارات پخش شود، همه در یک برنامه هزینه محدود و محدوده ناچیز، هرگز از حمایت از زبان افسانهای که رسول اف با این دقت و با این وجود معمولاً در میان ابرها ساخته است غافل نمیشوند. آبهایی که با هر یک از گروه های مردم نمک تلاقی می کنند.
دانلود فیلم The White Meadows 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«چمنزارهای سفید» ساخته محمد رسول اف اثری بزرگ است که جایی در پوست شما پنهان می شود و حافظه شما را برای مدتی عذاب می دهد. داستان اخلاقی فیلم مشتی به شکم است، نمادی از تعالی غیرقابل غلبه و خط داستانی یک گشت و گذار انسان شناسانه در تجسم واقعی نظم های اجتماعی انسان است. شخص بنیادی سوال برانگیز فیلم رحمان برای ناظر یک قایق را ذخیره می کند. ناظر به دنبال او، اشک های مردمی را که بی سر و صدا زیر آب می روند، جمع می کند و در تحقیقی حیرت آور از پریشانی انسانی غوطه ور می شوند. در قایق رحمان از جزیرهای به جزیره دیگر شناور میشود و مراسم، آداب و رسوم و تصورات عجیب و غریب جامعهای مبهم، هر چند از نزدیک آشنا را مشاهده میکند.
هنر، به عنوان هر فعالیت انسانی، مستلزم آمیختگی ابزارهای ناچیز است. انجام محترم بسته می شود. رسول اف به عنوان دکور فیلمش دریاچه دریاچه در شمال ایران را انتخاب می کند که صحنه ای از بی رحمی ترین و شکوه واقعی است. در حالی که به نظر می رسد روش برای تهیه کننده فیلم بسیار محدود است، رسولوف به خوبی از شکوه واقعی دریاچه بهره می برد. او مجمعالجزایری از جزایر و جزایر را در مقابل چشمان ما قرار میدهد و تصور دنیایی همیشگی را برای ما به ارمغان میآورد که هیچ راه خروجی از آن متصور نیست. در این محدوده ها، رئیس طرح خود را طرح می کند و در واقع یک فرهنگ کامل انسانی را بازتولید می کند. با پیشرفت فیلم، ذرهای دانش در سنتها و نهادهای افراد به دست میآوریم، معمایی که تا آخرین صحنه کامل تمام نمیشود. سپس، در آن نقطه، با یک بازگشت نفس گیر، فیلم دوباره در پایان خود آغاز می شود. رئیس یک دستاورد واقعگرایانه شگفتانگیز را انجام میدهد، با امکانات بسیار کمی که در اختیار دارد.
میتوان تضمین کرد که رسولاف، مولفههای سازگاری زبان خود را از روسای ایرانی و اروپایی پیدا میکند. فیلمبرداری فیلم از شکوه و عظمت قابل توجهی برخوردار است. رئیس از مواد بازی با آب، تیرگی، انعکاس ها، سنگ سفید خشن و منظره تند استفاده می کند تا دنیایی تکان دهنده و خیال انگیز را ارائه دهد. قابلیت نمادگرایی در سطح زیبایی از طریق تصاویر و داستان اخلاقی. بخشی از تصاویر آنقدر خارقالعاده هستند که به عکس یا شعر تبدیل شدهاند که میتوانند قدرت خود را حفظ کنند. رئیس به تدریج و با احتیاط از صحنهای به صحنهای دیگر میرود و به ما فرصت میدهد تا به راحتی در قایق خشن رحمان بنشینیم و ایده واقعیت او را در نظر بگیریم. هر چه بیشتر افراد را مشاهده کنیم، بیشتر میتوانیم احساس کنیم که میخواهیم در میان آنها باشیم. سفری که ما در آغوش میگیریم، برخوردی نایب است که در احساسات غریزی غرق شده است. در وایت گلیدز، رسولوف به طور بالقوه از جریان ها و رهبرانی مانند نئورئالیسم ایتالیایی، کورستامی، تارکوفسکی و آنجلوپولوس سود می برد، اما دستاورد او جایگاهی قابل تشخیص برای رسولوف دارد.
وایت نولز باید به عنوان یک اثر قابل مشاهده باشد. داستانی اخلاقی برای نظام سیاسی جاری ایران، صرف نظر از پیامی که از آن منتقل می شود، گسترده است. شخصیتهای فیلم میتوانند به عنوان الگوهای یک دولت بیعصبی بیطرف باقی بمانند. رحمان، شخص اصلی، تا پایان فیلم نامفهوم می ماند. استانداردهای فراخوانی او اساسی است. او مانند یک متخصص میدان، به جایی میپیچد که افراد غمگین میشوند و اشکهای خود را جمع میکنند، بیتأثیر از گرفتاریهای بیمارانش. در طول فیلم، میتوان بیپایان تلاش کرد تا مولفههای محرک رفتار او را ردیابی کند. افراد غیر عادی این عموم مردم این تصور را ایجاد می کنند که تاسف بار هستند و در مورد تصورات خود بسیار نگران هستند تا هر گونه فکر قاطعی داشته باشند. شورشی کوچکی که به مغز کنجکاو، مشتاق و جسور خطاب میکند و صنعتگری که جهان را برخلاف همکارانش منحصربهفرد میبیند، در محیطی که ممکن است توسط بدبختی یونانی برانگیخته شود، از دست میروند. رئیس واقعاً در اول بهار 2010 در کنار پناهی اسیر شد.
از دیدگاه بی ادعای من، رسول اف، در 37 سالگی خود، یک برنامه نمایشی با طبیعت چندوجهی شدید و ارزش شیک را هماهنگ کرده است. کارهای او یکی از کارهایی است که برای مدتی طولانی در حافظه ما باقی خواهد ماند. به این ترتیب، من اعتماد دارم که وایت نولز مسیر خود را به سینماها، خاطرات ما و در نهایت تاریخ سینما دنبال خواهد کرد. در این میان، من اطمینان دارم که رسول اف بدون توجه به سختیهایی که در کشورش تجربه میکند، همچنان فیلمهای خارقالعادهای را به ما منتقل میکند و زبان خلاق خود را تقویت میکند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.