دانلود فیلم The Winning Team 1952

تیم برنده گروور کلیولند الکساندر، پسر مزرعه‌دار نبراسکا، قبل از اینکه جراحات جنگی و اعتیاد به الکل حرفه‌اش را از بین ببرد، به ستاره بیسبال دست می‌یابد، اما با تلاش‌های وفادارانه همسرش فرصتی برای بازگشت و رستگاری پیدا می‌کند...

ماجرای فیلم درباره یک بازیکن حرفه ای بیس بال ، به نام الکساندر است که توسط همسر با ایمانش دوباره شانس مجددی بدست می آورد تا به حرفه بیس بال بر گردد ...

دانلود فیلم The Winning Team 1952 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.

ایده آل غیر رمانتیک یک فیلم شخصی دهه 1950. به سختی یک کلمه یا یک صحنه قانع کننده است. آنقدر غیرطبیعی و بی مزه است که برای برنده شدن آن تلاش می کنم.

وقتی من جوان بودم، مراکز اجرا مملو از زباله هایی مانند این بود، بیوگرافی های زنده از افراد مشهور بسیار محبوب که هیچکس از آنها خبر نداشت، و موزیکال های خودنمایی با ملودی هایی از عصر حجر قدیم، همه مربوط به نوجوانان و دهه 1920. چند سالی نگذشته بود که فهمیدم، برای بخش عمده‌ای از جمعیت، این افراد، مناسبت‌ها و آهنگ‌ها هنوز در خاطراتشان زنده بودند و از پشت سرشان دورتر از بیتلز نبودند.

گروور کلیولند الکساندر، یک بچه مزرعه نبراسکا (ریگان)، یک پارچ مشخص است که توسط یک گروه کوچک زمانی پیدا می شود و در اواخر بهار برای آنها حرکت می کند. مسئله این است که همسر جوان او (دی) معتقد نیست که او باید یک بازیکن بیسبال باشد. او باید با او در مزرعه ای دلپذیر با دیواری برای گلخانه و مهد کودکی گل رز ساکن شود و خانه ای ثابت بسازد. در حال حاضر، فیلم خلاقیت را در یک خط افق دور، پنهان در مه‌ای از لس نبراسکا، رها کرده است، و فقط پانزده دقیقه از داستان می‌گذرد.

اما مهم نیست. برای مدتی طولانی‌تر مشکل را حل می‌کند و پس از آن که به او پیشنهاد توافق با یک گروه مهم انجمن در فیلادلفیا داده شد، تصمیم می‌گیرد با او ازدواج کند.

الکساندر نتیجه‌ای در سال 1911 است. او یک فرد باورنکردنی است. پارچ ما این را می دانیم زیرا مونتاژی از رونالد ریگان وجود دارد که در نهایت توپی را از جلوی دوربین پرتاب می کند و با لبخندی بزرگ به سمت آن متمایل می شود. همچنین مونتاژی از دوریس دی شاد و خندان وجود دارد که بریده‌های خبری را می‌چسباند، که بیانگر پیروزی است، به یک کتاب بزرگ که با روی هم‌پوشانی «گروور کلیولند الکساندر» مشخص شده است.

آنها حداقل چیزی نداشتند. تصور اینکه بدبختی دور از دسترس نیست. جایی در این جدول زمانی - - دقیقاً فراموش می کنم که در صعود خیره کننده الکس به محبوبیت کجاست - - او توسط یک گلوله لوبیا بریده می شود و بیرون آورده می شود. او با دوبینی بیدار می شود - - با دیدن دو تا از همه چیز. در حال حاضر، این اطلاعات ناخواسته برای یک پرتاب کننده معروف بیسبال است، و الکس به مدت یک سال از خانه استعفا می دهد، بدون اینکه با مشکل خود آشتی کند - - تا حدودی با توجه به این واقعیت که او متقاعد شده است که در هر صورت می تواند اگر با یک ضربه خوب پرتاب کند. شانس برای چشمان او نبود، و بخشی از راه از آنجایی که او نمی تواند دوبینی را بنویسد.

سپس - - یک شگفتی! حوالی عصر بیدار می شود، می رود پنجره را ببندد و فقط یک ماه را می بیند! علاوه بر این، قبل از اینکه متوجه شوید، او آماده است تا غوغا کند. در هر صورت، بدبختی دور از دسترس نیست. نه، نه، دوبینی مدتهاست که از بین رفته است. این یک تراژدی جایگزین است.

سال 1918 است و جنگ بزرگ دوم فرا رسیده است. الکس به خدمت سربازی می رود و یک گروهبان اسلحه بزرگ است. انفجار مداوم توپ ها او را تا حدودی ناشنوا می کند، اما تاسف بارتر از این، او شروع به جادوهای سبک سر می کند. پس از یک بازگشت پیروزمندانه از درگیری، یک طلسم خفن باعث می شود او روی تپه بیفتد. طلسم ها برمی گردند. الکس در خفا یک متخصص را می بیند که به طور جدی به او می گوید که "علم تجربه زیادی در مورد این چیزها ندارد." او بسیار درست می گوید، با توجه به این واقعیت که متخصصان فیلمنامه نویس نیستند. محققان هر یک از ظرایف بیماری های عجیب و غریب را می دانند - عوارض جانبی آن چیست، در چه نقطه ای باید ظاهر شوند و چه زمانی باید ناپدید شوند. با توجه به توصیف الکس از عوارض جانبی، Dx من صرع منحنی دنیوی است. این ده سنت خواهد بود.

طلسم‌های مخفیانه باعث می‌شود که او شروع به نوشیدن کند و در جشنواره‌ای رقت‌انگیز به یک ادم بدل می‌شود، زیرا افسانه‌های بی‌شماری از این فیلم‌های زندگی‌نامه باید - - جوئل مک‌ری در "Buffalo Bill"، تایرون پاور در «کوچه کابوس». با همدستی دوریس دی، او با پیشنهادی برای بازگشت به بازیگران اصلی توسط یکی از دوستان نزدیکش محافظت می‌شود، و یک افتتاحیه بزرگ در هر چیزی که داستان منطقی داشته باشد، ظاهر می‌شود. تا زمانی که بتواند جایگاه‌ها را بررسی کند و کیفیت درخشان لبخند بزرگ و سفید دوریس دی را درک کند، طلسم‌های بداخلاق او روی تپه پارچ ناپدید می‌شوند. در پایان، در مهم ترین نقطه از زمان، با یانکی ها در خفاش و پایه ها روی هم و تعداد سه و دو، رسیدن روز به یانکی آرنا به تعویق افتاد، و الکس استرس و عرق به نظر می رسد و شکل ها شروع می شوند. تزلزل و حرکت کردن، و - - و - - باید چشمانم را ببندم چون نمی‌توانستم فشار را تحمل کنم تا نتوانم به تو بگویم چه اتفاقی افتاده است.

من The Winning Team را در نور تحسین می‌کنم. از این واقعیت که به جای تنها یک بدبختی - - یا بینش دوگانه یا طلسم های ناخوشایند - - شما دو تا را دریافت می کنید. این تنش را به سطح هشدار بالا می رساند. به همین ترتیب، دوریس دی بسیار تند و تیز است.

اگر نیاز به دیدن یک فیلم شخصی از آسیاب مربوط به دهه 1950 دارید، این را از دست ندهید. اگر تمایلی به دانستن اینکه چرا «دیگر آنها را اینطور نمی‌سازند» مطمئناً آن را می‌بینید و از این که نمی‌کنند احساس خوشحالی می‌کنید.